29 - 12 - 2020
معمای آنکارا و اردوغان
آرزو فرشید – تعارف و رودربایستی ندارد. قرار است کشور و قدرت اول منطقه باشیم. فرقی هم ندارد روابطمان با رقیب، مثل عربستان تیره و تار باشد یا مثل ترکیه نیمهصمیمانه. نتیجه مهم است و اگر کشور دوست و برادر یعنی ترکیه تحت مدیریت اردوغان هم سعی کند در عرصههای مختلف اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی ما را کنار زده یا بعضا دردسرساز شود، باید تکلیف را با او روشن کنیم. برخی معتقدند حساب اردوغان تلاشهایش برای احیای امپراطوری عثمانی جدای از ترکیه است بنابراین حفظ روابط حسنه و دوستانه با این همسایه در اولویت است. برخی دیگر اما اقدامات اردوغان را هم در تضاد با منافع ایران ندانسته و معتقدند که برای رسیدن به جایگاه مورد انتظار در منطقه صرفا باید تلاش کرد و از امکانات داخلی و بینالمللی بهره برد.
نگاه خوشبینانه دوم در حالی است که نشانههایی از تلاش ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت بلامنازع منطقه مشاهده میشود. شاهد هم مداخله ترکیه در سوریه، رویکرد آن در قبرس، یونان و لیبی. مساله آذربایجان و سیاستهای ترکیه هم که آنقدر داغ و تازه است، نیازی به یادآوری ندارد.
اینها است که تعامل با این کشور همسایه را به شکل یک معما درآورده است. ایران که بر اساس چشمانداز خود در اسناد بالادستی قرار است حرف اول و آخر را در منطقه بزند، باید با ترکیه بلندپرواز امروز چه کند؟ همکاریهای موجود در عرصههای مختلف به ایران سود میرساند یا زیان؟
مساله مهمتر و قابل تاملتر نیز نزدیکی روزبهروز آنکارا و تلآویو است. تبعات این نزدیکی چیست و ایران چگونه باید آن را مدیریت کند؟
مساله منفعت است نه رقابت
بهرام امیراحمدیان تحلیلگر مسائل آسیای میانه و قفقاز اما قرار گرفتن ترکیه در جایگاه رقیب ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای را قبول ندارد. او در گفتوگو با «جهانصنعت» با اشاره به اینکه «محیط بینالملل به قدری باز است که جای کسی تنگ نشود» گفت: «مساله عملکرد هر کشوری است. اینکه چقدر در ساختار نظام بینالملل ادغام میشود، چقدر از تجارت بینالملل سهم دارد و در چه سازمانهایی تاثیرگذار است.»
وی افزود: «مسائل حائز اهمیت دیگر نیز وجود داشتن زیرساختهایی است که میتواند در منطقه به او امکان ایفای نقش را بدهد. نکته دیگر مدیریت کشورها است و اینکه با سیاست داخلی و خارجی خود چطور از موقعیتشان استفاده میکنند.»
امیراحمدیان ادامه داد: «طبیعی است ترکیه به خاطر شرایط محیطی خود از جمله قدرت تاثیرگذاری، عضویت در سازمانهای بینالمللی، باز بودن محیط اقتصادی و سیاسی بیش از ایران امکان ایفای نقش در عرصه بینالمللی داشته باشد.»
این کارشناس مسائل آسیای مرکزی در پاسخ به اینکه آیا رقابت ترکیه با ایران در عرصههای مختلف اقتصادی و حتی نظامی و سیاسی بر تعامل دو کشور اثرگذار است؟ گفت: «اسمش را رقیب نگذاریم. محیط بینالمللی محیط انتخاب است و بازیگران آنکه همان کشورها هستند، در این محیط بازی میکنند. هر کشور که بهتر، آسانتر، روانتر و شفافتر خودش را معرفی و کالا و خدمات خود را ارائه کند بیشتر مورد مراجعه قرار میگیرد. اینطور نیست که ترکیه جای ما را تنگ کرده باشد. ما هم میتوانیم جای او را تنگ کنیم؛ چرا نمیکنیم؟! ما چون نمیتوانیم بازی کنیم و ابزارهای آن را نداریم همیشه از رقابت حرف میزنیم.»
او در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا نزدیکی ترکیه به بازیگرانی مثل اسراییل بر موقعیت منطقهای ما اثرگذار است؟ گفت: «دقت داشته باشید که کشورها دوستان و دشمنان دائمی ندارند. یک زمانی ترکیه احساس کرد اگر با اسراییل دشمنی کند، میتواند جایگاه خود را ارتقا دهد. زمانی هم احساس میکند که اگر دشمنی را کنار گذاشته و دوست شود، بهتر است. او انتخاب کرده و کاملا طبیعی است. نزدیکی ترکیه به اسراییل هم برای اینکه لج ما را درآورد نیست، محیط بینالملل، محیط منافع است. ترکیه هم فکر میکند که منافع خود را با نزدیک شدن به اسراییل تامین کند زیرا میبیند که در شمال آفریقا و خلیجفارس کشورهایی با اسراییل رابطه برقرار کردهاند بنابراین میخواهد او هم روابط بهتری داشته باشد تا با اینها وجه مشترک داشته باشد.»
پیوستن به نظام بینالمللی
امیراحمدیان در واکنش به اینکه ایران در خلال نزدیکی ترکیه به اسراییل برای تامین منافعش، چه آسیبی خواهد دید گفت: «چرا به ما آسیب بزند؟ چه منفعتی از این کار میبرد؟ او راه خود را میرود، حالا ممکن است راه انتخابی او با ما در یک مسیر نباشد اما او نمیخواهد ما را از مسیر خارج کند. این ما هستیم که باید مدیریت کنیم. اینکه با کشورهای همسایه دشمنی ایجاد کنیم و بگوییم همسایگان درصدد محکوم کردن با محاصره ما هستند، حرف قابل قبولی در محیط بینالملل نیست. هر کشوری باید بر اساس موقعیت جغرافیایی خود که به آن ژئوپلیتیک میگوییم، عمل کنند و اگر این را خوب مدیریت کنند از منافعی بهرهمند خواهند بود. اگر هم نتواند این کار را انجام دهد از بازیهای بینالمللی حذف میشود.»
امیراحمدیان در ادامه گفت: «مثلا چین با قدرتی که دارد، میگوید من نظام بینالملل را قبول دارم اما به آن انتقاد هم دارم. اما برخی کشورها میگویند همه چیز باید تغییر کند. دیگران هم در پاسخ میگویند ما با نظام بینالمللی هستیم و تو اگر میتوانی همه چیز را به هم بزن.»
وی تاکید کرد: «هر کشوری که میخواهد پیشرفت کند باید بگوید من نظام بینالمللی را میپذیرم و از برخی موارد هم انتقاد دارم. اما اینکه همه را کنار بگذارد و مثل احمدینژاد بگوید قطعنامه شورای امنیت کاغذپاره است یا اینکه به سفارتخانه کشوری حمل کند و… نتیجه همین میشود که چند سال است شاهدیم. محیط بینالمللی قواعد خودش را دارد. در این محیط باید طبق قواعد بازی کرد. نمیتوان تکروی کرد و برای همین است که کشورها ائتلاف میسازند تا قدرتشان بیشتر شود. برای همین است که کشورها با سازمانهای منطقهای کار میکنند و تصمیمات یکپارچه میگیرند.»
تنگ شدن حلقه امنیتی
علی بیگدلی تحلیلگر مسائل بینالملل اما به اندازه امیراحمدیان خوشبین نیست. او به «جهان صنعت» گفت: «سرگذشت اردوغان از وقتی تغییر کرد که نتوانست به عضویت اتحادیه اروپا درآید و استراتژی معطوف به شرق را دنبال کرد. در خط عثمانیگرایی ادامه داد تا اینکه انتخابات مرسی عضو برجسته اخوانالمسلمین رسید. بعد از آن بین ترکیه، عربستان، امارات متحده و مصر اختلاف افتاد و اردوغان طرف قطر رفت. قطر هم اختلافاتی با عربستان پیدا کرد. اردوغان همچنین در مساله لیبی نتوانست موفقیتی به دست آورد. در سوریه با ناکامیهایی مواجه شد. او دنبال نفت از سواحل یونان رفت و با فرانسویها اختلاف پیدا کرد. همه اینها نشان میدهد که او به طور کلی دنبال قهرمان شدن است.»
وی افزود: «در نشست آنلاین جی ۲۰ هم آن پیام محبتآمیز و برادرانه را برای پادشاه عربستان فرستاد. اخیرا که صحبت از بازگشت قطر به شورای همکاری خلیجفارس شده و این کشور در حال تبدیل شدن به یک دشمن منطقهای ایران است، به دنبال آن است که رهبری کشورهای اسلامی را بر اساس سوابق عصر عثمانی به عهده بگیرد. بنابراین در اظهارنظر و صحبتهای او رقابت با ایران دیده میشود. به خصوص در آن اظهارنظری که در رابطه با ارس کرد. بنابراین اختلافات بین ما و ترکیه قدری در حال افزایش است.»
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید کرد: «از سوی دیگر به نظر میرسد که ترکیه در حال احیای روابط خود با اسراییل است. از روسیه فاصله گرفته و به آمریکا نزدیکتر میشود. در مجموع نقش یک بازیگر فعال منطقهای را ایفا کرده و جای خالی کمتری برای ما میگذارد. حتی شاید یکی از مدعیان پنهانی مذاکرات برجام باشد. یعنی مثلثی به نام ترکیه، عربستان و مصر در حال شکلگیری است. همه اینها فضای امنیتی ما را محدود میکند.»
بیگدلی ادامه داد: «به زیان ما است اگر ترکیه به سوی کشورهای شیخ نشین عرب برود و از سوی آنان پذیرفته شود و اختلافات خود را با مصر و عربستان رفع کند.»
او با اشاره به اینکه «ترکیه یک زمانی به انرژی ما احتیاج داشت اما الان از طریق روسیه و عراق تامین میکند» گفت: « ترکیه وابستگی خود به ایران را کاهش داده و از طرف دیگر چون در آستانه انتخابات ریاستجمهوری است، اردوغان در حال تبدیل شدن به یک قهرمان ملی است و محبوبیت او در ترکیه نیز تا حد زیادی بالا رفته است. بنابراین اگر این جدول ذهنی اردوغان از منطقه محقق شود، حلقههای امنیتی ما بسیار بسیار محدود شده و ما در فشار بیشتری قرار خواهیم گرفت.»
وی در پاسخ به اینکه ما در واکنش به این وضعیت باید چه کنیم؟ گفت: «ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. ما ابزار ایجاد فضاهای تنگ امنیتی برای رقبای خود را نداریم. رفته رفته نفوذ خود را از سوریه از دست میدهیم و این کشور به دنیای عرب نزدیک میشود. همین شرایط را در عراق داریم. تنها کاری که ما میتوانیم انجام دهیم این است که باید بپذیریم استراتژیهای گذشته ما خیلی موفق نبوده است و یک نرمشهای عمیق و گسترده از خود نشان دهیم تا هم به منطقه برگردیم و هم به جهان. قدرت ما روزبهروز در حال محدود شدن است و با این لشکرکشی آمریکاییها با این همه ابزارهای مدرن به منطقه کردهاند، همچنین همسایگی اسراییل در چهل کیلومتری ما فضا را برای ما تنگتر کرده و تنها راه این است که رفتارها و تصمیمات خود را مورد تجدیدنظر قرار دهیم.»
جمعبندی
خلاصه کلام آنکه رویکرد فعلی ترکیه نتیجه خوبی برای ما ندارد. چه مثل امیراحمدیان اقدامات ترکیه را در راستای منافع خودش و کاملا طبیعی بدانیم و چه مثل بیگدلی رگههایی از رقابت این کشور با ایران را ببینیم؛ نتیجه یکی است. نتیجه این رویه چیزی غیر از کاهش نفوذ منطقهای ایران نیست و باید فکری به حال آن کرد. کارشناسان در عرصه سیاست بینالملل، تجدیدنظر در استراتژیهای گذشته و تلاش برای مدیریت بهتر امکانات را پیشنهاد میدهند اما قطعا تصمیمگیری با مسوولان است. مسوولانی که این وضعیت را مشاهده کرده، تحلیل میکنند و حتما مسوولیت و تبعات تصمیمات و استراتژیهای خود، خاصه در این شرایط را به عهده میگیرند.