30 - 11 - 2024
مالیات اصلیترین ابزار تنظیمگری
کامران زارعی* – فعالیتهای غیرمولد و سفتهبازی جدیترین رقیب بخش تولید و عاملی مخرب برای اقتصاد کشور بهشمار میآید که در اغلب اوقات عوائد سفتهبازی از میانگین سود بسیاری از فعالیتهای تولیدی بیشتر است و همین امر موجب خروج سرمایه از بخش مولد و تولیدی اقتصاد به سمت سوداگری و فعالیتهای غیرمولد میشود.
به عنوان مثال طی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵، ۲۰درصد از حجم نقدینگی بازار مسکن معطوف به تقاضای سرمایهای مسکن بوده و ۸۰درصد مربوط به تقاضای مصرفی که این نسبت در سال ۱۴۰۱ کاملا برعکس شده و حدود ۸۰درصد از حجم نقدینگی موجود در بازار مسکن معطوف به تقاضای سرمایهای شده است. همچنین دادههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵ حاکی از افزایش ۵۵درصدی خانههای خالی در کشور نسبت به سال ۹۰ است و این درحالی است که در این مدت کل موجودی مسکن کشور با احتساب خانههای خالی تنها ۱۷درصد افزایش یافته است که مقایسه این دو آمار بهخوبی اتلاف سرمایه ساختمانی عمدتا در این سالها را آشکار میکند و نشان میدهد بخش زیادی از ساختوسازها در این فاصله غیرمصرفی، لوکس و متراژبزرگ بوده است.
امروزه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته از مالیات بهعنوان یک ابزار تنظیمگری جهت جلوگیری از فعالیتهای غیرمولد و تقویت بخش مولد و تولیدی استفاده میکنند. اخذ مالیات یکی از راهکارهای کاهش سود بازارهای موازی بخش تولید است. دولتها با دریافت درصدی از مابهالتفاوت افزایش سود سهام، قیمت مسکن، قیمت طلا، قیمت ارز و… در قالب مالیات و افزایش هزینه سرمایهگذاری در بخشهای غیرمولد، جذابیت سرمایهگذاری در این بازارهای موازی را کاهش میدهند.
مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) یکی از مهمترین پایههای مالیاتی است که به صورت مستقیم از سود حاصل از فروش داراییهای غیرمولد دریافت میشود. این نوع مالیات از سالهای پیش در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اجرا میشود. در ایران باوجود وجود تورمهای بالا و سودآوری فعالیتهای سوداگرانه و غیرمولد، متاسفانه تاکنون قانونی در راستای پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده و این درحالی است که سازمان امور مالیاتی کشور آمادگی خود برای اجرای این قانون را اعلام کرده و بسترهای اجرای آن فراهم است.
نکته حائزاهمیت درمورد مالیات بر عایدی سرمایه آن است که این قانون در عمده موارد، قشر مرفه و ثروتمند جامعه را هدف خود قرار میدهد. بنابراین بخش محدودی که به نحو گسترده فعالیتهای مذکور را انجام میدهند، مشمول این نوع از مالیات هستند و اکثریت مردم که بهصورت محدود این معاملات را انجام میدهند از شمول این قانون خارج هستند.
قانون مالیات بر عایدی سرمایه علاوه بر افزایش درآمدهای دولت، میتواند نوسانات قیمتی در بازار را کنترل، سرمایهها را به سمت تولید هدایت و فاصله طبقاتی و نابرابری درآمدی را کاش دهد و در یک جمله به عنوان یک تنظیمگر در بازار ایفای نقش کند.
* کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد