18 - 03 - 2024
نوروز باستانی شناسنامه ایران
گروه فرهنگ و گردشگری- نوروز یکی از جشنهای کهن و باستانی ایرانیان است که به سبب اهمیت بالا و جایگاه شاخص آن در فرهنگ بشر، توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) به ثبت رسیده است.
در طول تاریخ مراسم نوروز و آیینهای پیرامون آن به جزئی جداییناپذیر از فرهنگ ایرانی تبدیل شده و بسیاری این آیین باستانی را شناسنامه فرهنگ و میراث ناملموس کشورمان میدانند.
به بهانه فرا رسیدن این عید باستانی، سعی میکنیم گوشهای از تاریخ و رسمهای این آیین ایرانیان را بازگو کرده و نوروز، این عامل هویت بخش ایران را با موشکافی بررسی کنیم.
تاریخچه نوروز باستانی
به احتمال زیاد قدمت آیین باستانی نوروز و شکلگیری این جشن به زمانهای پیش از شکلگیری ایران و به قبل از دوره مادها و هخامنشیان میرسد.
براساس برخی روایتها از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار برگزار میشده است. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل شده و سر بهار جشن گرفته میشده است.
درباره نوروز و سنتهای وابسته به آن تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از ایام ساسانیان که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود، وجود نداشت. اما با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان در تاجیکستان معلوم شد که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی پیش از دو هزار سال قبل در آغاز بهاران بودهاست. در تمام دوران ساسانی نوروز جشن ملی همه ایرانیان بهشمار میرفتهاست. به همین جهت حتی مردمی که پیرو آیین زرتشت نبودهاند، اما در حوزه حکمرانی ایران زندگی میکردند نیز در آن شرکت داشتند. شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. به همین سبب روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود عقب میماند و در نتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده است. پنج روز نخست فروردین جشنی همگانی بین عموم مردم بود از اینرو آن را نوروز عامه نامیدهاند. روز ششم فروردین که جشن نوروز به گونه درباری برگزار میشده، نوروز بزرگ نام داشتهاست. مجموعه رسمهای جشن بهاری نوروز با جشن چهارشنبهسوری و آتشافروزی آغاز میشد و پس از برگزاری مراسم سال نو، در روز سیزده فروردین پایان مییافتهاست. شرح آیین نوروز و تشریفات وابسته به آن به تفصیل در تاریخنگاری دوران اولیه اسلام آمده که قدیمیترین سند و مربوط به سده سوم هجری است.
نوروز در اساطیر کهن ایرانی
در اساطیر کهن ایرانی از جمشید پادشاه مشهور پیشدادی به عنوان بنیانگذار جشن نوروز یادشده است.
در ایران آیین مرگ و رستاخیز سیاوش «ایزد شهید شونده گیاهی ایران» با نوروز پیوند خوردهاست؛ به این ترتیب که چند روز پیش از عید، به سوگ سیاوش مینشستند و با فرارسیدن نوروز به جشن و شادی دست میزدند چناکه گویا سیاوش زنده شده باشد.
اسطوره سیاوش نمادی از باورهای خاص فرهنگ کشاورزی جوامع آسیایی درباره خزان و بهار، خشکسالی و باران و زندگی گیاه است. این اسطوره در دوره قبل از ورود آریاییها، ملهم از اساطیر ایزدان گیاهی فرارود، در فلات ایران و درّه سند، صورتی منطبق با فرهنگ ایران یافت و بهطور متمرکز برای مدت زمان حدود سه هزار سال در آسیای میانه به شیوه آیینهای نمایشی به اجرا در آمد.
این آیین هرساله همزمان با رخداد طبیعی فصل بهار به شیوهای خاص برگزار میشد. اسطوره حماسی سیاوش بر دو اصل خیر و شر، نیکی و بدی، روشنایی و تاریکی مبتنی است. این دوگانگی در زندگی و افکار انسان کشاورز عصر باستان، به ترتیب، به صورت سرسبزی و خشکسالی، آبادانی و ویرانی، بهار و زمستان جلوهگر شدهاست. این باورها، به ویژه برای کشاورزان ساکن فلات ایران، خواه ساکنان بومی و خواه آریاییهای اسکان یافته و کشاورز، با انجام آداب خاص سوگواری سیاوش برای دعوت و تشویق نیروهای زایای طبیعت به زاد و ولد همراه گشت.
برخی از صاحبنظران بر این نظرند که آریاییها که وارد فلات ایران شدند بن مایههایی مانند فروهرها و بازگشت ارواح را با خود آورده و به تدریج آیین خود را با باورهای قبلی رایج در منطقه ادغام کردهاند.
همچنین در شاهنامه درباره نوروز اینگونه نوشته شده است: «جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده است که دستور میدهد برایش تختی قرار دهند، سپس با تاجی پر زرق و برق روی آن تخت مینشیند و با تابش نور خورشید به آن تاج زرین، روشنایی و نور فراوانی دنیا را فرا میگیرد و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز مینامند.»
ریشهها و مفاهیم رسوم رایج باستانی
آداب و رسوم نوروزی همه سرچشمهای کهن دارند. ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین میشود. گفته میشد که در این روز زرتشت با خدا گفتوگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختیها برای مردمان زمین تقسیم شد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید نامیدند.
مردم با گذشتن چندین روز از اسفند ماه، سبزی میکاشتند و به گردگیری و پاکیزگی خانه یا به اصطلاح به خانهتکانی میپرداختند و هر کس متناسب با توانایی خود آذوقه نوروزی را فراهم میکرد و سعی بر این بود که با خانههای پاکیزه و شسته و رفته، سبزههای خرم، رختهای نو، چهرههای شاد و خندان نوروز را پذیرا شوند.
یکی از آیینهایی که پیش از نوروز تدارک آن مرسوم بوده، پروردن سبزه است. به موجب روایتی کهن، بیست و پنج روز پیش از عید، ستونهایی از خشت خام اطراف حیاط دربار برپا میکردند و بر فراز هر ستونی نوعی دانه از حبوبات میکاشتند و خوبی و بدی رویش غلات را در سالی که در پیش بود، از چگونگی روییدن آن پیشبینی میکردند. معمول بود به رشد این دانهها نگریسته و هر یک از دانههایی که بهتر بار آمده بود، تفأل میزدند که آن محصول در سال بیشتر خواهد بود. در خانهها نیز در ظروف ویژه سبزه به عمل میآوردند. هر کدام از مردمان در ظرفی یا چیزی مانند آن اقلامی از دانهها از قبیل گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، ذرت و ماش میکاشتند.
ابوریحان بیرونی نیز در داستانهای پیدایش سبزههای نوروزی آوردهاست، «هر شخصی از راه تبرک به این روز در طشتی جو کاشت، سپس این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات بر هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالانه حدس بزنند.» تقدس عدد هفت نزد ایرانیان بیشتر از این جهت بود که نماینده ۷ امشاسپند است. امشاسپند به هفت فرشته بزرگ که هر یک مظهر یکی از صفات اهورامزداست، گفته میشود. نظریهای هست مبنی بر اینکه ترکیب لغوی هفتسین از همین هفت صنف غلات است که ابوریحان به آن اشاره کردهاست. به عبارت دیگر هفت صنف که در اوایل ظهور اسلام به پیروی از سنتهای باستانی متداول بوده و فقط به جنبه تقدس آن از جهت عدد هفت و زیبایی سبزههای نوروزی، از نظر سنن دیرین، توجه میشده، به تدریج در زبان عامه مردم به این ترتیب تغییر یافتهاست: «هفت صنف»، «هفت صن»، «هفت سن»، «هفت سین» و در نتیجه به پیروی از معنی ظاهری کلمه، کمکم چنین پنداشته شده که باید بر سفره نوروزی، هفت چیز که نام آن با سین آغاز شود، فراهم آید.
رسم کوزهشکستن نیز بنابر این اعتقاد بود که ظرفهای سفالین هر خانواده باید در روزهای پیش از نوروز نو شود و هر سال همانگونه که پوشاک نو میشود، ظرفهای چرکین نیز نو شود. از این رو رسم بر این بود که هرچه کاسه و کوزه کهنه و فرسوده و چرکین در خانه هست از بام فرو افکنده و آنها را میشکستند و به جای آنها کاسه و کوزه نو بهکار میبردند و با این آیین به بهداشت خانه یاری کرده و بیماریها را در سال نو از خانه دور میداشتند.
رسوم کمرنگ شده نوروز
از جمله مراسم بسیار مشهور و سنتی که در نوروز انجام میشده و امروز چندان متداول نیست، رسوم آبریزگان یا شستوشو و غسل و آب پاشیدن به یکدیگر بودهاست. ابوریحان بیرونی میگوید مردمان هنگام سپیدهدم این روز، خود را میشستند و در آب کاریزها و آبگیرها، غوطهور میشدند. در این روز مردمان به یکدیگر آب میپاشیدند، به همان دلیلی که خود را میشستند و سبب آن همان اغتسال است. به نظر میرسد جشن آبریزگان اصلی همان تیرگان باشد و در نوروز عبارت بوده است از غسل و شستوشو و آماده شدن از لحاظ سنن دینی جهت حلول سال نو.
در نوروز و مهرگان همچنین رسم بوده که نمایندگان و بزرگان و فرمانروایان ایالات و اشراف و عامه مردم هر یک به توانایی و استطاعت، هدایایی را به دربار اهدا میکردند. افزون بر این در نوروز مردم به یکدیگر شیرینی هدیه میدادند و این رسم در دوران ساسانی همگانی بودهاست. همچنین در نوروز بزرگ، پیش از لب به سخن گشودن، شکر میخوردند و بر خود روغن میمالیدند تا از انواع بلایا در طول سال، در امان باشند.
مراسم میر نوروزی نیز در گذشته در ایران رایج بوده است. به موجب این رسم در ایام عید نوروز برای تفریح عمومی، فردی عامی و از میان مردم را به عنوان پادشاه یا امیر یا حاکمی موقتی به نام میر نوروزی انتخاب میکردند و برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهدهاش میسپردند پس از انقضای ایام جشن سلطنت او نیز به پایان میرسیدهاست. واضح است که جز تفریح و خنده و بازی هیچ منظور دیگری در بین نبودهاست و احکامی که میرنوروزی صادر میکرده پس از نوروز به حال اول بازگردانده میشده است.
نگاهی به آیینها و تاریخ ریشه دار نوروز گویای اهمیت بالای این آیین و ریشههای سنتی و تاریخی آن است که توسط ایرانیان گرامی داشته میشود؛ باتوجه به اهمیت بالای این میراث ناملموس انتظار میرود که اقدامات موثری برای حفظ و پاسداشت این آیین باستانی صورت گیرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد