9 - 11 - 2023
ناهماهنگی مسوولان؛ بلای جان دانشبنیانها
گروه فناوری- شرکتهای دانشبنیان نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا میکنند. آنها با تولید محصولات و خدمات جدید، باعث ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی میشوند، اما این حوزه هم همانند سایر حوزهها با موانع و مشکلاتی روبهرو است. در یک تعریف، شرکت دانشبنیان یعنی نیروی فکر و خلاقیت فرد یا گروهی و نباید معادل یک ساختار کارخانهای قرار گیرد. شرکتهای بزرگ و دانشبنیان دنیا هیچ وقت کارخانه و خط تولید ندارند ولی متاسفانه در کشور ما هنوز به مقوله دانشبنیان به عنوان تولید و خط تولید نگاه میشود. دانشبنیان بودن یعنی تولید خلاقیت بیشتر و ایجاد مدلهای کسبوکاری که تا پیش از این وجود نداشتهاند. یکی از ارکان اقتصاد دانشبنیان، تشکیل شرکتهای دانشبنیان یا نهادهای واسط تجاریسازی است که به وسیله آنها بتوان اقتصاد دانشبنیان را در کشور نهادینه کرد. نکته قابل توجه این است که شرکتهای دانشبنیان بر پایه نوآوری و خلاقیت ساخته شدهاند و نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی دارند.
اهمیت و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و به صورت کلی این حوزه مورد توجه دولتها طی سالهای گذشته قرار گرفته است. شناسایی، ایجاد و حمایت از شرکتهای دانشبنیان به عنوان یکی از سیاستگذاریهای حوزه علم و فناوری محسوب میشود، بهطوریکه این نوع از شرکتها با استفاده از دانش خود میتوانند با تولید محصول جدید و افزایش کیفیت محصول فعلی ارزشافزوده فراوانی ایجاد کنند، بنابراین با ایجاد شرکتهای دانشبنیان و استفاده از دانش نیروی انسانی و مهارت در تجاریسازی ایدهها، در فرآیندی دانشی و با بهرهوری بالا میتوان به ارائه محصولات تجاری و رقابتپذیر پرداخت و اقتصادی دانشبنیان که مزیت رقابتی هر اقتصاد باشد را پایهریزی کرد. بدینترتیب باید با پرورش اقتصاد دانشبنیان به عنوان یکی از مهمترین مولفههای اثرگذار در توسعه پایدار اقتصادی گامی موثر در دستیابی به این مهم برداشت.
شرکتهای دانشبنیان با کاربردی کردن دانش و استفاده موثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع سعی در به حداکثر رساندن میزان بهرهوری دارند. در این میان آنچه بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد بهرهوری نیروی انسانی است. توسعه بخش خصوصی و کوچک شدن بدنه دولت، اشتغالزایی گسترده، تقویت پیوند بین آموزش عالی و بازار کار، افزایش درآمدهای دولت، از بین رفتن وابستگی به خارج از کشور و… همگی از مزایای اقتصاد دانشبنیان است و از طرفی اقتصاد مبتنی بر دانش به دلیل متکی بودن به توانمندیهای فکری افراد از سازگاری و انعطافپذیری بالایی برخوردار بوده و این نوع اقتصاد، کمتر دچار تهدیدات داخلی و خارجی میشود و در صورت تحقق، بسیاری از مشکلات کشور حل میشود. در کنار مزایای گفته شده این حوزه هم مانند سایر حوزهها با چالشها و موانعی روبهرو است، به طور مثال چندی پیش مدیرکل دفتر فناوری وزارت صمت اعلام کرد پس از تصویب اولین نسخه قانون شرکتهای دانشبنیان مصوب سال ۱۳۸۹ تاکنون، تقریبا دو دهه است که گذشته، اما همچنان با اقتصاد دانشبنیان به معنای واقعی، به سه دلیل فاصله بسیاری داریم. او تاکید کرد: در وهله اول باید گفت طی دو دهه اخیر بیشتر تمرکز بر کمیت بوده و سیاستگذاران بر این تمرکز و تاکید داشتهاند که تعداد شرکتهای دانشبنیان را افزایش دهیم، گفتمانهایی فراهم شود که دانشگاهها، شرکتهای زایشی تاسیس کنند و هدف چندان بر این نبود که بخشی از این شرکتها رشد کنند و در جایگاه شرکتهای بزرگ صادراتی قرار گیرند. چندان به دنبال این نبودهایم که این شرکتها توسعه پیدا کرده و بینالمللی شوند تا بتوانند صنعتسازی کنند.
طبق گفته این مقام مسوول اولین مشکلی که اکثر این شرکتها به عنوان یکی از موانع اعلام میکنند، بحث تعرفه واردات محصولات مشابه است، بهطور مثال خیلی از محصولات دانشبنیان، تعرفه یک درصدی دارند که فاجعه بوده و به نفع صادرکننده خارجی است. بسیاری از شرکتهای دانشبنیان، مشکل تامین ارز دارند و تخصیص ارز به آنها صورت نمیگیرد. بسیاری از مواقع ثبت سفارش واردات مواد دچار مشکل است و این اطمینان را ندارند که وارد این فضا شده به طور مثال تا پنج سال آینده مشکل تامین مواد اولیه و قطعات حداقلی دارند. علاوه بر موارد ذکرشده در بحث صادرات محصولات، در اکثر مواقع در تبادل ارز دچار مشکلات جدی هستند برای اینها باید یک بسته ویژه حمایتی در نظر گرفت.
بحث توزیع مواد اولیه از دیگر موانع شرکتهای دانشبنیان است و از دیگر موانع، بحث توزیع مواد اولیه این شرکتهاست. بسیاری از مواقع شرکتها باید از بورس کالا تهیه کنند؛ بورس کالا سهمیهای خاص به آنها تخصیص میدهد و بعد از آن، ماده اولیهای ندارند.
از سوی دیگر بحث تامین مالی متوسط مقیاس از دیگر موارد مطرحشده در این حوزه است؛ طبق گفته مدیرکل دفتر فناوری و نوآوری وزارت صمت در کشور برای شرکتهای دانشبنیان به طور مثال صندوقهای نوآوری و شکوفایی تامین مالی میکنند، رقمهای تامین مالی حدود پنج تا نهایت ۵۰ میلیارد تومان است که در مقایسه با مثلا شرکتهای حملونقل هوایی در کشور خارجی که تنها یک میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه میکند. علاوه بر موارد گفتهشده این شرکتها برای آنکه عموما رشد کنند، منابع داخلی، کفافشان را نخواهد داد. بنابراین باید ابزارهای مالی دیگری را برای آنها در نظر گرفته شود. موضوع تقاضا از جمله مشکلات شرکتهای دانشبنیان است. در بسیاری از مواقع شرکتهای دانشبنیان در ایران به دلایل مختلف، تقاضای متفاوتی ندارند و بازار تثبیت شده است؛ یک محصول تولید میشود، رقابت هم وجود ندارد و بنابراین بهدنبال بهروزآوری نیستند. چنانچه بخواهیم بر رشد شرکتهای دانشبنیان تمرکز داشته تا این شرکتهای کوچک به شرکتهای متوسط و سپس به شرکتهای بزرگ تبدیل شوند، چند دستگاه مختلف باید پای کار بیایند و هماهنگ با هم، دستورها را تعریف کنند.
چالشهای شرکتهای دانشبنیان بیپایان است
کیوان نقرهکار کارشناس فناوری اطلاعات درخصوص چالشهای شرکتهای دانشبنیان به «جهانصنعت» گفت: با توجه به اینکه مدتهاست حتی در حد شعار سال هم اهمیتی به شرکتهای دانشبنیان داده نشده است، جایگاه و اهمیت این شرکتها را در رشد اقتصادی کشور گوشزد میکنیم، اما چالشهای این شرکتها بیپایان است. زمانی که از شرکتهای دانشبنیان صحبت میکنیم، شرکتهایی هستند که باید خدمات خود را مبتنی بر علم ارائه کنند. مبتنی بر علم بودن به این معناست که باید امکانات، تجهیزات، مواد اولیه و بسیاری از مواردی که حتی موادهایی هستند که در کشور ما تولید نمیشوند را در اختیار داشته باشند. بنابراین از همین ابتدا مشخص است که شرکتهای دانشبنیان با چالشهای مهمی روبهرو هستند. او در ادامه افزود: در کنار این چالشها، تیمی که قرار است با یکدیگر هماهنگ شوند نیاز به یک محیط کار دارند که با توجه به شرایط کشور، اجاره مکانهای تجاری سخت است. اگرچه پارکهای علم و فناوری و مراکز علمی، مکانهایی را به این افراد اختصاص میدهند اما باید قبول کنیم که یک مرکز تجاری با یک واحد دانشگاهی متفاوت است و به نوعی دستوپای شرکتهای دانشبنیان را میببندد. این کارشناس ادامه داد: نکته بعدی این است که این شرکتها برای اینکه به عنوان یک شرکت دانشبنیان محسوب شوند نیاز به اخذ مجوز دارند. به نظر میرسد در بخشی از صنایع ما، دانشبنیان هنوز آن تعریف واقعی خودش را پیدا نکرده است. نکته مهمتر این است که شرکتهای دانشبنیان مانند شرکتهای فناوری با چابکی و سرعت بیشتری نسبت به تعیین مقررات حرکت میکنند. بنابراین این کندی سرعت هم یکی دیگر از دلایل است. او در ادامه گفت: یکی دیگر از چالشهای این شرکتها این است که محصولاتی را تولید کردند که باید به بازار وارد شوند، اما برای اینکه بتوانند وارد بازار شوند تا چه میزان به آنها تسهیلات و وام داده میشود که بتوانند در توسعه محصول خود و بازار فعالیت کنند؟ همچنین زمانی که وارد بازار میشوند هزینهها و چالشهایی را متحمل میشوند که بزرگترین چالش این شرکتها، وجود رقبای خارجی است که از وزارتخانههای دیگر امتیاز و حمایتهای خودشان را به همراه دارند. او در پایان گفت: اگرچه باید رقابت در بازار وجود داشته باشد ولی باید شرایط را برای طرفین مهیا کرد.