13 - 08 - 2023
سیاستهایی که باعث گسترش دلالی شده است!
یک کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: متاسفانه برخی تصمیماتی که از جانب مسوولان اتخاذ میشود باعث شده که جامعه دلالان گسترش یافته و لطمه جدی به تولید وارد کند. بورس کالا یکی از سازوکارهایی است که میتواند بسیار سودآور برای شرکتها بوده و باعث رشد آنها شود. حسین محمودیاصل در گفتوگو با بورسنیوز؛ در خصوص کارکرد بورس کالا اظهار کرد: در چند ماه اخیر شاهد برخی اتفاقات مشکوکی بودیم؛ تفکری که همراه با ظاهر شعار معیشت مردم وارد کارزار شده، اما در عمل بسیار مشکوک و خلاف این ادعا حرکت میکند و نمیدانیم این رفتار از عدمشناخت بوده یا آگاهانه قصد نابودی بخش تولید را دارند. بورس کالا باعث شده شرکتها توسعه یابند و حضور دلالان کمرنگتر شود و در برابر تحریمهایی که با آن مواجه هستیم یاریرسان اصلی صنعت بوده است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. در صنعت پتروشیمی، فولاد و سیمان که در بورس کالا فعال هستند، با کوتاه شدن دست دلالان در یک دهه اخیر؛ منافع به سمت واحدهای تولیدی سرازیر و باعث شده این واحدهای دولتی یا شبهدولتی که اکثرا متعلق به صندوقهای بازنشستگی و سهام عدالت هستند از سود و بهرهوری بیشتری منتفع شوند. شایان ذکر است صندوقهای بازنشستگی ۴۶ میلیون و سهام عدالت ۵۱ میلیون عضو دارد که این معیشت مردم است!
وی افزود: لذا اگر قصد دستدرازی و دخالت در این شرکتها را داشته باشیم، در نهایت مجبور خواهیم بود دوباره آنها را تامین مالی کنیم و طبیعتا درآمدهای مالیاتی نیز کاهش مییابد. ایراد بعدی آن است که رقابتپذیری شرکتها افت خواهد داشت و در منطقه نیز توانایی رقابت با صنایع کشورهایی چون عربستان و امارات از بین خواهد رفت.
محمودیاصل در رابطه با برگزاری چندین جلسه کارشناسی مشترک در سطح معاونان وزرای صمت، نفت و اقتصاد در خصوص عرضه یا عدم عرضه در بورس کالا اظهار کرد: اینکه وزارتخانهها چنین نظراتی داشتهاند بیانکننده این است که به کارکرد بورس کالا اعتقاد دارند و اینکه رییسجمهوری درخواست این نشست و بررسی را داده به عقیده بنده، نشات گرفته از فشاری است که بر رییسجمهوری وارد شده و برای خروج از این فشار نظر تخصصی خواسته شده است. در بعضی بخشها به وزارتخانهها نقدهایی وارد است، همچون مساله نرخ خوراک گاز، چون بر پایه اطلاعات غلط سازمان برنامه و بودجه با نرخ هفت هزار تومان بودجه را بسته و تکالیف کرده بود، برای همین نظر تخصصی اعمال نشد و با یک اشتباه بخش تولید و صنعت دچار ضرر و زیان شدیدی شدند.
دولت باید آگاهانه در مقابل کسانی که با شعار معیشت مردم به دنبال نابودی بخش تولید هستند مقابله و نظر کارشناسانه افراد مستقل را کسب کند تا مسائل اقتصادی در یک فضای مناسب مورد نقد و پرورش قرار گیرد. دلیل حذف خودرو از بورس کالا ناشی از ناآگاهی برخی مسوولان بوده، زیرا اطلاعات شفاف و درستی از سازوکارهایی چون قیمت آزاد، قیمت کارخانه و قیمت معاملات در بورس کالا نداشتند. زمانی که کمتر از پنج درصد معاملات در بورس کالا وجود دارد، بورس کالا نمیتواند تاثیر شدیدی بر بازار بگذارد. بانک مرکزی هشتاد درصد منابع ارزی را دارد و نمیتواند بازار ارز را کنترل کند.
وقتی میزان تولید کم است و برای عرضه در بورس کالا هم شرط گذاشته میشود طبیعتا بازار آزادی شکل میگیرد. هرچند دوست نداریم بازار آزادهایی چون ارز و خودرو را به رسمیت بشناسیم، اما نمیتوانیم وجود آنها را منکر شویم و مردم به آن رجوع و نیازهای خود را تامین میکنند.
مبنای سودآوری حاشیه سود است!
محمودیاصل خاطرنشان کرد: حاشیه سود شرکتها از ۳۶ درصد به زیر ۲۰ درصد کاهش یافته، این در حالی است که نرخ تورم پنجاه درصد بوده و شرکتی که زیر نرخ تورم حاشیه سود داشته باشد به مرور نابود خواهد شد و فرصت ایجاد تعادل را نخواهد داشت.
زمانی که سود دلالان ۲۰۰ درصد است امیدواریم صحبتهای برخی مسوولان ناشی از جهل باشد، نه آگاهانه، زیرا در این صورت باعث فاجعه خواهد بود. این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: افرادی که تصمیماتشان ناشی از ناآگاهی است و پشت تریبونها قرار میگیرند و فرق بین عرضه قهوه رایگان را با عرضه طلا به بانکهای آمریکایی نمیدانند و نمودارها را اشتباه میگیرند، در نتیجه چنین تصمیمات اشتباهی نیز اتخاذ میکنند. هماکنون بسیاری از محصولات داخلی به دلیل ارزان بودن قیمت آنها نسبت به قیمتهای جهانی در حال قاچاق هستند.
با تلاش بر کاهش بیشتر قیمتها، عدهای نیز به دنبال همدستی با دلالان و افرادی که کالاها را قاچاق میکنند، هستند تا از سود بیشتری بهرهمند شوند. وی افزود: بنا بر این حاشیه سود ملاک سودآوری است.
یکی از راههای تعیین سود، حاشیه سود از محل ارزش جایگزینی است. در حال حاضر شرکتی که به فرض ارزش جایگزینی آن ۴۰۰ هزار میلیارد تومان باشد، تنها ۲۰ هزار میلیارد سود حاصل میکند، یعنی پنج درصد حاشیه سود! این یعنی تولید و سرمایهگذاری رو به تعطیلی خواهد بود.
با تمام سود کسب شده حتی نمیشود تعمیرات و تامینات اساسی انجام داد و توسعه شرکتها و نوآوری را نمیتوان متصور بود. به دلیل اجباری نبودن تجدید ارزیابی دارایی شرکتها، میزان استهلاک آنها نیز بسیار ناچیز است. در نتیجه سودهای یاد شده شرکتها واقعی نیست، زیرا استهلاکها لحاظ و تجدید ارزیابی نشدند.