19 - 11 - 2023
عدمشفافیت و آسیبشناسی در روابطعمومی
خسرو رفیعی* – نزدیک به ۷۵ سال از راهاندازی روابطعمومی گذشته و هنوز نتوانستهایم با مردم صادقانه گفتوگو کنیم. دلیل ناامیدی، عدم باور و اعتماد نداشتن چیست؟
آسیبشناسی روابطعمومی، موضوع بااهمیتی است که کمتر به آن پرداخته میشود و دلایل ناکافی سازمانها کمتر از نگاه جامعهشناختی و ارتباطات زیر ذرهبین قرار میگیرد. پاسخگویی، بررسی ضعفها و قوتها، تحلیل فعالیتها، شناخت کارکردهای هر سازمانی، اتلاف سرمایه مادی و معنوی را به همراه میآورد و موجب مرگ برند و کاهش درآمد و ضرر و زیان بسیاری است که امروزه به صورت مستمر در سازمانها و شرکتها مشاهده میکنیم و روزبهروز تعطیل شدن کارخانهها و سازمانهای کوچک و بزرگ را در پی دارد.
عدم ارائه اطلاعات کافی به ذینفعان، مشتریان و مخاطبان و عدم درک از ایجاد ارتباط شفاف، عدم درک و آگاهی از شغلی که مدیریت آن را به عهده گرفتهاند و در دام مشاوران بیصلاحیت تبلیغاتی افتادن و ایجاد هیاهو برای هیچ، شاخصههای مدیران امروزی ماست که نه تنها روابطعمومی را نمیشناسند بلکه به دلیل رانت و پارتیبازی در مکانی قرار میگیرند که اطلاعی از درون و بیرون آن نهاد یا سازمان ندارند و مخاطبان را نمیشناسند به همین دلیل برای پنهان کردن ضعف خود در مدیریت از افراد غیرمرتبط و ناآگاه برای مسندهای مختلف سازمانی خود به ویژه نبود تخصص ارزشمند در روابطعمومی استفاده میکنند و امروزه شاهد عواقب و گرفتاریهای آن هستیم. این مدیران چون کوتاهمدت بر صندلی ریاست تکیه میکنند و برنامه بلندمدت برای آنها متصور و سودآور نیست موجب میشوند که سازمانهای آنها استراتژی مدون نداشته و در حوزههای مختلف به ویژه نیاز جامعه بیاطلاع باشند.
بیاعتمادی مردم به دلیل عدمتطابق ادعاهای مطرحشده با واقعیتهای موجود، مشکل را دوچندان میکند. نبود شرایط مناسب برای پرورش استعداد کارشناسان و استفاده از کارشناسان خبره بیعتمادی را تشدید میکند، برنامهریزی و بودجهریزی مناسب برای ارتباط با ذینفعان نخواهند داشت و نمیتوانند به درستی برند خود را معرفی و از آن دفاع کنند. این مدیران که در زبان محاوره به مدیران سهپاکتی معروف و معرفی میشوند نه تنها نمیتوانند از روابطعمومی حرفهای بهره ببرند، حتی در سایر قسمتها نیز از افراد باصلاحیت نمیتوانند استفاده کنند و معمولا به دور خود حلقهای کشیده و از آن دایره برای شناختن بهتر جامعه، بیرون نخواهند آمد.
امروزه به خوبی مشاهده میکنیم که در اکثر سازمانهای ما مدیران روابطعمومی شایسته حضور ندارند و باری به هر جهت و فقط برای دریافت حقوق و مزایا پستهای مختلف را اشغال میکنند. مشکل آن است که ما کارشناسان متخصص روابطعمومی داریم ولی مدیران باصلاحیت که روابطعمومی علمی و حرفهای را بشناسند نداریم و به همین دلیل است که میگویند عملکرد و موفقیت هر سازمانی را با روابطعمومی آن میشناسند.
متاسفانه مدیران ما آموزش کافی ندیدهاند و فقط پز مدیریت میدهند و حاضر نیستند اطلاعات لازم و کافی را به دست آورند و تاثیری هم در انتخاب مدیر روابطعمومی ندارند، البته این روزها بخش خصوصی به دلیل عرصه رقابت و کسب درآمد به روابطعمومی اهمیت میدهند و بهتر آن را درک کردهاند.
حفظ محیط شاداب به سادگی به دست نمیآید که مدیران جدید آن را به سادگی از دست میدهند. عدم دسترسی مخاطبان به سازمانها که نشان از اهمیت ندادن به روابطعمومی و شبکه ارتباطی است موضوع را پیچیده میکند و مردم رویبرگردان شدهاند.
سرمایه نامشهود همه سازمانها کارکنان آن هستند و از آن مهمتر شبکه ارتباطی است. ترس مبهم رئیسان ما از افراد باسواد و تحصیلکرده این روزها بیشتر شده و به جای آنکه زنگ خطر را احساس کنند گوشهای خود را گرفتهاند.
روابطعمومیهای ما تنها عامل نجات سازمانها و ارگانها در این شرایط هستند و میتوانند بحرانهایی که امروز در اکثر سازمانها به وجود آمده را کاهش دهند، روغنکاری کنند و از سقوط بیشتر جلوگیری کنند. وزیر یا مدیرعامل که راه طولانی مدیریت را یکشبه طی کرده است و فقط با رانت، آشنایی و فامیل بودن مسیر را پیموده و خبر از دل کارگر و کارمند و رضایت مشتری و مردم ندارد قطعا نمیتواند روابطعمومی توانایی را به خدمت بگیرد و اگر هم فردی که متخصص است را برای همکاری دعوت کند در مدت کوتاهی یا آن فرد به دلیل مشکل مالی همسو با بداخلاقیهای مدیر بالادست میشود یا از سازمان فرار میکند. مدیر روابطعمومی باید راهکار ارائه کند و برای تصمیمسازی درست نیاز به ابزار و امکانات لازم دارد. آیا واقعا روابطعمومیهای ما امروزه به ابزار الکترونیک مجهز شدهاند و اگر در کمترین زمان میتوانند به اطلاعات مورد نیاز دست یابند، مدیران بالادست و کسانی را دارند که از آن استقبال کنند.
روابطعمومیهای ما باید بیشتر خود را بهروز نگه دارند و از جدیدترین ابزارها و تکنولوژیها برای انجام وظایفشان استفاده کنند. امروزه استفاده از هوش مصنوعی در روابطعمومیها مطرح است. چه میزان توانستهایم با آن همسو شویم. متاسفانه فراهم نبودن زیرساختها و امکانات شبکهای، نبود سواد کامپیوتری و نبود متخصص کافی و عدم تسلط بر زبان انگلیسی در این روزها، نداشتن بینش و اطلاعات کافی مدیران روابطعمومی، نامناسب بودن جایگاه روابطعمومی در سازمانها که باید مستقل از هر واحد دیگر و در بالاترین رده مدیریت هر سازمان باشند، نداشتن بودجه و عدم برنامهریزی بودجهای برای فعالیتها و متاسفانه عدم آموزش مستمر همه و همه موجب میشود که روابطعمومیهای ما آسیب ببینند و نتوانند شفاف و صادقانه در خدمت مخاطبان و مردم باشند.
شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنچه یافت مینشود آنم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
با آرزوی درک و خرد بیشتر.
* رییس انجمن روابطعمومی ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد