21 - 10 - 2024
قربانيان خاموش فيلترينگ
علی حسینی
چگونه میشود که در قرن بیستویکم، زمانی که جهان با سرعت به سوی ارتباطات بیمرز و دسترسی آزاد به اطلاعات حرکت میکند، در ایران مردم برای استفاده از ابتداییترین حق خود (آزادی در فضای مجازی) مجبور به پرداخت هزینههای گزاف برای خرید فیلترشکن باشند؟ آیا حقیقتا این حق هر فرد نیست که به اطلاعات و اخبار جهانی بدون واسطه دسترسی داشته باشد؟ چرا باید مردم ایران که مستحق رشد، آگاهی و اتصال به جهان آزاد هستند، در دامفیلترینگ بیاساس و تحمیلی گرفتار شوند؟ ایران در حالی که میتوانست به یکی از جوامع پیشرو در حوزه تکنولوژی و ارتباطات تبدیل شود، امروز در چنگال سیاستهای عقبماندهای گرفتار شده که مردمش را از دسترسی به اینترنت آزاد محروم کرده است و از دل این محدودیتها، یک بازار سیاه فاسد سر برآورده که سود آن نه به جیب مردم بلکه به جیب کسانی میرود که از این سرکوب اقتصادی تغذیه میکنند.
فیلترینگ امروز به نمادی از ناکارآمدی و بیتدبیری تبدیل شده است؛ سیاستی که نهتنها نتوانسته جلوی دسترسی به محتوای موردنظر مردم را بگیرد بلکه به وجود آورنده یکی از سودآورترین بازارهای سیاه کشور شده است: بازار فیلترشکنها. هزاران میلیارد تومان در این بازار سیاه رد و بدل میشود. دسترسی به اطلاعات، چه به شکل اخبار، محتوای آموزشی یا حتی سرگرمی، امروز به تجارتی ناپاک و غیرقانونی تبدیل شده است که مردم مجبورند برای آن هزینه کنند.
آیا مسوولان نمیدانند که مردم ایران از این محدودیتها خسته شدهاند؟ آیا نمیدانند که فیلترینگ به جز تولید نارضایتی و نابودی اعتماد عمومی، هیچ دستاوردی نداشته است؟ شاید آنها به خوبی آگاهند اما ترجیح میدهند چشمان خود را ببندند و به جای مواجهه با حقیقت، همچنان بر این سیاستهای شکستخورده پافشاری کنند. چقدر باید به مردم ایران بیاحترامی شود که برای دسترسی به ابتداییترین حقوقشان، ناچار به خرید فیلترشکن از بازار سیاه شوند؟ چه زمانی باید این مردم که همیشه از هوش و استعداد درخشانی برخوردار بودهاند، مجبور به این شوند که برای ارتباط با دنیای آزاد، مثل یک جنایتکار در خفا و پنهانی عمل کنند؟ چرا باید دانشجویان، اساتید و محققان ما، برای دسترسی به منابع علمی و تحقیقات جهانی، متوسل به فیلترشکن شوند؟ فیلترشکنها نمادی از این سقوط اخلاقی و سیاسی هستند.
فروشندگان فیلترشکنها که امروز از محدودیتهای ایجاد شده توسط دولت بهرهبرداری میکنند، هیچ قهرمانی در این ماجرا نیستند. آنها خود بخشی از همین زنجیره هستند که از نیاز و محدودیت مردم برای دسترسی به اینترنت آزاد سوءاستفاده میکنند. هر روز هزاران نفر برای داشتن اینترنتی با سرعت مناسب ناچارند مبالغ هنگفتی پرداخت کنند و این پرداختها نهتنها به جیب فروشندگان این ابزارها بلکه به جیب کسانی می رود که این فیلترینگ را نیز به مردم تحمیل کردهاند. این چرخهای است که در آن فقط مردم قربانیاند. این پولهای میلیاردی که در این بازار سیاه جریان دارد، سرمایههایی است که میتوانست صرف بهبود زیرساختهای کشور، رشد اقتصادی و توسعه جامعه شود اما امروز در حالی به باد میرود که مردم حتی برای ابتداییترین حقوق خود، یعنی دسترسی به اینترنت آزاد باید با جیب خالی و روحیهای خسته مبارزه کنند.
دسترسی به اطلاعات، یکی از بنیادیترین حقوق هر انسان است و محروم کردن مردم از این حق، خیانتی است که عواقب آن به شدت مضر و طولانیمدت خواهد بود. چرا باید در عصر اطلاعات و تکنولوژی، ما در ایران همچنان درگیر نبردی بیپایان برای دسترسی به اینترنت باشیم؟ این محدودیتها نهتنها جلوی پیشرفت و رشد جامعه را گرفته بلکه به ایجاد فضایی پر از نارضایتی، خشم و بیاعتمادی میان مردم و دولت دامن زده است. این راهی نیست که بتواند به آیندهای روشن ختم شود. این مردم مستحق آزادیاند؛ آزادی در اندیشه، دسترسی به اطلاعات و حق انتخاب. فیلترینگ نهتنها این حقوق را سلب کرده بلکه ما را به نقطهای رسانده که برای استفاده از این حقوق باید پول بپردازیم. تا کی باید شاهد این وضعیت دردناک و ناعادلانه باشیم؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد