3 - 09 - 2023
فراز و فرود توسعه چاپ در ایران
مجید خسروی*
در تقویم رسمی ایران، مناسبتهای مختلفی وجود دارد که هر یک بهانهای برای یادآوری یک رویداد یا پاسداشت تلاشهای قشری از جامعه است. یازدهم شهریور، روز صنعت چاپ نیز فرصتی است تا به اهمیت این صنعت پرداخت. امروزه کمتر صنعت یا فعالیت اجتماعی را میتوان برشمرد که ردپایی از چاپ در آن یافت نشود و در حقیقت زندگی کنونی ما از صبح تا شام بدون استفاده از محصولات و فناوریهای چاپ ناممکن است. از کارتهای بانکی و شناسایی و اسکناس و اسناد مالکیت و پلاک اتومبیل گرفته تا پارچه و پتو و سرامیک و ظروف چینی و روکشهای چوب، و از کتاب و روزنامه و مجله گرفته تا قطعات چاپی لباسشویی، داشبورد ماشین، لپتاپ و جعبهها و لفاف و کارتن و لیبلهای بستهبندی و هزاران کالای دیگر همه به مدد فناوریهای چاپ قابل استفاده میشوند.
با ظهور اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی و گوشیهای موبایل هوشمند، چاپ همچنان زنده و پویاست و گرچه سهم چاپ در بازار نشر و مطبوعات روندی کاهشی داشته لیکن بازار چاپ تجاری، چاپ صنعتی (چاپ روی قطعات صنعتی و تولید قطعات الکترونیکی به کمک روشهای چاپی) و چاپ بستهبندی (متریالهای بستهبندی تولیدشده در چاپخانهها) رشدی صعودی دارند. چاپ بستهبندی تقریبا نیمی از ارزش بازار جهانی صنعت چاپ را به خود اختصاص داده و نمایانترین عرصه ظهور و بروز توانمندیهای این صنعت است. لیکن کارکرد چاپ فراتر از بستهبندی است و حتی انواع صفحات گوشی و تلویزیون و نمایشگرها و پنلهای خورشیدی نیز با استفاده از فناوریهای چاپ تولید میشوند.
بسیاری از اندیشمندان پایه و مایه تمدن جدید را اختراع چاپ در قرن ۱۵ میلادی مینامند و در گذار جامعه به مدرنیته برای چاپ نقش ویژهای قائلاند. نباید فراموش کرد که چاپ دومین انقلاب از شش انقلاب اطلاعاتی تاریخ ارتباطات در جهان بوده و نقشی کلیدی در گسترش آگاهیهای عمومی برای همه اقشار جوامع داشته است. در حقیقت به واسطه چاپ بود که انتشار کتابها به زبانهای مختلف، در شمارگان بالا و قیمت پایین میسر شد و در دسترس همگان قرار گرفت و با سهولت دسترسی به اطلاعات و علوم، زندگی انسانها دستخوش تحولی شگرف شد. ارتباط چاپ با رسانه، نشر و تبلیغات نیز تاثیر ویژه این صنعت بر زیرساختهای فرهنگی آن جامعه را نمایان میسازد.
روحیه کنجکاو و ناآرام انسان در شرق دور کاغذ را ساخت و به دنبال آن در سالهای ۷۱۲-۷۵۶ میلادی فن چاپ را اختراع کرد. کشفیات باستانشناسان و پژوهشگران حاکی از پیشینه ۵۰۰۰ ساله مهرسازی (نوعی چاپ برجسته) در جهان و ۳۵۰۰ ساله در ایران دوران هخامنشی است، اما تحول اصلی در تاریخ چاپ هنگامی رخ داد که گوتنبرگ در فاصله سالهای ۱۴۳۶ تا ۱۴۴۴ میلادی قالب حروف یا ماتریس را اختراع کرد و با استفاده از حروف فلزی متحرک، شیوه نوین حروفچینی و چاپ را پدید آورد. اختراع وی باعث شد ارتباط نوشتاری در مقیاس گسترده و بعدها انبوه رونق گیرد و بدین ترتیب عصر گوتنبرگ آغاز شد. این اختراع مهم تاریخی و متعاقب آن ابداع چاپ سنگی یا لیتوگرافی منجر به فروریزی دیوار انحصار دانش و آگاهی از ید اصحاب کلیسا و به گفته رهبر اصلاحگرای مسیحی «لوتر» رهایی دوم نوع بشر از جهل شد.
ورود واژه چاپ به زبان فارسی را به سال ۶۹۰ میلادی و به زمان سلطنت گیخاتوخان مغول نسبت میدهند. او نوعی برگه بهادار در ایران به تقلید از چینیها منتشر کرد که «چاو» نام داشت. زبور داوود یا ساغموس نخستین کتابی است که در ۱۶۳۸میلادی به زبان ارمنی در جلفای اصفهان به چاپ رسیده است. با این حال تحول عمده در فن چاپ و کتاب و روزنامه از دوره عباسمیرزا قاجار آغاز و در سال ۱۳۲۵ق نخستین چاپخانه در ایران توسط میرزاصالح شیرازی راهاندازی شد. هر چند ایرانیان در قیاس با بسیاری از کشورها از مزایای چاپ دیرتر بهرهمند شدند، اما ورود این فناوری به ایران، به شدت مورد استقبال قرار گرفت. چاپ در دوره ناصری وارد مرحله جدیدی شد. تا بدانجا که گسترش روزنامهها و رواج نسبی روزنامهنگاری و اشاعه اندیشههای سیاسی و اجتماعی تهدیدی برای حکومت محسوب شد و آن را به اتخاذ تدابیری برای نظارت و تسلط بر مطبوعات واداشت. این اقدام، سرنوشت چاپ را عملا به مطبوعات گره زد و موجب شد دربار با نظارت مستقیم بر چاپخانهها، به بهانه مطبوعات، توجه خاصی به صنعت چاپ داشته باشد. با خیزش نهضت مشروطه در ایران شاهد افزایش مطبوعات و رونق کسبوکار و گسترش چاپخانهها در ایران هستیم.
زمامداری پهلوی اول، در فاصله میان دو جنگ جهانی، مقارن با دورهای از تحولات جهانی در فناوری ماشینهای چاپ بود. در این دوره تدوین قوانین، برقراری امنیت اقتصادی، فعالسازی قانون تجارت، ایجاد محکمه تجارت، قانونمند شدن مبادلات پولی و نیز ثبات بیشتر دولت مرکزی به ثبات بازار در ایران انجامید و موجب تشویق هر چه بیشتر سرمایهگذاری تجاری از جمله در صنعت چاپ شد. با این وجود قدرت گرفتن رضاشاه و تشدید نظارت دولتی در همه زمینهها به ویژه بر چاپ کتاب و مطبوعات، شرایط حساسیتبرانگیزی برای توسعه این صنعت به دنبال داشت.
با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و داعیههای تجددطلبانه پهلوی اول که منجر به ایجاد زیرساختهای صنعتی و تجاری ایران شد، توسعه چاپ امری ضروری اما مغفول بود. در این برهه شاهد ورود فناوریهای مکانیزه نوین حروفچینی، چاپ و صحافی به ایران و تجهیز چاپخانهها هستیم. از ویژگیهای این دوره که خود تحول جدی به شمار میرود باید به ماشینی شدن و افزایش سرعت فرآیند حروفچینی و تولید کلیشه و گراور برای ارتقای کیفی چاپ تصاویر اشاره داشت. بر این اساس به تدریج دستگاههای فرسوده چاپدستی، جای خود را به ماشینهای نیمهاتوماتیک دادند.
راهاندازی دانشگاه تهران و نهادسازی نوین آموزشی در این زمان، همراه با دیوانسالاری و نیز بانکداری مدرن رو به رشد نیاز به چاپ را در مقیاسی وسیعتر به شدت محسوس ساخت. تاسیس چندین چاپخانه دولتی مانند چاپخانه ارتش، بانک ملی ایران، دخانیات ایران، راهآهن و مانند اینها، نشاندهنده نیاز دولت به تامین احتیاجات خود در زمینه چاپ بهطور مستقل است. همچنین باید گفت افزایش انتشار مطبوعات و تب داغ چاپ نشریات پس از شهریور۱۳۲۰ نشانگر بعد دیگری از گسترش چاپ در ایران معاصر است. در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، بیش از ۱۰۰ چاپخانه و ۲۳ صحافی در تهران و ۵۰ چاپخانه در شهرستانها تاسیس شد. در مجموع طی سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۳۴، ۲۴۰ چاپخانه جدید در ایران راهاندازی شد.
سالهای منتهی به انقلاب، صنعت چاپ را نیز دستخوش دشواریهایی کرد؛ دشواریهایی که تکرار همان داستان معمول توسعهطلبی صنعتی از
یک سو و سیاست فرهنگی آمرانه همراه با نظارت شدید بر چاپخانهها بود. با این همه ورود تجهیزات جدید چاپ پاسخی به نیازهای رو به افزایش سفارشات چاپی بهویژه کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها به شمار میرفت. نتیجه این وضع، که بازتابی از بنبست سیاسی کشور بود به انفجار چاپی انبوهی از مطالب ممنوع، با عنوان کتابهای «جلد سفید» و ظهور و رواج گسترده چاپ مخفی انجامید. در جریان انقلاب اسلامی چاپخانهها یکی از مهمترین و حساسترین کانونهای فعالیت علیه حکومت پهلوی بودند. بسیاری از آنها در سه نوبتِ شبانهروز کار میکردند و باز هم از عهده تامین نیازهای چاپی برنمیآمدند. در روزهای انقلاب، شمارگان روزنامههای اطلاعات و کیهان از مرز یک میلیون نسخه و آیندگان از مرز ششصدهزار نسخه گذشت. این آمار در تاریخ چاپ ایران بیسابقه بود. در عرصه مطبوعات به طور مثال از خروج شاه از ایران در دی ۱۳۵۷ تا آغاز تجاوز نظامی عراق به خاک ایران در شهریور ۱۳۵۹، بیش از ۳۵۰ عنوان روزنامه در ایران چاپ شد. این تیراژ انبوه نشاندهنده وضعیت مطلوب صنعت چاپ ایران در مقایسه با وضعیت سایر کشورهای منطقه خاورمیانه در اواخر دهه پنجاه است.
صنعت چاپ ایران طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸ به علت شرایط ویژه کشور، جنگ و تحریمهای اقتصادی رشد قابل توجهی نداشت و اغلب ماشینآلات به صورت دستدوم وارد کشور شدند. یافتههای آماری و تصدیق مدیران صنعت چاپ ایران حاکی از آن است که عمده محصولات چاپی مورد نیاز کشور به ویژه کتابهای درسی دانشآموزان و دانشجویان در سالهای جنگ تحمیلی توسط ماشینهای چاپ و صحافی وارداتی در پیش از انقلاب تولید شد و کشور در زمینه تولید محصولات چاپی و حتی تامین قطعات یدکی در مضیقه چندانی قرار نگرفت. البته نباید از نظر دور داشت که چاپ بستهبندی در این دوران سهم اندکی از محصولات چاپی را داشته است.
با پایان جنگ تحمیلی ۸ ساله، صنعت چاپ نیز بسان سایر صنایع کشور وارد جریان نوسازی و بازسازی شد. لیکن در مقایسه با سایر صنایع و به واسطه تفکر سنتی حاکم بر آن و عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قامت متولی، نتوانست به سرعت فرآیندهای نوسازی و بهروزرسانی را پشت سر نهد.
برابر پژوهش آماری موسسه تحقیقات و توسعه صنعت چاپ و بستهبندی پیشرسانه در سال ۱۴۰۱، بیش از ۹۴ هزار نفر در ۳۵۰۰ واحد پیش از چاپ، چاپ، خدمات تکمیلی و صحافی در کشور فعال هستند که ۸۰ درصد واحدها کمتر از۲۰ نفر نیروی انسانی دارند. غالب فناوریهای نوین و ماشینآلات و تجهیزات سختافزاری این صنعت نیز در استانهای تهران و البرز متمرکز شدهاند و مابقی به ترتیب در شهرهای قم، تبریز، مشهد، اصفهان و سایر شهرهای کشور قرار دارند.
فناوریهای جدید چاپ بسیار گرانقیمت و در انحصار تعدادی انگشتشمار از کشورهای اروپایی و ایالات متحده و ژاپن است که با توجه به وابستگی شدید به واردات این نوع فناوریها به کشور و ناتوانی بخش خصوصی در تامین مالی سرمایهگذاری و فقدان حمایتهای لازم از سوی دولت، جریان نوسازی و تجهیز واحدهای صنعت چاپ به کندی پیش رفت و منجر به از دست رفتن فرصتهای طلایی در اقتصاد صنعت چاپ ایران و بهرهگیری از این خلاء توسط شرکتهای چاپ ترکیهای و عربستانی و حتی اروپایی شد. نیاز به واردات محصولات چاپی تا حدی بود که تا سال ۱۳۸۴ جعبههای مقوایی چای و سیگار و کارتن مورد نیاز سرمایهگذاران خارجی در ایران از شرکتهای اروپایی و برچسبهای مورد استفاده روی بستهبندی محصولات غذایی، بهداشتی، آرایشی و دارویی برندهای ملی نیز تا ۵ سال پیش از شرکتهای چاپ ترکیهای و اروپایی تامین میشد.
گرچه طی بیست سال اخیر و با ورود سرمایهگذاران جدید، فناوریهای نوین چاپ وارد ایران شده و در بسیاری از زمینهها به ویژه در حوزه چاپ بستهبندی کیفیت تولیدات چاپی همردیف کشورهای توسعهیافته شده است، لیکن کماکان نوسازی ناوگان صنعت چاپ به سبب هزینههای بالا به کندی پیش میرود. تحولات دیجیتال و هوش مصنوعی سالهاست در فناوریهای چاپ و زودتر از سایر صنایع وارد شده و ماشینآلات و تجهیزات مورد استفاده در آن به سرعت دچار تغییرات تکنولوژیک میشوند. این روند پرشتاب تغییرات در کنار تورم و تحریمهایی که دسترسی به بیش از ۵۰ درصد فناوریها را برای سرمایهگذاران ایرانی در این صنعت غیرممکن میکند، راه را برای توسعه کسبوکار شرکتهای چاپ ایرانی ناهموار ساخته است.
چاپ به مثابه یک صنعت زیرساخت
در دنیای امروز و به مدد تحولات فناوری، چاپ از یک فرآیند تولید اثر هنری شخصمحور به فرآیند مبتنی بر فناوریهای سختافزاری و نرمافزاری تبدیل شده و به نوعی یک صنعت زیرساخت
شناخته میشود و به صورت مستقیم و غیرمستقیم در توسعه و پیشرفت هر دو گروه صنایع زیرساخت نرم و سخت نقش راهبردی دارد. بدون چاپ بسیاری از صنایع امکان عرضه کالاهای خود به بازار مصرف را ندارند. در حقیقت چاپ یک جزء جداییناپذیر در زنجیره تولید بسیاری از صنایع قرار گرفته تا جایی که کارکرد هویتبخشی و اعتمادسازی برای بسیاری محصولات دارد. هیچ دارویی بدون اطلاعات چاپشده روی آن قابل استفاده نیست و بسیاری از مصرفکنندگان به سبب اطلاعات چاپشده روی بستهبندی محصول یا نشانهای تجاری چاپشده روی محصول اقدام به انتخاب و خرید آن میکنند. فرآیندهای چاپ و بستهبندی برای برندها تولید ارزش میکنند و در فروش کالاهای ایشان نقشی اساسی دارد.
چاپ صنعتی مهم و اساسی برای کشورهای در حال توسعه است و نقش برجسته آن در توسعه فرهنگی و صنعتی آشکار شده است. این صنعت گردش مالی جهانی ۸۲۱ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۲ داشته و کشورهای ایالات متحده، چین، ژاپن، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هند، برزیل و کانادا ده کشور برتر بازار صنعت چاپ از منظر گردش مالی هستند. نگاه ویژه انگلستان به چاپ تا حدی است که در سال ۲۰۱۰ رتبه دوم ایجاد ارزش افزوده خالص پس از صنعت داروسازی متعلق به صنعت چاپ بوده است. در کشورهای انگلستان، ژاپن و آلمان صنعت چاپ در میان ده صنعت برتر قرار گرفته است.
چاپ به عنوان بخشی از فرآیند تولید یا بستهبندی یک محصول در بسیاری از صنایع از جمله صنایع غذایی، بهداشتی، دارویی، آرایشی، نشر، تبلیغات، نساجی، رسانه، بانکداری، بیمه، مخابرات، الکترونیک و غیره نفوذ کرده و توسعه این صنایع در گرو حضور و توسعه صنعت چاپ است. نقش این صنعت به واسطه ارتباط تنگاتنگ با بستهبندی انواع کالا در توسعه صادرات کالاهای غیرفلهای نقش بسزایی یافته و به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت هر کشور برای صادرات محصولات تولیدی یا سایر محصولات فلهای وارداتی از کشورهای دیگر و بستهبندی و صادرات مجدد آنها مطرح میشود.
حجم عمده تجارت جهانی صنعت چاپ در اروپا و آمریکا متمرکز شده است. لیکن با رشد سرسامآور اقتصاد چین و هند سهم آسیا روزبهروز در حال افزایش است. توسعه موزون و هدفمند صنعت چاپ در اقتصاد این کشورها علاوه بر موفقیت در بازارهای نشر به عنوان زیرساخت صنعت بستهبندی منجر به موفقیت محصولات صادراتی آنها در بازارهانی جهانی هم شده است. به بیان دیگر ارتقای کمی و کیفی صنعت چاپ و بستهبندی منجر به موفقیت برندهای صادراتی آنها در بازارهای جهانی شده است.
چالشهای پیش روی صنعت چاپ در ایران
نظام مدیریتی صنفی و نیز نگرش غیرصنعتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قامت متولی طی ادوار گذشته به مقوله چاپ سالهاست که به پاشنه آشیل توسعه صنعت چاپ در ایران بدل شده است. این رویکرد در سطح نخست در طرح و پیگیری مشکلات و معضلات گریبانگیر واحدهای صنعت چاپ شده و مانعزدایی از مشکلات مالیاتی، بیمه، محیط زیست، قوانین کار، آموزش و غیره توسط نهادهای صنفی و متولی را ناکام نهاده و در سطح کلان امکان تدوین راهبرد و برنامه مشخص برای توسعه و حمایت از یک صنعت تمامعیار و مبتنی بر فناوری را توسط یک وزارتخانه فرهنگی و هنری غیرممکن ساخته است. تفاهمنامهای که سال ۱۳۹۵ فیمابین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صنعت معدن و تجارت با هدف واگذاری تصدی بخش سختافزاری صنعت چاپ به وزارت صمت و بخش نظارتی به وزارت ارشاد منعقد شد نیز در دولت جدید مسکوت ماند و اضافه کردن چاپ به عنوان اداره کل صنایع سلولوزی، چاپ و نوشتافزار معاونت صنایع عمومی وزارت صمت در سال ۱۴۰۰ نیز کمک چندانی به واحدهای چاپ نکرد. از سویی مطالبات نهادهای صنفی از دولت نیز از جامعنگری، انسجام و یکصدایی برخوردار نیست.
در کنار ضرورت استفاده از فناوریهای جدید میبایست به نقش نیروی انسانی و آموزش در بهرهبرداری و نگهداری اصولی از تجهیزات و موفقیت واحدهای صنعت چاپ نیز اشاره کرد. آموزشهای مهارتی در کنار آموزش عالی در دانشگاه لازمه توسعه این صنعت و استفاده بهینه از ماشینآلات و تجهیزات و تولید استاندارد است که خلاء آن به شدت احساس میشود. راهاندازی و حمایت رشتههای دانشگاهی مرتبط با صنعت چاپ، تقویت هنرستانهای چاپ، تدوین دورههای آموزشی کاربردی و مهارتی حضوری و آنلاین، ترجمه و تالیف کتب تخصصی، سفارش و حمایت از طرحهای پژوهشی و تدوین نظامنامه رتبهبندی مهارتی کارگران اولین اقدام در راستای ارتقای دانش نرمافزاری دستاندرکاران است.
صنعت چاپ ایران در مرحله پایانی گذر از اتخاذ رویهها و رویکرد سنتی به مدرن است. طولانی شدن این مدت هزینه بسیار برای سرمایهگذاران بزرگ و همه مصرفکنندگان محصولات چاپی داشته است. این مرحله پایانی صرفا به سبب تحریمها و عدم امکان تعامل آسان با دنیای خارج از مرزهای ایران به درازا کشیده شده است. عملا دسترسی به ۵۰ درصد فناوریهای روز اروپایی، آمریکایی و ژاپنی در این صنعت به سبب مالکیت تمام یا بخشی از این شرکتها توسط اشخاص آمریکایی برای شرکتهای ایرانی غیرممکن شده و از سویی امکان خرید اعتباری و دریافت وامهای بانکی طویلالمدت خارجی و داخلی برای خرید این ماشینآلات گرانقیمت که امری رایج در جهان است هم برای سرمایهگذاران ایرانی محال است. این دو رویداد تلخ امکان تجهیز به بخشی از بهترین و مقرون بهصرفهترین فناوریهای تولید به ویژه ماشینآلات چاپ دیجیتال توسط شرکتهای ایرانی را سلب کرده است. آغوش بازارهای صادراتی پرسود جهان هم بر روی محصولات چاپی تولیدی در ایران گشوده نیست و باید به بازارهای منطقهای نظیر عراق و افغانستان بسنده کنند.
در میانه مشکلات ریز و درشت ناشی از تورم، کاهش قدرت خرید مردم و بالطبع کاهش تیراژ تولیدات چاپی، تحریمها و نوسان مکرر نرخ ارز در صنعتی که بیش از ۹۰ درصد وابستگی به واردات دارد، طبیعی است که واحدهای کوچک به تدریج و در صورت عدم توانایی در ادغام و همافزایی و ناتوانی در تطبیق با شرایط جدید حذف شوند یا اینکه بعضا در غیاب نظارت و وجدان کاری روی به تولید محصولات چاپی تقلبی آورند؛ موضوعی که در غیاب نمایندگیهای رسمی برندهای خارجی در ایران به معضلی قابل توجه تبدیل شده است. البته در این زمینه نباید از نقش غیرسازنده واحدهای چاپ منتفع از بودجه عمومی غافل شد. واحدهایی که ابتدا به بهانه رفع نیازهای سازمان خود اقدام به راهاندازی چاپخانه با صرف هزینههای سنگین از بودجه بیتالمال میکنند و سپس در کسوت یک چاپخانه دولتی و شبهدولتی به جذب سفارشات چاپی غیرمرتبط و سهم بخش خصوصی روی میآورند. همهگیری کووید ۱۹ نیز همانند بسیاری از صنایع، واحدهای صنعت چاپ را نیز تحت تاثیر قرار داد و منجر به تعطیلی برخی واحدها شد. البته واحدهای چاپ بستهبندی از معدود مشاغلی بودند که در اوج همهگیری کرونا به فعالیت خود ادامه دادند و اجازه ندادند صنایع مهم غذایی، لبنی و دارویی و پزشکی به واسطه فقدان متریالهای بستهبندی متوقف شوند.
سخن آخر
حقیقت این است که عمده فشارها در طول چهار دهه گذشته در صنعت چاپ بر دوش چاپخانههای بخش خصوصی بوده و علیرغم همه ناملایمات در برهههای زمانی مختلف این تلاشگران تمام همت خود را برای رفع نیازهای داخلی و قطع وابستگی به واردات محصولات چاپی به کار بستهاند. یازدهم شهریور فرصت مغتنمی است که ضمن ارج نهادن به خدمات همه دستاندرکاران صنعت چاپ، از یکایک مدیران، کارمندان و کارگران فعال در این عرصه قدردانی شود.
دغدغههای دستاندرکاران و اولویتهای توسعه صنعت چاپ از جهات مختلف در ایران بسیار متفاوت از کشورهای در حال توسعه است. محدودیتهای ریز و درشت، باعث شده سرمایهگذاران ایرانی در این صنعت از همتایان منطقهای خود عقب بمانند. امر مهمی که اگر مورد توجه جدی متولیان دولتی و نهادهای صنفی قرار نگیرد در کوتاهمدت آثار زیانباری را از خود بر جای خواهد گذاشت.
* پژوهشگر ارشد فناوریهای چاپ و بستهبندی و کارشناس رسمی دادگستری در رشته
چاپ و چاپخانه
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد