4 - 04 - 2023
قطر و فرصتهای تجاری برای ایران
میلاد شهراضی*-توسعه روابط اقتصادی بین کشورها، افزون بر ایجاد منافع اقتصادی، چالشهای سیاسی بین آنها را کاهش میدهد و به تقویت امنیت ملی و اقتصادی طرفین منجر میشود. کشور قطر به عنوان یکی از همسایگان جنوبی ایران، دارای ظرفیتهای بالقوه زیادی است که ایران میتواند با افزایش سطح تعاملات با این کشور در کنار استراتژیهای مناسب اقتصادی، از چنین ظرفیتهایی بهره بیشتری ببرد. ازآنجاکه ایران و قطر ازجمله دارندگان، تولیدکنندگان و صادرکنندگان منابع سوختی در منطقه خاورمیانه و سطح جهان هستند، بخش عمده مبادلات تجاری بین دو کشور را مبادلات غیرنفتی تشکیل میدهد. برای همین نیاز است سیاستهای متناسب در راستای ارتقای تجارت غیرنفتی بین ایران و قطر در پیش گرفته شود. در این گزارش، ساختار اقتصادی کشور قطر و بخشهای اصلی آن براساس دادههای مربوط به دوره زمانی ۲۰۲۱ـ۲۰۱۱، بررسی و ظرفیتها و فرصتهای احتمالی در روابط اقتصادی دوجانبه ایران با این کشور ارائه شده است. نتایج بررسی تعاملات اقتصادی میان ایران و قطر نشان داده است که با بهرهمندی از مزیتهای نسبی و نزدیکی جغرافیایی و شباهتهای دینی و مذهبی میتوان روابط اقتصادی برونمرزی دو کشور را با استفاده از فرصتهای اقتصادی مانند توسعه صادرات غیرنفتی، همکاری در بخش کشاورزی، جذب سرمایهگذاران قطری و توسعه تعاملات گردشگری گسترش داد. براین اساس، برخی راهکارها ازجمله انعقاد توافقنامه تجارت آزاد، کشت فراسرزمینی، افزایش صادرات غیرنفتی با ارزشافزوده بالا، تلاش برای جذب سرمایهگذاران قطر، حمایت از حضور بخش خصوصی، تسهیل صدور روادید، بهبود زیرساختها و تنظیم قراردادهای بلندمدت پیشنهاد شده است.
روابط اقتصادی ایران و قطر
قطر ازجمله کشورهای همسایه جنوبی ایران است که از برخی جنبهها، ساختار اقتصادی مشابهی با کشورمان دارد؛ به ویژه که هر دو همسایه دارای اقتصاد متکی به منابع عظیم انرژی هستند. به همین علت، فرصت بارزی برای مبادلات برونمرزی بین دو کشور وجود نداشته ست. در نمودار شماره ۱، روند مبادلات برونمرزی ایران و قطر در سالهای ۲۰۲۱ـ۲۰۱۱ نشان داده شده است. همانطور که در این نمودار مشخص است، ارزش صادرات قطر به ایران بسیار کمتر از واردات این کشور از ایران بوده و بنابراین، تراز تجاری آن در مبادلات با ایران در این سالها منفی بوده است. ازآنجاکه هر دو کشور دارای منابع عظیم انرژی هستند، عمده مبادلات بین این دو کشور در حوزه غیرنفتی است. بنا بر دادههای گمرک ایران، هم در کل مبادلات و هم در مبادلات غیرنفتی، تراز تجاری ایران با قطر مثبت و صادرات ایران به قطر غالب بر ارزش دلاری واردات ایران از این کشور است. برای اطلاع از جزئیات بیشتر درباره روند تبادلات غیرنفتی ایران با قطر، روند ارزش هر واحد صادرات غیرنفتی و واردات ایران به یا از قطر در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بررسی و نتیجه آن، در جدول شماره ۱ نشان داده شده است. براساس این جدول، اختلاف زیادی میان ارزش دلاری هر تن کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران به قطر و واردات ایران از کشور قطر در سالهای یادشده وجود دارد.
جدول ۱ـ روند ارزش دلاری هر تن صادرات غیرنفتی و واردات ایران به یا از قطر
در سالهای ۱۴۰۰ـ۱۳۹۱ (میلیون دلار)
سال ۱۳۹۰ ۱۳۹۱ ۱۳۹۲ ۱۳۹۳ ۱۳۹۴ ۱۳۹۵ ۱۳۹۶ ۱۳۹۷ ۱۳۹۸ ۱۳۹۹ ۱۴۰۰
صادرات غیرنفتی ایران به قطر ۷۶ ۱۳۵ ۹۷ ۹۰ ۱۶۵ ۱۰۳ ۲۴۱ ۲۳۰ ۲۳۴ ۱۶۷ ۱۳۳
واردات ایران از قطر ۷ ۲۲ ۱۸ ۱۹ ۱٫۸ ۴٫۵ ۲۴ ۱۸ ۱۳ ۱/۸ ۶/۹
نسبت صادرات غیرنفتی به واردات ۸۶/۱۰ ۱۴/۶ ۵/۳۹ ۷۴/۴ ۶۷/۹۱ ۸۹/۲۲ ۰۴/۱۰ ۷۸/۱۲ ۱۸ ۶۲/۲۰ ۸۵/۱۳
بنا بر دادههای گمرک ایران در سال ۱۴۰۰، کشورمان حدود ۵۳۰ قلم کالای غیرنفتی با ارزش متوسط هر تن ۱۱۳ دلار به قطر صادر و ۱۱۵ نوع کالا با ارزش متوسط هر تن ۳۸۱۷ دلار از این کشور وارد کرده است. تنوع کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران به قطر بسیار بیشتر از کالاهای وارداتی از طرف تجاری مقابل بوده، اما ارزش هر تن واردات ایران از قطر تقریبا ۳۴ برابر صادرات غیرنفتی ایران به این کشور است. علت این موضوع را میتوان در نوع کالاها با نسبت ارزشافزوده آنها جست. ۵ قلم عمده کالاهای وارداتی ایران از قطر، تولیدات کارخانهای با ارزشافزوده بالا هستند و در مقابل، ۵ قلم عمده کالاهای صادراتی غیرنفتی ما به این کشور، محصولات خام با ارزشافزوده پایینتر هستند.
فرصتهای بسط روابط اقتصادی ایران و قطر
ایران و قطر کشورهای همسایه و دارای وجوه مشترک دینی هستند. تاریخ روابط آنها گویای این مساله است که از سالهای پایانی قرن ۲۰ تاکنون، دو کشور اغلب کوشیدهاند تا روابط اقتصادی و دیپلماسی خود با یکدیگر را حفظ کنند و توسعه دهند. حتی میتوان گفت که عملکرد تقریبا دوستانه قطر با ایران یکی از دلایل بروز چالش در روابط بین این کشور با عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی بوده است که منجر به قطع تعاملات سیاسی این کشورها با قطر، ایجاد محدودیت تجاری و بسته شدن مرزهای آنها به روی قطر برای ارتباط با جهان شد. منافع اقتصادی ازجمله مولفههایی است که میتواند تقویتکننده انگیزه هر دو کشور ایران و قطر برای افزایش تعاملات با یکدیگر باشد.
توسعه صادرات غیرنفتی به قطر
اقتصاد کشور قطر بسیار وابسته به ذخایر انرژی است و به دلیل شرایط نامناسب برای کشاورزی و نیز وابستگی بالا به منابع انرژی، دارای صنایع فعال شایان توجهی در زمینههای غیر از فرآوردههای نفت و گاز نیست. به همین علت، این کشور ثروتمند به دلیل درآمدهای کلان ارزی به دست آمده از صادرات انرژی و نیز جمعیت پایین، همواره دارای تراز تجاری مثبت با درآمد سرانه بالا و نرخهای بیکاری و تورم پایین بوده، اما برای تامین بخش مهمی از نیازهای داخلی خود، به بازارهای خارجی و واردات وابسته است. رآکتورهای هستهای، ماشینآلات و وسایل مکانیکی، تجهیزات و قطعات الکتریکی و الکترونیکی و قطعات و لوازم جانبی وسایل نقلیه عمدهترین محصولات وارداتی قطر هستند. این در حالی است که خود کشور ایران نیز اغلب واردکننده چنین محصولاتی است و به خودی خود توان صادراتی برای تامین این نیازهای کشور قطر را ندارد. مواد غذایی و مواد شیمیایی نیز از کالاهای مهم وارداتی قطر هستند که ایران در تولید برخی از آنها توانمند است.
نزدیکی جغرافیایی و تشابهات دینی میتواند ایران را به یکی از اولویتهای تجاری قطر در مقایسه با دیگر رقبا بدل کند. با توجه به نزدیکی کشور قطر به ایران، فعالان اقتصادی داخلی میتوانند از ۳ بندر مهم کشور یعنی بندرعباس، بندر لنگه و بوشهر با زمانی کمتر از ۱۲ ساعت راه آبی، کالاها را به این کشور صادر کنند. شواهد آماری نشان میدهد که تعاملات غیرنفتی ایران با کشور قطر همچنان اندک است و ظرفیت رشد آن وجود دارد. بررسی سهم واردات ایران از کل واردات قطر در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد که در این دوره سهم واردات قطر از ایران به غیراز سال ۲۰۱۸، همواره زیر یک درصد بوده است. تنش ایجادشده بین قطر و کشورهای عربی ازجمله عربستان سعودی و امارات و تحریم اتخاذشده از سوی آنها در سال ۲۰۱۷، فرصتی دوچندان را برای ایران و دیگر شرکای تجاری قطر در راستای استفاده از مزیتهای نسبی، حضور در بازارهای این کشور و تامین نیازهای داخلی آن برای بسیاری از محصولات فراهم کرد که نتیجه آن برای ایران افزایش سهم واردات قطر در سال ۲۰۱۸ بود، اما این رابطه پایدار نماند و سهم واردات قطر از ایران در سالهای بعد دوباره کاهش یافت که البته شاید شیوع ویروس کرونا در این کاهش بیتاثیر نبوده باشد.
همکاری در حوزه کشاورزی
با توجه به شرایط نامطلوب جغرافیایی (اعم از نبود آب کافی و شرایط نامساعد اقلیمی) فرصت چندان مساعدی برای رشد و توسعه بخش کشاورزی قطر وجود ندارد و بخش کشاورزی کمتر از ۱ درصد از ارزشافزوده این کشور را در اختیار دارد. همچنین، با توجه به محدودیتهای تجاری ایجادشده برای قطر در سالهای اخیر به دنبال قطع روابط برخی کشورهای همسایه با این کشور و نیز همهگیری کرونا، دغدغه دولت قطر برای تامین مواد غذایی کافی و پاسخ به تقاضای داخلی، بسیار برجسته و مهمتر از گذشته شده است. همه عوامل یادشده نشاندهنده وجود فرصتهای مناسب در این بخش از اقتصاد قطر به عنوان بازار هدف است؛ به ویژه که ایران در تولید بسیاری از مواد غذایی و محصولات کشاورزی توانا و از بزرگترین تولیدکنندگان در سطح جهان است. بنابراین، از ظرفیت بالایی برای تامین بخش عمدهای از نیازهای داخلی قطر به اقلام کشاورزی و غذایی برخوردار است. افزون بر توسعه صادرات محصولات کشاورزی، کشت فراسرزمینی قطر در ایران میتواند راهکار دیگری برای توسعه تعاملات بخش کشاورزی بین دو کشور باشد؛ البته باید در این باره به مسائلی مانند وضعیت بحرانی آب کشور نیز توجه ویژهای داشت.
ایران این ظرفیت را دارد که با کشت فراسرزمینی با برخی شرکای تجاری خود (مانند روسیه که یکی از پهناورترین کشورهای جهان و دارای زمینهای کشاورزی زیاد یا قزاقستان که در همسایگی ایران است) پاسخگوی نیاز بازارهای قطر در این حوزه باشد. با نگاهی به وضعیت مبادلات ایران در بخش کشاورزی، میتوان دریافت که کشت فراسرزمینی برای ایران از ابعاد مختلف دارای اهمیت است؛ به خصوص اینکه ایران درحالی که صادرکننده محصولات کشاورزی به جهان است، واردکننده این مجموعه محصولات نیز هست. حال با استفاده از ظرفیتهای انسانی در بخش کشاورزی ایران در کشورهای دیگر مانند روسیه و قزاقستان میتوان به منافع متعددی ازجمله کاهش وابستگی به تولیدات جهانی در بخش مواد کشاورزی و غذایی و افزایش فرصت اشتغال در حوزه کشاورزی ایران نیز دست یافت. افزون براین، با شکلگیری و ترویج کشت فراسرزمینی، هم فرصتی برای توسعه تعاملات اقتصادی ایران با دیگر شرکای تجاری و هم فرصتی برای افزایش صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه ازجمله قطر ایجاد میشود.
جذب سرمایههای سرمایهگذاران قطر
درآمد سرانه بالای قطر به معنای توان بالای فعالان اقتصادی این کشور برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی است. در این چارچوب، ایران یکی از مقاصد مطلوب و با توان بالای جذب برای سرمایهگذاران قطری است. نزدیکی جغرافیایی دو کشور، شرایط مناسب جغرافیایی برای سکونت سرمایهگذارها و شباهتها و موارد مشترک بسیار زیاد در مسائل فرهنگی و مذهبی ازجمله گزینههای مورد توجه و شایان برجسته کردن برای سرمایهگذاران قطری است تا انگیزه لازم را برای سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی مستعد کشور ایجاد کند. با توجه به نزدیکی مواضع سیاسی دو کشور به خصوص پس از مسائل چند سال اخیر برخی کشورهای عربی با قطر، به نظر میرسد فرصتهای مناسبی برای رسیدن به توافقهای دوجانبه بر سر سرمایهگذاری خارجی به ویژه درباره کالاهایی که در ایران با توجه به مزیتهای کشور تولید میشود و تامینکننده نیاز بازارهای قطر است، وجود دارد.
یکی از ابزارهای مناسب توسعه تعاملات برونمرزی، گسترش همکاریهای بخش خصوصی بین کشورهاست. با محدود کردن دخالتهای دولتها و پررنگ کردن نقش بخش خصوصی، افزون بر بهرهمندی از کارایی بخش خصوصی و تقویت خطوط تولیدی با رویکرد توسعه صادرات، میتوان با کمرنگ کردن تضادهای سیاسی، انگیزه توسعه تعاملات اقتصادی بین ایران و قطر را افزایش داد. نظر به اینکه ایران و قطر دارای مرزهای آبی مشترک هستند، برخی از ساکنان دو کشور بسیاری از نیازهای خود را از طریق تبادلات مستقیم با یکدیگر برآورده و کسب درآمد میکنند. از اینرو میتوان با ایجاد بازارهای مشترک بینمرزی و سرمایهگذاریهای مشترک، نظامدهی به این تجارت و تسهیل قوانین تبادلات بین دو سرزمین، تعاملات بین دو کشور را توسعه داد و اقتصاد دو کشور را بیش از پیش به هم پیوند زد.
چالشهای روابط ایران و قطر
به نظر میرسد یکی از چالشهای اصلی در مناسبات اقتصادی با کشور قطر، عدم شناخت بخش خصوصی از بازار و تجار قطر باشد. در این کشور بازیگران محدود و مشخصی در حوزه تجارت وجود دارند و اینگونه نیست که سرمایهگذاران خصوصی ایرانی بتوانند به راحتی با آنها مشارکت و کسبوکار مورد نظر خود را راهاندازی کنند. در بسیاری از مناقصات قطر نیز اولویت اصولا با افراد محلی این کشور است. این موضوع شرایط را برای حضور سرمایهگذاران ایرانی سخت میکند. از سوی دیگر، کشور قطر به سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی خارجی اقامت دائم نمیدهد و در بیشتر فعالیتهای سرمایهگذاری، اجازه مالکیت بالای ۵۰ درصد به خارجیان داده نمیشود. حتی در صورت خرید ملک در این کشور، افرادی که تابعیت قطر را نداشته باشند، جز در مناطق آزاد، در دیگر مناطق با پرداخت کامل مبلغ هم نمیتوانند خانه را به نام خود سند بزنند و مجبورند تنها نصف آن را به صورت رسمی به نام خود کنند و نصف بقیه ملک باید به اسم شریکی قطری باشد.
در روابط بین دولتها نیز در بسیاری مواقع به رغم تشریفات و برخوردهای ظاهری خوب سیاستمداران قطری با همطرازهای ایرانی خود، در عمل به نظر علاقه چندانی برای روابط واقعی با ایران مشاهده نمیشود. این موضوع میتواند ناشی از تنشهای موجود در روابط ایران با دیگر شرکای تجاری قطر به خصوص برخی از کشورهای غربی و عربی باشد. همچنین، چالشهای مربوط به همکاریهای بانکی و نقل و انتقالات مالی و ارزی در مبادلات ایران با قطر به ویژه در شرایط تحریمی وجود دارد که در روابط اقتصادی بین طرفین مشکلاتی ایجاد میکند. از سوی دیگر، به رغم موقعیت جغرافیایی و همسایگی کشورها، در برخی موارد ممکن است هزینه حمل و نقل منجر به عدم صرفه اقتصادی شود. بنابراین، باید در تصمیمات مربوط به سرمایهگذاریها و تجارت میان دو کشور به مسائل اینچنینی نیز توجه شود. یکی دیگر از چالشهای اقتصادی روابط تجاری ایران و قطر مربوط به ظرفیتهای تولیدی و فناورانه ایران برای رفع نیازهای بازار داخلی قطر است.
بررسیهای آماری نشان داد که عمدهترین محصولات وارداتی قطر مربوط به تولیدات کارخانهای و با ارزشافزوده بالاست که با توجه به توان تولیدی فعلی کشور در این صنایع، امکان رقابت با تامینکنندههای بینالمللی این محصولات برای قطر را دشوار میسازد؛ به خصوص که ایران نیز مانند قطر واردکننده بسیاری از این محصولات است. این مساله منجر شده است که ایران با وجود مثبت بودن تراز تجاری در مبادلات با قطر، نتواند سهم چندان بالایی از واردات این کشور را به خود اختصاص دهد. در کنار این موضوع، عواملی مانند ضعف زیرساختها، کوچک بودن بخش خصوصی، تحریمهای بینالمللی، تورم بالا، بیثباتی در بازار ارز، هزینههای فزاینده تولید و قدرت رقابتپذیری پایین در مقایسه با دیگر شرکای تجاری قطر، چالشهای جدی در مسیر گسترش صادرات غیرنفتی ایران به قطر است.
از منظر سیاسی، قطر یکی از معدود اعضای شورای همکاری خلیج فارس است که رابطهای معتدلتر و دوستانهتر با ایران دارد. از لحاظ تاریخی نیز برای مثال، قطر تنها عضو انتخابی شورای امنیت سازمان ملل بود که در سال ۲۰۰۸، به قطعنامه ۱۹۶۹ که ایران را به سبب غنیسازی تحریم میکرد، رای منفی داد. همچنین، این کشور در سال ۲۰۱۰، توافقنامه همکاری برای تقویت امنیت و علیه تروریسم با ایران امضا کرد. قطر نخستین کشور عربی بود که پیروزی ایران را در مذاکرات هستهای به رییسجمهوری ایران تبریک گفت و این توافق را مولفهای برای امنتر کردن منطقه دانست. با نگاهی به سیاستهای خارجی قطر، به رغم رفتارها و مواضع مثبت کلی این کشور در قبال ایران، برخی واگراییها نیز در مواضع و رویکردهای سیاسی این کشور با ایران به ویژه درباره بحرانهای منطقه مشاهده میشود. برای مثال، میتوان به حمایت قطر از دولت صدام در جنگ ۸ساله تحمیلی عراق علیه ایران، رویکرد متفاوت دولت این کشور با ایران در بحران سوریه و یمن و حمایت مالی از گروههای معارض دولت سوریه اشاره کرد. در سال ۲۰۱۰، نخستوزیر قطر در نشست با وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در دوحه اعلام کرد که اگر ایران تلاشهای رسیدن به سلاح هستهای را ادامه دهد، رقابت ناسالمی در منطقه به وجود میآید و خواستار برقراری مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا شد. در سال ۲۰۱۶ نیز پس از حمله به سفارت عربستان سعودی در ایران، روابط بین ایران و قطر به سردی گرایید و قطر به عنوان یکی از کشورهای عربی، در حمایت از عربستان سفیر خود را از تهران فراخواند و سطح روابط با ایران را کاهش داد. به رغم چالشهایی که گاه به دلایل مختلف بین دو کشور ایجاد شده است، میتوان رویکرد قطر در منطقه خاورمیانه را میانهرو و مواضع سیاسی آن را مستقل از سیاستهای عربستان سعودی دانست. به نظر میرسد همین رویکرد قطر منجر به منزوی کردن این کشور از سوی تعدادی از کشورهای عربی و در راس آنها عربستان و قطع رابطه آنها با این کشور شد.
باید توجه داشت که در دنیای امروز برای اغلب کشورها، منافع اقتصادی از اولویت بالاتری نسبت به گرایشهای سیاسی برخوردار است؛ به گونهای که منافع اقتصادی حاصل از تعاملات بین کشورها توانسته است تنشها و واگراییهای سیاسی میان آنها را به طور زیادی کاهش دهد. لازم است سیاستگذاران کشور با توجه به ظرفیتهای همکاریهای طرفین، درصدد حفظ و توسعه روابط با قطر باشند؛ همچنان که قطع تعاملات سیاسی و اقتصادی برخی کشورهای عربی با قطر در سالهای گذشته و تحت فشار قرار گرفتن این کشور برای تامین نیازهای داخلی در آن دوره، باعث افزایش تمایل این کشور به برقراری روابط با ایران بیش از گذشته هم شده باشد.
پیشنهادات سیاستی
در مجموع میتوان انعقاد توافقنامه تجارت آزاد، کشت فراسرزمینی، افزایش صادرات غیرنفتی با ارزشافزوده بالا، حمایت از حضور بخش خصوصی، تلاش برای جذب سرمایهگذاران قطر، تنظیم قراردادهای بلندمدت، بهبود زیرساختها و تسهیل صدور روادید را میتوان به عنوان راهکارهای مناسب برای استفاده هرچه بیشتر از فرصتهای موجود در روابط بین دو کشور اعلام کرد. شواهد اما نشان میدهد که به رغم وجود ظرفیتهای بالقوه خوب برای همکاریها و تعاملات اقتصادی میان ایران و قطر، بخش مهمی از این ظرفیتها و فرصتهای اقتصادی به طور کامل بهرهبرداری نشدهاند که میتوان دلایل مختلفی را برای آن برشمرد. مواردی مانند عدم اعمال استانداردهای جهانی در روند تولیدات داخلی اعم از استانداردهای کیفیت کالا، بستهبندی و نحوه حمل بار، متناسب نبودن زیرساختهای کشور با ظرفیتهای شایان توجه بخشهای اقتصادی، نبود بستر مناسب برای توسعه فعالیتهای بخش خصوصی کارآمد و تداوم نداشتن حمایت موثر و هدفمند دولت از فعالان اقتصادی و تجار ازجمله دلایل بالفعل نشدن فرصتهای توسعه تعاملات اقتصادی ایران با قطر و دیگر کشورهای جهان است. برای توسعه تعاملات دو یا چندجانبه ایران با دیگر کشورهای جهان به ویژه کشورهای همسایه ازجمله قطر لازم است تغییرات موثری در زیرساختهای کشور مانند حمل و نقل و ارتباطات و برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت دولت در ارتقا و بهبود عملکرد بخش خصوصی در اقتصاد صورت گیرد. از سوی دیگر، بخش عمدهای از جمعیت قطر را مهاجران به ویژه مهاجران ایرانی تشکیل میدهند که در بخشهای مختلف اقتصادی این کشور مشغول کار و فعالیت هستند. میتوان از این موضوع برای گسترش نفوذ در اقتصاد قطر استفاده و پیوندهای اقتصادی میان دو کشور را عمیقتر کرد.
*پژوهشگر اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد