10 - 04 - 2023
معمای دلار آزاد
گروه اقتصادی- از سال گذشته و همزمان با اوج گرفتن قیمت ارزهای خارجی، رویکرد رهاسازی بازار آزاد ارز در دستور کار سیاستی مقامات دولتی قرار گرفت. گزاره «بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسیم» تقریبا به موضوعی پرتکرار در میان ارکان اقتصادی دولت تبدیل شده و هر پرسشی در خصوص دلایل بیثباتی قیمتها ما را به همین پاسخ واحد و مشخص در خصوص غیرواقعی بودن نرخهای کشفشده در بازار آزاد میرساند. رییس بانک مرکزی در اظهارات جدید خود بار دیگر بر موضع قبلیاش در این زمینه پافشاری و اعلام کرده: «نرخ بازار آزاد به هیچ وجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد». اما آیا قیمت دلار آزاد غیرواقعی است؟ کارشناسان در پاسخ به این پرسش به دو مساله اساسی اشاره میکنند؛ نخست آنکه بازار آزاد جایی است که نیروهای عرضهوتقاضا در آن فعالیت میکنند و نرخ تعادلی ارز براساس میزان فعالیت عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان کشف میشود. از این منظر میتوان گفت که نرخهای بازار آزاد از قانون عرضهوتقاضا تبعیت میکند و منطبق با واقعیت است. دوم آنکه بازار ارز از تحولات سیاسی و اقتصادی تاثیر میپذیرد و هر نرخی براساس آنچه در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد اتفاق میافتد، کشف میشود. بر این اساس، تنشهای سیاسی ایران با غرب که منجر به تشدید تحریمها علیه ایران شده و همچنین وضعیت نگرانکننده شاخصهای اقتصادی از قبیل کسری بالای بودجه و خلق پول گسترده اصلیترین عوامل رشد قیمت ارز به حساب میآیند. حال بار دیگر باید این پرسش را مطرح کرد که آیا نرخهای کشفشده در بازار آزاد منطبق با واقعیتهای سیاسی و اقتصادی کشور نیست؟ آنطور که بررسیها نشان میدهد موتور رشد قیمتها در بازار ارز در ماههای منتهی به پایان سال روشن شده و تلاش مقامات دولتی برای کاهش قابلتوجه قیمت ارز راه به جایی نبرده است. هرچند اسکناس آمریکایی در اسفند ماه و در واکنش به اخبار مثبت سیاسی توانست تا سطح کانال ۴۴ هزار تومانی پایین بیاید، اما نرخ این ارز خارجی در سال جاری عمدتا بالای ۵۰ هزار تومان بوده است. نکته قابل توجه این است که دولتمردان همچنان میگویند نرخهای بازار آزاد غیرواقعی است. برای مثال محمدرضا فرزین رییس بانک مرکزی در تازهترین اظهارات خود گفته: «نرخ بازار آزاد را قبول نداریم. این نرخ صرفا براساس انتظارات تورمی ناشی از اخبار منفی شکل میگیرد و به هیچوجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد.» وی همچنین این را هم گفته که «ما باید نرخمان به اندازهای محکم و تاثیرگذار شود که بازار آزاد از ما تبعیت کند، چراکه ما انحصارگر ارز هستیم.» این اظهارات در حالی از سوی دولتیها تکرار میشود که عامل تعیینکننده نرخ ارز نیروهای عرضهوتقاضای بازار هستند که عمدتا در بازار آزاد نقشآفرینی میکنند. بدیهی است در نبود عرضه و ناتوانی سیاستگذار برای تامین نیازهای ارزی متقاضیان، قیمتها در این بازار میل به افزایش پیدا میکنند. اخبار برجامی و سیاسی از یک سو و همچنین وضعیت شاخصهای اقتصادی از سوی دیگر بر رفتار معاملهگران این بازار اثر میگذارند. بر این اساس میتوان گفت که بازار آزاد تنها واقعیتهای سیاسی و اقتصادی را دنبال میکند و امکان نادیده گرفتن آن وجود ندارد. کارشناسان میگویند، تنها عاملی که میتواند موتور رشد قیمت دلار را خاموش کند برقراری روابط سازنده با جهان و همچنین بهبود در وضعیت اقتصادی است. اما مادامی که دولت برای تامین هزینههای بودجهایاش از بانک مرکزی استقراض کند و خلق پول در اقتصاد اتفاق بیفتد، گفتاردرمانی مقامات دولتی و بیاعتنایی به واقعیتهای بازار نمیتواند کمکی به حفظ ثبات قیمت ارزهای خارجی کند.
اگر ذخایر ارزی کافی است چرا قیمت دلار بالا میرود؟
فریال مستوفی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: زمینهسازی برای کاهش نرخ ارز زمانی اتفاق میافتد که درآمدهای ارزی کشور پاسخگوی تقاضاهای موجود در بازار باشد. در صورتی که دولت به اندازه کافی درآمد ارزی داشته باشد که بتواند نیازهای ارزی متقاضیان را تامین کند بدون شک میتوانیم نسبت به کاهش نرخ ارز امیدوار باشیم. اما اگر منابع ارزی محدود و در دسترس نباشد نزولی شدن قیمتها در بازار ارز بعید خواهد بود.وی در خصوص اظهارات مقامات دولتی که میگویند ذخایر ارزی کشور مطلوب است، اظهار کرد: اگر ذخایر ارزی کشور مطلوب است باید این سوال را مطرح کرد که چرا نیازهای ارزی تجار برای واردات کالایی به موقع پاسخ داده نمیشود؟ اگر ذخایر ارزی کافی است چه دلیلی دارد که شاهد رشد نگرانکننده قیمتها در بازار ارز باشیم؟ میدانیم که قیمت هر کالایی در اقتصاد اعم از کالاهای مصرفی یا ارز به دلیل کمبود عرضه بالا میرود. پس وقتی میبینیم قیمتها در اقتصاد بالا میرود به این معنی است که عرضه به اندازه کافی وجود ندارد.
مستوفی ادامه داد: حتی اگر ذخایر ارزی دولت مطلوب هم باشد اما این ذخایر در حوزههای مورد نیاز مصرف شود و نتواند نیازهای متقاضیان را تامین کند، باز هم به این نتیجه میرسیم که عرضه ارز در بازار کافی نیست. اما اگر به هر میزان ارزی که برای واردات کالاهای مجاز ا برای اجرای پروژهها مورد نیاز باشد، تخصیص یابد میتوانیم گزارههای مقامات دولتی را بپذیریم و به این نتیجه برسیم که بازار ارز امکان کاهش قیمت دارد.
به گفته وی، بهطور کلی سیستم هیجانی بازار ارز تحت تاثیر اخبار مثبت و منفی دچار نوسان میشود. همانطور که اخبار منفی ناامیدی را به بازار تزریق میکند اخبار مثبت نیز خوشبینی در میان معاملهگران را تقویت میکند. پیش از این نیز دیدهایم که اخبار خوب و بد به سرعت بر قیمتها در بازار ارز اثر میگذارند. در دورههایی که خبر خوبی به بازار تزریق و در سایه آن نرخ ارز کاهشی شد، اگر عرضه ارز به اندازه کافی باشد قیمتهای جدید ارز ثابت میماند. اما اگر عرضه ارز کافی نباشد اثرات روانی اخبار منتشره از بین میرود و بازار به حالت قبل برمیگردد.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران بیان کرد: در عین حال نمیتوانیم سهم عوامل اقتصادی در تغییرات قیمتی بازار ارز را نادیده بگیریم. زمانی که اقتصاد سالم و شفاف باشد بازار ارز نیز به وضعیت باثباتی میرسد. اما زمانی که اقتصاد مریض باشد سرمایهگذاری کم میشود، ریسکهای اقتصادی بالا میرود، اشتغال کم میشود و پروژههای صنعتی به مرحله اجرا نمیرسند. بنابراین اقتصاد باید بهگونهای باشد که شرایط مناسبی برای فعالیت کسبوکارها فراهم شود و امکان رونق برای آنان وجود داشته باشد و در سایه آن رشد اقتصادی بالا برود. بنابراین در بلندمدت این شرایط اقتصادی است که تعیین میکند بازار ارز چه وضعیتی داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که اقتصاد سالم و تورم پایین باشد و سرمایهگذاری تولیدی اتفاق بیفتد همه بازارهای اقتصادی به ویژه بازار ارز متاثر میشوند و ثبات قیمتی در این بازار اتفاق میافتد.
دولت بازار ارز را به رسمیت بشناسد یا نشناسد آثار واقعی آن در زندگی مردم منعکس میشود
مسعود دانشمند دبیر خانه اقتصاد ایران در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: دولت بهطور مکرر اعلام میکند که بازار آزاد ارز را به رسمیت نمیشناسد اما سوال این است که اگر این بازار رسمیت ندارد پس چرا وجود دارد؟ این را هم میدانیم که قیمتهای کشفشده در بازار ارز همه بازارهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث افزایش قیمت اقلام مصرفی میشود. برای مثال زمانی که دلار به ۶۰ هزار تومان رسید نرخ کشف شده دلار به سرعت از سوی فروشندگان مورد پذیرش قرار گرفت و مبنایی برای بالا بردن قیمت کالاهای مصرفی جامعه شد. بنابراین دولت چه بازار ارز را به رسمیت بشناسد و چه بگوید این بازار را به رسمیت نمیشناسد آثار واقعی آن در زندگی مردم منعکس میشود.
وی اظهار کرد: مساله اساسی در اینجا این نیست که دولت نرخهای بازار آزاد را بپذیرد یا نپذیرد، بلکه مساله اساسی این است که دولت به عنوان بزرگترین دارنده ارز در کشور مسوول مدیریت قیمتها در بازار ارز است. اما میبینیم که دولتمردان بازارهای متعدد ارزی اعم از بازار مبادله، بازار نیما، بازار سنا و غیره را ایجاد کردهاند و بسترهای شکلگیری نرخهای چندگانه در اقتصاد را فراهم آوردهاند. مادامی که به ارز تکنرخی نرسیم بازار آزاد ارز به فعالیت خود همانند گذشته ادامه میدهد و هر نرخی که در آن کشف شود نیز بر قیمت دیگر اقلام مصرفی تاثیر میگذارد.دانشمند در پاسخ به ادعای دولتیها مبنی بر اینکه تحریم مانع تکنرخی شدن ارز است، گفت: دولت بهطور مداوم در حال تناقضگویی است. دولت از یک سو میگوید به دلیل تحریم نمیتوانیم ارز را تکنرخی کنیم و از سوی دیگر میگوید باید دلارزدایی از اقتصاد را در دستور کار قرار دهیم و به سمت ارزهای جایگزین آن برویم. اما واقعیت این است که امکان تکنرخی کردن ارز برای دولت وجود دارد منوط به اینکه به اندازه کافی ذخایر ارزی در اختیار داشته باشد بنابراین اگر ارادهای از سوی دولت برای این منظور وجود داشته باشد حتی در شرایط تحریمی نیز میتوانیم به سمت تکنرخی شدن برویم.به باور وی، دولت سیزدهم اعلام کرده که در سال گذشته ۵۴ میلیارد دلار درآمد از محل صادرات غیرنفتی داشته است. مجموع واردات کشور نیز ۶۰ میلیارد دلار است. این آمار نشان میدهد که بدون در نظر گرفتن نفت و گاز و میعانات گازی توانستهایم ۵۴ میلیارد دلار درآمد غیرنفتی داشته باشیم. حتی با وجود شش میلیارد دلار درآمد نفتی نیز به تراز تجاری تقریبا بدون نفت در کشور میرسیم. این آمار که از سوی خود نهادهای رسمی منتشر شده این مساله را تایید میکند که امکان تکنرخی شدن ارز برای دولت وجود دارد اما این مساله منوط به این است که دولت اراده کافی برای این منظور داشته باشد. این فعال اقتصادی تاکید کرد: یکی از عوامل موثر بر بازار ارز همان اخباری است که از سوی دولتمردان منتشر میشود. برای مثال هر خبری در خصوص نتایج مذاکرات و برجام توسط دولتیها منتشر میشود و بر قیمتها در بازار ارز تاثیر میگذارد. اما تنها بخشی از تغییرات قیمت ارز ناشی از اخبار سیاسی است و بخش عمدهتر آن به دلیل عدم تعادل عرضهوتقاضا اتفاق میافتد. بنابراین هر افزایش قیمتی در بازار ارز ناشی از این است که دولت و بانک مرکزی بهنگام و به موقع در بازار مداخله لازم نمیکنند و در نتیجه دولت نباید دلیل رشد قیمت دلار را در اخبار منتشره از سوی رسانهها جستوجو کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد