15 - 02 - 2025
مسیر نجات بافتهای تاریخی
نادر نینوایی- بافتهای تاریخی شهرها، ظرفیتی ویژه در زمینه توسعه گردشگری و بهبود اقتصاد شهرها دارند. شهرداران شهرهای با قدمت بالا در بسیاری نقاط جهان از رم و استانبول گرفته تا لیون و لندن در تلاش هستند که با حفظ و احیای بافت تاریخی و ارائه خدمات گردشگر محور، زمینه نجات بافتهای قدیمی و توسعه گردشگری را فراهم کنند.
در ایران اما اهمیت بافتهای تاریخی آنطور که باید و شاید درک نشده است و برخی مدیران با کلید واژههایی نظیر بافت فرسوده آن را خطاب قرار میدهند. بالا گرفتن تب ساختوساز در پایتخت و شهرهای بزرگ کشور رفتهرفته تبدیل به تهدیدی جدی برای بافت قدیمی شهرها شده است و با تداوم روند کنونی هیچ بعید نیست که ساباطها، آب انبارها، مساجد و مدارس قدیمی به خاطرهها بپیوندد و شهروند ساکن در شهرهای ایران چیزی از گذشته و تمدن شهرش برایش باقی نماند.
خیابانها و اتوبانهای مدرن شهرهای امروزی، فاقد هرگونه نشانه و اشاره به هویتی «مابهازای» تهرانی بودن یا اصفهانی بودن هستند. اتوبانهای امروزی صرفا مسیرهاییاند برای گذر و فاقد هرگونه نشانه. آدمی در چنین شهری چیزی به ازای شهروند بودنش نخواهد داشت و خواسته یا ناخواسته با گذشت چند نسل از درون تهی میشود و ارتباطش را با فرهنگ، گذشته و رگ و ریشههایش از دست میدهد.
برای کلانشهرهایی نظیر تهران، اصفهان شیراز و… اما مسیر دیگری نیز وجود دارد و در صورتی که مدیران شهری و سرمایهگذاران متوجه اهمیت و ظرفیتهای بافت تاریخی و زیست قدیمی شهرها شوند، میتوانند با تبدیل خانههای قدیمی واجد ارزش به اقامتگاههای بومگردی، کافه و رستوران، جلوی از دست رفتن هویت تاریخی شهرهایمان را بگیرند.
شرایط نامناسب امروز بافتها
در دهههای اخیر بافتهای تاریخی شهرهای ایران در سراشیبی تخریب قرار گرفتهاند. حجم وسیع تخریبها در بافت تاریخی شیراز آنقدر وسیع بود که عاقبت توجه مردم و رسانهها را به خود جلب کرد و در نهایت هم با فشار از پایین، این بافت ارزشمند به ثبت ملی رسید که البته به قولی نوشدارویی بود برای سهراب در احتضار. در شهر کهن دزفول در استان خوزستان هم موج تخریب خانههای تاریخی در بافت قدیمی شهری که لقب «موزه آجر ایران» را یدک میکشد، به جریان افتاده است. تخریب خانههای قدیمی در محله قدیمی «قلعه» نمودی روشن از وضعیت بافت این شهر است. در سبزوار اما انقباضی شدن حرایم برای بافت تاریخی شهر، زنگ خطر را به صدا در آورده و نقدهای تند و تیزی را برانگیخته است.
در کرمان برخی فعالان میراث فرهنگی به کل از بافت تاریخی شهر قطع امید کردهاند و یکی از آنها چند وقت پیش بافت کرمان را به گوسفندی تشبیه کرد که گوشتهایش را خوردهاند و استخوانهای تکه و پارهاش را باقی گذاشتهاند.
در تهران هم وضعیت بافت تاریخی شهر به هیچوجه مناسب نیست. رشد روزافزون بازار تهران، محلههای قدیمی سنگلج و پامنار را تبدیل به انبار و تولیدی بازار کرده است. در عودلاجان هم برخی خانههای قدیمی بدون سکنه مانده و بیپناه در برابر برف و باران باقی ماندهاند. به یقین چیزی نمیگذرد که گرفتگی ناودان و رسیدگی نشدن به وضعیت سقف خانهها، خواسته یا ناخواسته بام آنها را فرو بریزد. در تهران طرحهای توسعهای نظیر طرح توسعه امامزاده یحیی هم این روزها مطرح شدهاند که بنا به گفته فعالان میراث میتوانند مخاطرهای جدی برای بافت قدیمی تهران باشند. در قزوین هم آژیر خطر ایجاد خیابان انصاری شرقی و دو نیم شدن بافت تاریخی شهر به صدا در آمده و خدا میداند اگر بولدوزرها شروع به کار کنند چه از بافت کهن شهر میماند؟ شاید فقط پیکری پارهپاره و نیمه جان. برای بافت تاریخی شهرهای کهن ایران زمین فریادرسی نیست و نالههای گاه و بیگاه فعالان میراث و سیاهههای روزنامهنگاران به هیچ میماند و گوش توسعهطلبانِ صرف و برخی مدیران شهری و بسازوبفروشها به مرثیهها بدهکار نیست؛ به قول مرحوم اخوان: «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت/ سرها در گریبان است/ کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را» یا شاید هم به قول فروغ فرخزاد «نجاتدهنده در گور خفته است» و باید «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.»
مسیر متفاوت بافت تاریخی رم
برای آنکه غم غربت و سردی خانمانسوز حکمفرما بر بافتهای تاریخی شهرهای ایران را بهتر درک کنید و متوجه شوید که مسیر ایران و کشورهای پیشرفته تا چه حد در مواجهه با بافتهای تاریخیشان متفاوت است، باید نگاهی به شهر تاریخی رم در ایتالیا داشته باشیم. یکی از سیاستهای عمده شهرداری رم پایتخت ایتالیا، حفظ بافت قدیمی این شهر است که میراثی کهن و باستانی آن محسوب میشود و حتی از نظر فرهنگی برای مردم این کشور بسیار حائز اهمیت است. یکی از نکات جالب در رابطه با توسعه شهری در رم این است که ارتفاع هیچ سازه و ساختمانی، نباید بلندتر از ارتفاع گنبد کلیسای واتیکان (136متر) باشد، به همین دلیل است که در رم هیچ برج بلند یا آسمانخراشی دیده نمیشود. البته این یک مورد سنتی است که اساس قضایی ندارد و از این موضوع برای حفظ تراز زیبایی شهر استفاده شده است تا بافت شهری یکی از کهنترین پایتختهای جهان حفظ شود. شهرداری رم برای حفظ بافت قدیمی این شهر مقررات سختی اعمال کرده که براساس آنها امکان ساخت بناهای جدید در مناطق تاریخی شهر ممنوع شده است و ساختمانهای مسکونی به ویژه قدیمی در این شهر باید بهشکل کنونی باقی بمانند و هیچ تغییری در نمای بیرونی آنها انجام نشود و حتی تغییر رنگ ساختمان نیز امکانپذیر نیست.
عملیات بازسازی و ترمیم ساختمانهای قدیمی نیز طی مقررات خاصی اجرا میشود که در کل نباید در نمای ساختمان تغییری ایجاد کند. اغلب ساختمانهای نوساز نیز در حومه رم بنا میشوند تا بافت قدیمی شهر را دگرگون نسازند.
راهکاری به نام اعیانسازی بافت تاریخی
چالش بافت تاریخی شهرها تنها مساله شهرهای ایران یا ایتالیا نیست؛ مراکز تاریخی شهرها در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی بعد از سپری کردن دورهای از رکود، در دهههای اخیر یک فرآیند تجدید حیات و شکوفایی را تجربه کردهاند. محلههای قدیمی که در قرون نوزدهم و بیستم خالی از جمعیت شده بودند و روزبهروز فقیرتر و فرسودهتر میشدند، امروزه به مدد سیاستهای شهری و سرمایهگذاریهای جدید، «باززندهسازی» شده و فعالیتها و ساکنان جدید و همچنین گردشگران را به خود جذب میکنند. امروزه فرآیند اعیانسازی، عاملی مهم در تحولات مراکز شهری اروپا و آمریکا بهشمار میرود.
اعیانسازی«gentrification» فرآیندی است که طی آن خانوادههایی از طبقات متوسط و مرفه جایگزین اقشار محروم در محلات مرکزی و قدیمی شهر میشوند بنابراین طی این فرآیند، ساختار اجتماعی- اقتصادی مراکز تاریخی تغییر میکند که ظهور یک سبک جدید زندگی و یک تصویر شهری جدید به دنبال دارد. اعیانسازی که تا ۳۰سال پیش یک فرآیند حاشیهای بود و توسط تعدادی نقشآفرین اجتماعی از بخشخصوصی شروع شده بود، امروزه تبدیل به شکل غالب شهرسازی در شهرهای بزرگ غربی شده و شرکای مالی خصوصی و عمومی را درگیر کرده است. نیویورک، لیون و پاریس از جمله شهرهایی هستند که فرآیند اعیانسازی در بافت قدیمی آنها انجام شده است. به نظر میرسد برای باز کردن گره کور بافتهای تاریخی شهرهای ایران هم باید طرحی جامع و موثر ارائه شده یا لااقل از روی تجربههای موفق کشورهای دیگر در این زمینه الگوبرداری شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد