25 - 09 - 2024
مثل ریگ ناسزا میگویند به سرمایهداران
محمدصادق جنانصفت
نگارنده نیک میداند بسیاری از دوستان و همکاران و نیز علاقهمندان به اقتصاد سیاسی و به ویژه مارکسیستهای گوناگون درصورتی که این نوشته را بخوانند به من نیز همانند صاحبان معدنی که شماری از کارگران شریف و بیپناه کشور در آن مرگی دلخراش داشتند نیز ناسزا خواهند گفت. با این همه چیزی مرا از نوشتن در اینباره که نباید تجربه تلخ سالهای نخست پس از انقلاب بهمن 1357
در تزریق روحیه ضدسرمایهداری به جامعه ایرانی
تکرار شود باز نخواهد داشت. پیش از هر چیز دیگر اصرار دارم اگر بررسیهای کارشناسانه و بدون منصفانه کارشناسان مستقل به این نتیجه برسد که کارفرما نخواسته یا نتوانسته است محلی امن برای کارگران جانباخته فراهم کند باید به این اتهام بازجویی شده و در صورت احراز عمل مجرمانه مجازات کیفری شود. علاوه بر این مالک یا مالکان این معدن باید به اندازهای که قانون مقرر کرده است به خانواده جانباختگان خسارت بدهند. اگرچه این خسارت مادی نمیتواند اندوه و دلهای شکسته را جبران کند اما باید پرداخت شود.بررسی ادبیات به کار رفته از سوی بیشتر کسانی که دلشان از این حادثه دلخراش به درد آمده یا مسوولیتی مرتبط دارند نشان میدهد مثل ریگ به سرمایهداران ناسزا میگویند و موجی راه افتاده است که باردیگر سرمایهداران زالوصفت، استثمارگر، کسی که مالاندوزی را بر انسانیت ترجیح میدهد و بدتر از اینها معرفی میکنند. بدیهی است در میان مالکان بنگاههای صنعتی و سرمایهداران شماری از آنها به هر دلیل از مدیریت مدرن و مدیریت برپایه انصاف دورند و شاید در این میان و با توجه به وضعیت عرضه کار از نیروی کار بهرهکشی میکنند اما تجربه نشان میدهد کارفرمایانی در ایران فعالیت دارند که رفتار و تصمیمهایشان با کارگران براساس قانون، عرف و انصاف است و تا جایی که بتوانند به نیروهای شاغل رسیدگی میکنند. یک رخداد حتی رخداد بسیار جانکاه معدن در طبس نباید فضا را گونهای کند که همین شمار سرمایهدارانی که در ایران مانده و فعالیت میکنند نیز رانده شده و دلسرد شوند. سرمایهداران ایرانی از منتقدان میخواهند در داوری و نیز در تفسیر رخدادها سویه کارشناسی و نگاه به آینده را در دستور کار قرار دهند و با عباراتی مثل اشرافیگری و مالاندوز و… فضا را تیره نکنند. مگر در ایران سالانه هزارانهزار ایرانی در جادهها براثر حادثه جان از کف نمیدهند، مگر هزاران ایرانی ساکن در پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ از بنزین بیکیفیت و آلودهساز بیمار نمیشوند که درصدی از آنها نیز جانشان از دست میرود مگر در بیمارستانهای کشور سالانه شماری از بیماران بر اثر کمبود دارو یا تشخیص نادرست جانشان را از دست نمیدهند؟ آیا میشود به همین دلیل مدیران مرتبط با تولید اتومبیل، مدیران مرتبط با جادههای ناجور و… را ناسزا داد و آنها را از جامعه جدا کرد؟ هیجانی کردن فضا برای سرمایهداران به دلیل حادثه پر از درد و رنج معدن طبس و گمراهسازی ذهنی جامعه را در دستور کار کارشناسی قرار داده و بهترین راه نیز تهیه یک گزارش ملی همهسویه است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد