25 - 04 - 2024
سپر دفاعی برای شوک ارزی
بنیامین نجفی
خروج دونالد ترامپ از برجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ را باید مهمترین دلیل یا شاید بهانه برای شوک ارزی دانست که در آن سال به اقتصاد و جامعه تحمیل شد. در واقع یک عامل کاملا غیراقتصادی سبب شد که یکی از بزرگترین شوکهای چند دهه اخیر در حوزه ارزی اتفاق بیفتد.
در فروردین آن سال معاون اول وقت رییسجمهوری نرخ رسمی ارز را ۴۲۰۰تومان اعلام کرد و بعد از آن گفته شد که معامله و خرید و فروش هر نرخی غیر از نرخ تعیین شده، به منزله قاچاق است اما آنچه در عمل اتفاق افتاد چیز دیگری بود. بازار راه خودش را رفت و نرخ رسمی و دولتی به تدریج دامنه کوچکتر و محدودتری پیدا کرد، چراکه شکست آن سیاست خیلی زود بر همگان روشن شد و واضح بود که ادامه دادن آن امکانپذیر نیست. در واقع آنچه خودش را به اقتصاد تحمیل کرد، واقعیتهایی بود که سیاستگذاران نمیتوانستند انکارش کنند. در همان سال و چند ماه بعد از تعیین نرخ دستوری ارز، نرخ دلار تا۱۸هزار تومان هم بالا رفت که یکی از بزرگترین جهشهای ارزی دستکم تا آن زمان بود. اما علت چه بود؟ آیا خروج ترامپ از برجام را باید دلیل اصلی آن اتفاق دانست یا اینکه سیاستهای نادرست ارزی و اقتصادی در آن مقطع عامل کلیدی بود؟ در واقع خروج ترامپ علت شوک ارزی بود یا اینکه این اتفاق تنها در نقش یک محرک برای بالا رفتن نرخ ارز ظاهر شد؟
به نظر میرسد سرکوب و نگهداشتن فنر ارزی از چند سال قبل و جلوگیری از رشد قیمت ارز، در سال۹۷ سبب شد آن شوک کمسابقه ارزی در آن زمان تجربه شود. چنین شوکهای ارزی بعد از آن هم با شدت و ضعف کمتر به اقتصاد کشور وارد شد و آثار خود را برجای گذاشت. حالا اما بار دیگر بروز شوکهای سیاسی و سایه پدیدههای غیراقتصادی بر سر اقتصاد کشور سنگینی میکند. پیشی گرفتن ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی از همین حالا ریسک حضور او و تصمیمات خلقالساعه و غیرقابل پیشبینیاش را برای کشورهای دنیا از جمله ایران بالا برده است، اما حالا که احتمال وقوع چنین سناریویی – پیروزی ترامپ در انتخابات۲۰۲۴ – تقویت شده، آیا راهکاری برای پیشگیری از یک شوک ارزی دیگر در سال ۱۴۰۳ وجود دارد؟ یا اینکه سیاستگذار باید منفعلانه نسبت
به اتفاقات آینده چشمانتظار بنشیند؟ در این خصوص به نظر میرسد نباید به رشدهایی که اخیرا در بازارهای مالی از جمله بازار ارز اتفاق افتاده با عینک بدبینانه نگاه کنیم. اگرچه در نگاه اول شاید رشد قیمت ارز – که آن هم ناشی از یک رخداد سیاسی- نظامی بود، آثار منفی کوتاهمدتی برای سفره مردم و حتی اقتصاد کلان داشته باشد اما این رشد محدود میتواند در آینده
به عنوان یک سپر دفاعی برای مقابله با شوکهای ارزی احتمالی عمل کند؛ اتفاقی که اگر پیش از سال ۹۷ هم رخ میداد، شاید از آن شوک بزرگی که بعد از خروج ترامپ از برجام رخ داد، با آن شدت اتفاق نمیافتاد. از اینرو تثبیت و کنترل نرخ ارز به هر قیمتی نمیتواند راهی برای جلوگیری از شوک ارزی باشد بلکه اتفاقا وقتی که زمان وقوع رخدادهای منفیسیاسی برسد و به عنوان مثال ترامپ رییسجمهوری آمریکا شود، میتواند تا حدی دامنه تاثیرگذاری خبرهای منفیسیاسی را محدود کند. بهنظر میرسد اگر سیاستگذار اقتصادی بخواهد یک درس از وقایع سال ۱۳۹۷ در حوزه ارزی بگیرد همین موضوع باشد؛ اینکه سرکوب ارزی به هر قیمتی را ادامه ندهد و این اجازه را بدهد که نرخ ارز براساس واقعیتهای اقتصاد به رشد آرام خود در یک بازه زمانی میانه ادامه بدهد. این اتفاق طبیعتا از رهاشدن فنر ارزی در زمانی مثل اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات یا بازگشت شدید تحریمها یا هر اتفاق مشابهی، تا حدود زیادی جلوگیری میکند. بنابراین بهتر است سیاستگذار اقتصادی و ارزی از هماکنون سناریوی آمادهای برای آن روز مبادا که اقتصاد با فضای منفیسیاسی از ناحیه بیرون مواجه میشود، در دست داشته باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد