8 - 01 - 2025
مرزهای جنون در شگردهای تبلیغاتی
گروه فرهنگ و هنر- ماجرای بهرنگ علوی که ابتدا به تهدیدی واقعی شبیه بود، پس از انتشار پوستر یک سریال به یک تبلیغات ساختگی تبدیل شد. این اتفاق تنها نمونهای از روند فزاینده حاشیهسازیها در فضایمجازی است که نه به هدف جلب توجه بلکه سوءاستفاده از مخاطب منتج میشود. فضایمجازی در سالهای اخیر بهعنوان یک ابزار قوی ارتباطی و تبلیغاتی شناخته شده است. این فضا نهتنها بر نحوه تعامل افراد با یکدیگر تاثیر گذاشته، بلکه مرزهای میان واقعیت و خیال را نیز تا حد زیادی کمرنگ کرده است. یکی از افرادی که سالها پیش درباره پیامدهای منفی این فضا هشدار داد، مهران مدیری بود. او در یک ویدئو که همچنان در فضایمجازی دست به دست میشود، از خطرات وابستگی بیش از حد به تکنولوژی و فضایمجازی سخن گفت و نسبتبه عواقب آینده آن هشدار داد.
در این گزارش به تحلیل گفتههای مدیری و بررسی یک اتفاق اخیر در فضایمجازی، یعنی ماجرای بهرنگ علوی و عروسک مرموز، خواهیم پرداخت.
نقد مهران مدیری درباره فضایمجازی
سالها پیش مهران مدیری در یک ویدئوی کوتاه اما تاثیرگذار، بهشدت از وابستگی بیش از حد به فضایمجازی انتقاد کرد. او در این ویدئو از خانوادهها و مخاطبانش خواست تا توجه خود را از این فضا نگیرند و بهطور خاص از عبارت «بعدها خواهید فهمید چه بلایی با این ابزار مجازی بر سر ما آوردهاند!» استفاده کرد. این هشدار در آن زمان شاید برای بسیاری مبهم و غیرقابل درک بود اما با گذشت زمان به وضوح میتوان مشاهده کرد که این وابستگی چگونه به بخش جداییناپذیری از زندگی روزمره افراد تبدیل شده است.
دروغهای تبلیغاتی
یکی از مهمترین مشکلاتی که مهران مدیری به آن اشاره داشت، تبدیل شدن فضایمجازی به محلی برای شایعات و تبلیغات نادرست بود. او بهدرستی اشاره کرد که در دنیای امروز، بسیاری از افراد تحتتاثیر تبلیغات آنلاین به خرید محصولات و خدماتی میپردازند که ممکن است اصالت یا کیفیت لازم را نداشته باشند. نمونههایی از این تبلیغات را میتوان در معرفی داروهای غیرمجاز، رستورانها، یا حتی املاک و مبلمان دید که توسط سلبریتیها یا اینفلوئنسرها منتشر میشود و تنها با هدف کسب منافع شخصی است، نه خدمت به مردم. فضایمجازی و سلبریتیها در فضایمجازی امروز بسیاری از سلبریتیها به شکل جدی درگیر تبلیغات هستند و این موضوع باعث ایجاد برخی بحرانهای اجتماعی و فرهنگی شده است. این افراد، در بسیاری از موارد، بیشتر از آنکه توجه خود را معطوف به هنر یا حرفه خود کنند، به فالوئرها و محبوبیت در فضایمجازی اهمیت میدهند.
به همین دلیل، دیگر هنر ذاتی یا توانمندیهای فردی هنرمندان کمتر در اولویت است و در عوض، تعداد فالوئرها و تیکهای آبی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در این میان، هنرمندان پیشکسوت که بهدلایل مختلف اکنون کمتر در رسانهها دیده میشوند، این وضعیت را نگرانکننده و از آن انتقاد میکنند.
ماجرای بهرنگ علوی و عروسک مرموز
اما در کنار نقدهای مهران مدیری، ماجرای اخیر بهرنگ علوی و عروسک مرموز نشاندهنده تاثیرات ملموس و گاهی فریبنده فضایمجازی است. این حادثه که در ابتدا به نظر یک تهدید واقعی میرسید، پس از مدتی به یکی از موضوعات داغ فضایمجازی تبدیل شد. ماجرا از این قرار بود که بهرنگ علوی، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون، روزی با ماشین خود به باشگاه رفته و پس از بازگشت متوجه میشود که شیشههای ماشینش شکسته و یک عروسک مرموز داخل خودرو قرار داده شده است. در دستان این عروسک یک کاغذ وجود داشت که در آن تهدیدی با محتوای عجیب نوشته شده بود: «هنوزم فکر میکنی بازیه؟ بیا تا بهت ثابت بشه. شکستن این طلسم به تو بستگی داره. نیمهشب منتظرت هستم وگرنه این داستان ادامه داره…». این تهدید به سرعت در فضایمجازی منتشر شد و بسیاری از کاربران نگران وضعیت بهرنگ علوی شدند. بهدنبال آن، علوی تصمیم میگیرد که برای روشن شدن موضوع، به محل اشارهشده در کاغذ برود. او در ویدئویی دیگر به همراه یکی از دوستانش به منطقهای در کلاردشت مازندران سفر و تلاش میکند با ایجاد فضای هیجانانگیز و دلهرهآور، استرس و ترس در بین مخاطبانش ایجاد کند. این ویدئوها با دقت و بهگونهای ساخته شده بود که تا حد زیادی واقعی به نظر میرسید و به همین دلیل بسیاری از افراد در ابتدا آن را جدی گرفتند. واقعیت یا فریب؟ در نهایت، این ماجرا همچنان بهعنوان یک موضوع داغ در فضایمجازی ادامه یافت.
* شوخی یا اقدام نمایشی؟
برخی کاربران این حادثه را واقعا تهدیدی جدی و واقعی دانستند، درحالیکه برخی دیگر آن را تنها یک شوخی یا اقدامی نمایشی برای جذب توجه بیشتر در فضایمجازی میپنداشتند. در هر صورت، این اتفاق نشان داد که چگونه فضایمجازی میتواند بر درک و تفکر افراد تاثیر بگذارد و حتی واقعیت و غیرواقعیت را به هم آمیخته و باعث گمراهی آنها شود. پوستر سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی و فاششدن حقیقت پس از هیاهوی مربوط به تهدید بهرنگ علوی توسط عروسک مرموز، حقایق پشت پرده این اتفاقات را آشکار ساخت. بهنظر میرسد که آن ماجرا، بخشی از یک پروژه تبلیغاتی طراحیشده برای سریال جدید باشد. دیگر نه خبری از بهرنگ علوی و نه هیچ اتفاق جدیدی در مورد آن عروسک مرموز منتشر نشد که این خود به تردیدهای موجود دامن زد. این اتفاق دومین حاشیه سریال «ازازیل» پس از جنجال دستمزد بازیگران بود که بهنظر میرسد بخشی از استراتژی تبلیغاتی و طراحی بیزینسی این پروژه برای جذب بیشتر مخاطب در فضایمجازی باشد. سوءاستفاده از مخاطب و تبلیغات حاشیهای در دنیای امروز تنها به این مورد خاص محدود نمیشود. در گذشته نیز اتفاقات مشابهی رخ داده است که نشاندهنده استفاده از این شیوهها در دنیای تبلیغات است. به عنوان مثال، تبلیغات فیلم «به وقت شام» در فضای عمومی که با استفاده از رعب و وحشت میان مردم صورت گرفت، تنها یک اقدام تبلیغاتی بود. مشابه این دست اقدامات، تبلیغاتی مبتنیبر ایجاد ترس و هیجان برای جلب توجه نیز در دیگر پروژهها دیده میشود. داریوش ارجمند، بازیگر پیشکسوت، در گفتوگویی نسبتبه وضعیت کنونی فضایمجازی و نحوه انتخاب نقشها گلایه کرده است. او با انتقاد از استفاده برخی هنرمندان از «حربه دیدهشدن»، میگوید: «ما اگر هنری داریم، باید آن را جلوی دوربین، روی صحنه، یا در معرض نگاه مخاطب قرار دهیم. او است که باید تشخیص دهد آیا هنری در وجود ما هست یا خیر؟» این گلایه، اشاره به نوعی تغییر در نگرش به هنر و حرفه بازیگری دارد که در آن توجه به فالوئرها و محبوبیت در فضایمجازی اولویت بیشتری نسبتبه هنرمندی واقعی پیدا کرده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد