5 - 11 - 2019
فقر، عامل افزایش مددجویان بهزیستی
مددجویان سازمان بهزیستی بسیارند که با وجود تمام مشکلات و معلولیتها جزو افراد کارآمد جامعه هستند. شاید بتوان جامعه هدف سازمان را تقسیمبندی کرد؛ یک گروه که اصلا امکان توانمندسازی برای آنان وجود ندارد. اینها افراد خاصی با مشکلات روحیروانی، معلولیتهای حرکتی شدید یا سن بالا هستند. اینها بوسیله هیچ کارفرمایی جذب نمیشوند. در اینجا سازمان نسبت به اشتغال بستگان درجه یک این مددجویان اقدام میکند. افرادی که دوست دارند سرکار بروند هم به دو دسته تقسیم میشوند. یک گروه واقعا دنبال کار هستند. اما برای گروه دوم بارها و بارها خدمات اشتغالزایی ارائه دادیم اما تاب نیاوردند.
به گزارش ایلنا مهشید چوبکار، معاون مشارکتهای مردمی و اشتغال سازمان بهزیستی استان تهران با بیان اهمیت فعالیتهای حوزه اشتغال در ارتباط با مددجویان و خانوادههای تحت پوشش سازمان بهزیستی پرداخت و گفت: تلاش مددکارهای ما بررسی وضعیت خانوادگی مددجویان است و اینکه آنها چه سطحی از فن یا سواد را دارا هستند. از عمده فعالیتهای مددکاران بررسی توان خوداشتغالی، سطح سواد یا مهارتهای فنی و حرفهای مددجویان است که مورد بررسی قرار میگیرد. پس از این بررسیها، پرونده مددجویان به واحد کاریابی ارسال میشود. واحد کاریابی هر معاونت تخصصی به صورت جداگانه به پروندهها رسیدگی میکند. این مددجویان میتوانند زنان سرپرست خانوار، فرزندان زنان سرپرست خانوار، افراد دارای معلولیت یا بچههای شبانهروزی ترخیص شده و بالای هجده سالباشد، همچنین بستگان درجه اول مددجویان که نمیتوانند به بازتوانی برسند. برای این گروهها با سنجش شرایط، توسط مددکاران پرونده آمادهسازی اشتغال تشکیل میشود. اولین موضوع مهم برای ما آموزش مهارت کسب و کار و مهارتهای زندگی است. برای این منظور یک دوره کلاسهای مهارتآموزی برای مددجویان گذاشته میشود.
سازمانها موازیکاری میکنند
چوبکار در رابطه با موازیکاریهای سازمانهای مختلف گفت: ما در باب مسوولیت اجتماعی که یکی از قوانین شورای شهر است، اصرار داریم که از موازیکاری پرهیز کنیم. سازمان بهزیستی، اتاق بازرگانی، شهرداری، کمیته امداد و صنعت و معدن یا هر سازمان مسوول دیگری یک سری توانمندی دارد. باید یک سامانه جامع، حداقل در استان تهران ایجاد شود تا مددجوئی که از بهزیستی وام میگیرد، دوباره از کمیته امداد وام نگیرد. ما خواستیم یک سامانه با درج کد ملی تشکیل شود تا معلوم شود که هر شخص چه خدماتی دریافت کرده است. بنابراین بهزیستی و هر سازمان دیگری توانمندی خود را به میدان بیاورد تا با همکاری و نظم این مشکلات را حل کنیم.
وی افزود: اگر این ساماندهی و عدم فعالیتهای موازی در سازمانها به وجود آید، مسلما ما فرد نیازمند در کشور نخواهیم داشت. ولی امروز همه در مسیر خودشان فعالیت میکنند و جز تکرار بیثمر فعالیتی نمیکنیم. با این رویکرد فقرای جامعه بیشتر میشوند. کودکان کارمان بیشتر میشوند. این موازیکاری نتیجه دیگری نمیتواند داشته باشد.
معاون مشارکتهای مردمی و اشتغال سازمان بهزیستی استان تهران با تاکید بر اینکه سازمان بهزیستی در بین مردم پذیرفته شده است، گفت: وقتی خط ۱۲۳ و اورژانس اجتماعی در سازمان بهزیستی راهاندازی شد، هیچ کس این شماره را نمیشناخت. امروز شرایطی داریم که در آن زنان آسیبدیده، دختران فرارکرده و حتی مردان آسیبدیده بالای ۶۰ سال به بهزیستی مراجعه میکنند. وقتی سازمان بهزیستی به این درجه رسیده که مردم او را میپذیرند و برای مددخواهی به آن مراجعه میکنند، چرا پتانسیل بیشتری نداشته باشد. چرا همیاری ارگانهای دیگر از جمله شهرداری با ما بیشتر نشود.
وی افزود: ما در تمام جلساتمان به دنبال حل این ناهماهنگی هستیم. اگر بتوانیم این هماهنگیها را درست کنیم مسلما نتایج خوبی میگیریم. در حال حاضر اعتبارات سازمان بهزیستی با توجه به نیازمندیهای این سازمان و وظایفی که در دستور کار دارد، ناهمگون و متاسفانه بسیار کم است. اعتبارات سازمان بهزیستی با توجه به جامعه هدف بزرگ آن بسیار پایین است.
دوسوم زنان سرپرست خانواده زیر دیپلم هستند
چوبکار اظهار کرد: در بحث زنان سرپرست خانوار ما با جمعیت بالایی از زنانی که از امکانات تحصیلی و فنی برخوردار باشند روبهرو نیستیم. در پروندههای تشکیل شده تا امروز در سازمان بهزیستی، شاید در تعداد اندکی زن باسواد وجود داشته باشند که به سازمان بهزیستی مراجعه کرده و جویای کار هستند. اغلب افراد زنانی با سطح سواد کم و توان فنی پایین هستند که به سازمان مراجعه میکنند، تقریبا میتوان گفت دو سوم مراجعین ما زیر دیپلم و افراد بیسواد هستند.
وی افزود: افزایش آمار زنان سرپرست خانوار به مولفههای مختلفی وابسته است. طلاق علتهای مختلفی دارد اما هر زنی که طلاق میگیرد اگر معیشت مناسبی نداشته باشد به جامعه هدف بهزیستی اضافه میشود. همچنین یک تصادف معمولی که موجب فوت یا معلولیت همسر شود یک خانواده را به جامعه هدف ما اضافه میکند. فقر علت مهمی است اما نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که چرا این خانواده یا فرد به زنان سرپرست خانواده اضافه شدهاند. خیلی از مواقع زنان سرپرست خانواده به ما مراجعه میکنند که سن لازم برای کار را از دست دادهاند. ما شاید نتوانیم به این زنان امدادرسانی کنیم، اما به کودکان آنها میتوان امداد رساند. این بسته به سن کودک است که بالا یا زیر ۱۸ سال باشد. ما مددجویانی داریم که تحصیلات عالیه دارند اما معلولیت مانع فعالیت آنها شده است. در قانون جامع معلولین مبحث سهمیه سه درصدی اشتغال وجود دارد اما ارگانهای دولتی و کارفرمایان دریغ میکنند.
چوبکار در ارتباط با تسهیلات سازمان بهزیستی برای کارفرمایانی که سازمان را یاری میکنند، گفت: کارفرمایانی که به سازمان بهزیستی میآیند و از تسهیلات ما برخوردار میشوند باید تعهد پنج سال اشتغال را برای مددجویان بدهند. اگر مددجو پنج سال به چرخه کار بازگردد، به احتمال بالا به توانمندی و خروج از چرخه حمایت سازمان بهزیستی دست مییابد. در سال گذشته ما نزدیک به سه هزار نفر اشتغالزایی داشتیم. این اشتغالزایی یا به وسیله وام و فرآیند خوداشتغالی، یا به صورت ایجاد اشتغال به وسیله کارفرمایان محقق شد. از این سه هزار نفر در حدود ۱۳۰۰ نفر تثبیتی کامل هستند. یعنی شغل آنها پایدار است. سال گذشته میزان تعهد اداره کل بهزیستی استان تهران۱۹۷۱ نفر بوده و این آمار در سالجاری به ۲۸۰۰ نفر رسیده که از ۲۸۰۰ نفر ۸۰۰ نفر باید در روستاها اشتغالزایی شوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد