23 - 06 - 2024
غفلت از توسعه
گروه اقتصادی- در مناظرات فعلی، تاکنون دو رویکرد شبهنظری در قبال مفهوم توسعه و نحوه پرداختن به نظام مسائل و ابرچالشهای کشور مطرح شده است؛ یک رویکرد با برنامههای شدیدا فانتزی و تخیلی که گویی کشور را با صغیرستان و دولت را با خیریه یکی گرفتهاند و رویکرد دیگر که حسب فقدان استراتژی یا تعارفات سیاسی، بر اجرای تمام و کمال برنامه تکمیل نشده هفتم توسعه تاکید دارند و هنوز هیچ پارادایم جدیدی در رابطه با مفهوم توسعه و برنامهریزی برای حل چالشها توسط نامزدها به میان نیامده است و تنها یکی از کاندیداها که سابقه کار اجرایی و نظارتی در کارنامه خود دارد، با یادآوری اینکه میانگین عملکردی دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در برنامههای توسعه پیشین حدود 30درصد بوده است، نسبت به ساختار برنامهریزی توسعه کشور انتقادات جدی و قابلتوجهی مطرح کرد اما از طرح جایگزین خود رونمایی نکرد. با این حال جای پرسشهای بسیار جدی از نامزدها وجود دارد که نسبت به مسائل اولیه توسعه در کشور، چه رویکردی دارند؟ چرا هیچ رویکرد مقایسهای میان برنامههای پیشین توسعه و میزان عقبماندگی کشور در قیاس با کشورهای خاورمیانه، آسیای شرقی، اروپای شرقی و اقتصادهای روبه رشد آفریقا و آمریکای لاتین و افزایش شکاف توسعه میان ایران و ممالک توسعهیافته مطرح نمیشود؟ همزمان با مسکوت گذاشتن این رویکردها، به این نگرانی دامن زده میشود که نامزدهای فعلی نیز، مدیرانی روزمرهاندیش هستند که هیچ افق بلندمدت و واقعگرایانهای در ارتباط با چالشهای ایران در مسیر توسعهیافتگی ندارند.
وعدههای ویرانگر پوپولیستی
یکی از نامزدها از کارت اعتباری یک میلیارد تومانی به ازای هر خانوار سخن به میان میآورد و دیگری از اعتبار 22میلیون تومانی طلا به ازای هر ایرانی و نصف کردن قیمت بنزین و رساندن گوشت قرمز به در منازل شهروندان سخن به میان میآورند. با دانستن این نکته که ما در ایران حدودا 26 میلیون و 600هزار خانوار داریم، اعتبار مورد نیاز برای چنین طرح مخوفی بیش از 265هزار هزار میلیارد تومان خواهد بود که بیش از سه برابر حجم نقدینگی کلی کشور در شرایط فعلی است و 2/1برابر حجم کل تولید ناخالص داخلی فعلی کشور به قیمتهای جاری خواهد بود. یا در وعده اعتبار طلا که مطرح شد برای هر خانوار معادل 20گرم طلا در سال یارانه داده میشود و به تعبیر نامزد موردنظر، برای هر خانوار معادل 110میلیون تومان در نظر گرفته شده است. در صورتی که هر خانوار 20گرم طلا دریافت کند، به ازای 6/26میلیون خانوار کشور، به منابعی حدود 532تن طلا به شکل سالیانه نیاز داریم و این در شرایطی است که بدانیم کل حجم طلای سالانه ایران میان 8 الی 9 تن در سال است و برای این حجم از طلا، نیاز به واردات وسیعی وجود دارد که حتی به فرض قریب به محال تامین منابع مورد نیاز این واردات، مشخص نیست کاندیدای یادشده که وعده دلارزدایی از تجارت کشور را میدهد، با چه ارزی میخواهد این مقادیر طلا را به کشور وارد کند؟ حتی اگر بر اعتباری بودن این میزان یارانه تخصیصی به جای نقدی بودن آن نیز تاکید داشته باشند، بازهم اعتبار به منابع مالی بسیار سنگینی برای پشتیبانی نیاز دارد و آژیر خطر رشد بیش از پیش از نقدینگی در کشور را به صدا در میآورد.
از سوی دیگر تاکید بیش از اندازه بر برنامه هفتم توسعه به عنوان سرلوحه عملکرد پیشرو نیز به شوخی شبیهتر است تا یک گزاره جدی در راستای حل مسائل کلیدی کشور! در شبهبرنامه یادشده تنها برای رسیدن به اهداف تعیین شده در حوزه افزایش تولید برق، گاز و نفت، به چیزی بیش از 425میلیارد دلار سرمایه نیاز است که تامین آن در شرایط موجود ولو با گشایش در روابط خارجی کشور و لغو تحریمها در یک بازه زمانی 5ساله، تقریبا غیرممکن خواهد بود. بماند که در همان برنامه چه احکامی برای توسعه صنعت خودرو، آلومینیوم، فولاد، مس، پتروشیمی و نهادههای کشاورزی و دامی تعیین شده که منابع داخلی کشور باوجود فعالسازی متمرکز در این زمینه، حتی پاسخگوی 10درصد از نیاز مالی مقرر شده برای این اهداف نخواهد بود.
گفتمان خود را شفاف کنید
به جای تاکید بر برنامه، این جهتگیری و رویکرد و مهمتر از همه، اولویتبندیهای (یا به تعبیری، گفتمان) نامزدها در حوزههای اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی بوده که حائز اهمیت اساسی است چرا که این رویکردها، مسیر و نحوه ریلگذاری آینده را مشخص میکند؛ وگرنه اتکای صرفچ روی برنامهها، هیچ پرسش کلیدی را پاسخ نمیدهد و هرکسی میتواند با گرتهبرداری از صدها گزارشی که نهادهای تخصصی همچون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و… منتشر میکنند، بیاید و با تکرار دالهای کلیدی این گزارشات ژستهای جذابی بگیرد و حرفهای جالب توجه بر زبان براند. برنامه توسعه، حکم قطار را دارد ولی این قطار ابتدا باید روی ریل قرار بگیرد تا بتواند حرکت کند.
منتها این حرکت یک شرط ضروری دارد: اینکه آیا شرایط و ابزارهای لازم برای این ریلگذاری جدید را در اختیار داریم یا خیر؟ بر همین اساس نیز، جهتگیریها و اولویتبندیها حتما باید بر مبنای شناسایی دقیق نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود و آتی باشد، وگرنه میشود دو مرتبه تحت عنوان رویکرد و اولویتبندی، ادعاهایی را مطرح کرد و بعدا که محقق نشد، بیایند و بگویند که من یک تدارکاتچی بیش نبودم و به زبانی دیگر از اینکه موانعی وجود دارد، گلایه کند و به ایده نامطلوب حاکمیت دوگانه دامن بزنند! براین اساس، با پیششرط شناسایی دقیق نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصتها، مثلا در حوزه اقتصاد، هر نامزد باید خیلی شفاف و واضح، جهتگیری، رویکرد و اولویتبندیهای خود را تشریح و ابزارهای اصلیاش برای طی این مسیر را اعلان کند.
در همین راستا و به طور مشخص در حوزه سیاستگذاری یا به تعبیر دقیقتر، ریلگذاری در حوزه اقتصاد، برای مشخص شدن جهتگیریهای گفتمان اقتصادی نامزدها، باید به پرسشهایی از این دست پاسخ داده شود:
1) آیا قیمت را به مثابه یک ابزار حمایت اجتماعی میدانید یا خیر؟
2) تورم در اقتصاد ایران را معلول چه عواملی میدانید؟
3) آیا قوانین کنونی (تجارت، بانکداری، ورشکستگی و…) امکان ریلگذاری جدید را به شما میدهد یا نیازمند اصلاحات جدی در این قوانین و بازنویسی آنها حسب نیازها و ضرورتهای روز هستیم؟
4) سهم سیاست خارجی را در ایجاد مصائب کنونی در اقتصاد کشور، چقدر ارزیابی میکنید؟
5) راهبرد اصلی شما برای توسعه صنعتی کشور چیست؟ جایگزینی واردات؟ توسعه صادرات غیرنفتی؟ فشار بزرگ؟
6) نقش و جایگاه صحیح دولت در اقتصاد از نظر شما کجاست؟ داور و بازارساز؟ ناظر؟ راهبر؟ متولی؟
7) رویکرد شما در حوزه سیاستهای ارزی و تجاری چه خواهد بود؟
8) به خصوصیسازی اعتقاد دارید یا از ایدههایی چون اهلیتسنجی و مولدسازی پشتیبانی میکنید؟ اساسا راهبرد اصلی شما در راستای خصوصیسازی چه خواهد بود؟
9) حوزهها و صنایع پیشران و اولویتدار دولت شما برای توسعه صنعتی کشور شامل کدام گروههای صنعتی است؟ بر توسعه صنایع جدیدی تمرکز دارید یا همانها که در برنامه هفتم آمدهاند را محور اصلی استراتژی توسعه صنعتی خود میدانید؟
در واقع با پاسخ به سوالات پیشگفته، استراتژی، گفتمان و اهداف کلان اقتصادی دولت مدنظر هر نامزد، مشخص خواهد شد؛ با این حال چیزی که اکنون شاهد آن هستیم این است که نامزدها در مناظرهها بهجای تشریح استراتژی و اهداف کلان، برنامههای خود را اعلام میکنند. برنامههایی که ظرف چند روز از دل یک اتاق فکر و با گرتهبرداری سطحی از همان گزارشاتی که پیشتر اشاره شد، بیرون آمده است. به همین دلیل هم، بهمانند اکثر انتخاباتهایی که طی سالیان گذشته در کشور برگزار شده است، شاهد قرائت تعدادی انشا تحت عنوان برنامه هستیم و بعدا در عمل، شاهد وقوع نتایجی کاملا خلاف وعدهها خواهیم بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد