28 - 10 - 2024
نبرد اعتماد و ریسک
دولت جدید نیز به ناچار در برابر این شرایط منفعل بوده و هیچ تغییری در ارکان بازار سرمایه و هیات مدیره سازمان بورس ایجاد نشده است که بتواند رویکرد جدید دولت را نمایان سازد. این وضعیت باعث شده که پیشبینی روند بازار سرمایه به شدت دشوار و مبهم باشد و بسیاری از سرمایهگذاران با تردید و سردرگمی مواجه شوند.
علاوه بر این کسری بودجه دولت و نیاز مبرم آن به تامین مالی از طریق بازار سرمایه، ریسکهای موجود در این بازار را دوچندان کرده است. در این شرایط تیم سابق بورس که هنوز دستهای فعالی در بازار دارند، به نظر میرسد که روند پرحاشیه گذشته را دنبال میکنند و جان تازهای به بازار سرمایه با فکری نو نمیدهند. به همین دلیل نیاز به تغییر رویکرد و فعالیت مستمر در ارکان بازار سرمایه احساس میشود اما در حال حاضر این نیاز به شدت سرکوب شده است و صدای فعالان بازار کمتر شنیده میشود.
اگر قرار بود روشهای سابق برای اداره و قانونگذاری بازار سرمایه مؤثر باشد، صرفا با موضوع ساده تسهیلات، تغییرات جدی رخ نمیداد بنابراین باید سازمان بورس در ارکان دولت جایگاه خود را داشته باشد که با ترکیب فعلی این امر میسر نیست. ارزش تمامی شرکتهای فعال در بازار سرمایه به اندازهای افت داشته یا از تورم فاصله گرفته که لازم است اعتماد به سرمایهگذاران دوباره بازگردد. تمامی صنایع به نحوی با ارزش جایگزینی فاصله معنادار دارند و این موضوع به نوبه خود بر روند بازار تاثیرگذار است.
دولت باید رشد تمامی ابزارها و نهادهای مالی را در دستور کار قرار دهد تا عمق بازار افزایش یابد و محدودیتهای گاهبهگاه که تبدیل به استمرار و تحمیق شدهاند، از سر راه برداشته شوند. محدودیتهای خلقالساعه که هیچ مفهومی ندارند باید حذف شوند. ذات بازار نوسان است و بدون دخالت نهاد قانونگذار، رفتار سلیقهای عجیب همچنان بر بازار سایه افکنده و روند طبیعی دچار اخلال شده است. این رفتارهای سلیقهای نهتنها به اعتماد سرمایهگذاران آسیب میزند بلکه باعث میشود که بسیاری از فعالان بازار از ادامه فعالیت خود منصرف شوند و به سمت بازارهای دیگر بروند. بدون شک در سال آتی مجددا مباحثی نظیر جرائم آلایندگی، حقوق مالکانه، نرخ خوراک و سوخت و… با این شرایط تکرار خواهد شد. این مباحث نهتنها به عدم اطمینان در بازار دامن میزنند بلکه باعث میشوند که سرمایهگذاران به این نتیجه برسند که سرمایهگذاری در این بازار با ریسکهای غیرقابل پیشبینی همراه است. راه گریز از این وضعیت، اعتماد به بازار و حذف مسببان فعلی است که قانون را وسیلهای برای اثبات خود میدانند و بهطور مداوم با تغییر قانون به دنبال حفظ خود هستند. قانونگذاری که خود قانونگریز است، نمیتواند مسیر صحیحی برای رفع موانع بردارد و در این شرایط، دولت منفعل و اقتضایی عمل میکند و بدون برنامه میانمدت و بلندمدت، خسارتهای عجیبی به افقهای پیشرو میزند بنابراین خانهتکانی و برنامهریزی، حلقه مفقوده فعلی بازار سرمایه است. در دوران بد، نیاز به یک برنامهریزی دقیق و مدون احساس میشود وگرنه در روزهای خوب بازار، هر جنبندهای هم میتواند نقش ایفا کند. راههای اشتباه و قوانین نادرست که به سرمایهگذاران فعال و فعالان بازار سرمایه سایه تاریک انداختهاند، باید شناسایی و رفع شوند. دوران رکود و نامناسب باید به مسیری برای برنامهریزی و کار فرهنگی و مسوولیتهای اجتماعی تبدیل شود و در این مسیر، احترام به تمام فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران و ارتقای دانش عمومی مردم باید در اولویت قرار گیرد. این مسیر باید به دور از تسویهحسابهای شخصی و تصدیگری متکدیانه باشد و به جای آن، بر حفظ اعتماد از دست رفته و ایجاد فضایی سالم و شفاف تاکید شود. برنامهریزی به عنوان حلقه مفقوده این روزهای بازار سرمایه، باید جان تازهای به این فضا ببخشد. لازم است که مسیری روشن ترسیم و پیگیری شود و روشهای خلقالساعه و اقتضایی کنار گذاشته شوند. احترام به نظرات دیگران و شنیدن آنها باید در رأس امور قرار گیرد و این نظرات باید برگزیده و اجرایی شوند تا به تدریج اعتماد به بازار سرمایه بازگردد و شرایط بهبود یابد. در نهایت، تنها با یک رویکرد جامع و مدون میتوان به آیندهای روشن و پایدار برای بازار سرمایه امیدوار بود.
برای رسیدن به این هدف، باید یک برنامه جامع و مدون تدوین شود که در آن تمامی جوانب بازار سرمایه مورد بررسی قرار گیرد. این برنامه باید شامل آموزشهای لازم برای سرمایهگذاران، بهبود زیرساختهای مالی و همچنین ایجاد نهادهای نظارتی موثر باشد که بتوانند بهطور مستمر و با دقت وضعیت بازار را رصد کنند. برگزاری جلسات مشورتی با فعالان بازار، کارشناسان اقتصادی و نمایندگان دولت همچنین میتواند به شفافسازی مشکلات و ارائه راهحلهای مناسب کمک کند. به علاوه نیاز است که فرهنگ سرمایهگذاری در جامعه تقویت شود و مردم با آگاهی بیشتری وارد بازار سرمایه شوند. این امر میتواند از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی، سمینارها و کمپینهای اطلاعرسانی انجام شود. رسانهها نیز نقش مهمی در اطلاعرسانی و آموزش مردم دارند و باید از این ظرفیت بهخوبی استفاده شود. در نهایت، اگرچه شرایط کنونی بازار سرمایه دشوار است اما با برنامهریزی دقیق، احترام به نظرات فعالان بازار و ایجاد فضایی شفاف و سالم میتوان به آیندهای روشن و پایدار برای بازار سرمایه ایران امیدوار بود. این مسیر نیازمند همکاری و همدلی تمامی ذینفعان بازار است و تنها در سایه این همکاری است که میتوان به نتایج مثبت و پایدار دست یافت.
*مدیرعامل تامین سرمایه امید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد