3 - 04 - 2024
سونامی ترکتحصیل
گروه جامعه- در ایام عید نوروز آمار جدید بازماندگان از تحصیل اعلام شد. بررسی دادههای مرکز آمار ایران نشان داد که سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند. سال گذشته، ۱۵ تا ۱۷سالهها بیشترین تعداد بازماندگی از تحصیل را داشتند. بنابراین روند افزایشی آمار بازماندگان از تحصیل همچنان ادامه دارد. آموزشوپرورش در ایران با چالشهای زیادی از جمله بازماندگی از تحصیل، ترک تحصیل، افت کیفیت تحصیلی دانشآموزان و… مواجه است. نتایج آزمونهای بینالمللی و آزمونهای داخلی هم نشان از افت کیفیت تحصیلی دانشآموزان ایرانی میدهد. کارشناسان دلایل مختلفی برای وضعیت نابسامان آموزش عمومی در کشور عنوان میکنند؛ از عوامل فرهنگی گرفته تا اقتصادی. نکته مهمی که هم کارشناسان به آن اشاره کردهاند، هم مرکز پژوهشهای مجلس به آن پرداخته، فقر است. تحلیلهایی که در این حوزه شده، نشان میدهد که فقر عامل اصلی بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل کودکان در ایران است. مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود از شاخصهای اجتماعی به وضعیت تحصیلی افراد از جمله نرخ باسوادی، ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل پرداخته است. بررسی دادههای این مرکز نشان میدهد که سال تحصیلی گذشته (۱۴۰۲-۱۴۰۱) در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹هزار و ۷۹۸نفر از تحصیل بازماندند.
پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس، آمار بازماندگی از تحصیلی در سال تحصیلی
۱۴۰۱-۱۴۰۰ را ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر اعلام کرد. بر این اساس، آمار بازماندگی از تحصیل در سال تحصیلی گذشته نسبت به سال قبل از آن، حدود ۲درصد افزایش داشته است.
بررسی جزئیات آمارهای بازماندگی از تحصیل نشان میدهد که بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل مربوط به مقطع متوسطه دوم است. سال تحصیلی گذشته جمعیت ۱۵ تا ۱۷سالهها، سه میلیون و ۵۵۲هزار و ۸۸۹ نفر بود. از این میان، ۵۵۶ هزار و ۹۹۴ نفر از آنها از تحصیل بازماندند. ۲۹۵ هزار و ۱۰۱ نفر از بازماندگان از تحصیل در این مقطع را پسران و مابقی را دختران تشکیل میدهند.
جمعیت در سن مقطع متوسطه اول یعنی ۱۲ تا ۱۴سالهها در سال تحصیلی گذشته، سه میلیون و ۹۸۰هزار و ۸۳۷ نفر بود. از این میان، ۱۹۷هزار و ۶۹۰ نفر از آنها از تحصیل بازماندند. حدود ۹۸ هزار نفر از بازماندگان از تحصیل در این مقطع را پسران و حدود ۹۹ هزار نفر را هم دختران تشکیل میدهند.
جمعیت کودکان ۶ تا ۱۱سال در سال تحصیلی گذشته، ۹میلیون و ۸۶ هزار و ۸۰۵ نفر بود. از این میان، ۹۶ هزار و ۲۰۲ نفر از پسران و ۷۸ هزار و ۹۱۲ نفر از دختران از تحصیل بازماندند یعنی در مجموع ۱۷۵هزار و ۱۱۴نفر از کودکان ۶ تا ۱۱ سال نامشان در آمار بازماندگان از تحصیل ثبت شد.
در بخش دیگری از دادههای مرکز آمار ایران به نرخ ترک تحصیل دانشآموزان پرداخته شده است. آنطور که این آمارها نشان میدهد نرخ ترک تحصیلی سال تحصیلی گذشته در مقطع ابتدایی ۲/۱درصد است. سال تحصیل ۱۴۰۱-۱۴۰۰ نرخ ترک تحصیل در این مقطع ۹۵/۰درصد بود.
نرخ ترک تحصیل سال گذشته در مقطع متوسطه اول، ۴۷/۵درصد بود. سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، اما نرخ ترک تحصیل در این مقطع ۳۶/۴درصد بود. یعنی نرخ ترک تحصیل در این مقطع طی یکسال، حدود یک درصد افزایش داشت.
دانشآموزان مقطع متوسطه دوم، ترک تحصیل بیشتری نسبت به مقاطع دیگر داشتند. نرخ ترک تحصیل این مقطع در سال تحصیلی گذشته، ۰۴/۴درصد عنوان شده که نسبت به سال پیش از آن، حدود ۷/۱درصد افزایش را نشان میدهد. پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با بررسی وضعیت آموزش عمومی در ایران نوشت، نرخ جذب بسیار ناچیز کودکان بازمانده از تحصیل در کنار تعداد بالای ترک تحصیل سالانه (از ۲۷۰ هزار تا ۳۴۷ هزار نفر) موجب شده است تا روند بازماندگی از تحصیل در نظام آموزشوپرورش رو به رشد باشد.
بازوی پژوهشی مجلس در ادامه گزارش خود به نقش عوامل اقتصادی در بازماندگی از تحصیل پرداخت. در این گزارش آمده است که سال ۱۳۹۹ حدود ۷۰درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتند. بنا بر گزارش این مرکز، دهک دوم با ۲۲درصد بیشترین سهم بازماندگی از تحصیل را به خود اختصاص داده است. بررسی این دادهها نشان میدهد که استان سیستانوبلوچستان با بیش از ۷۳ درصد دارای بیشترین نرخ فقر کودکان بازمانده از تحصیل را در سال ۱۳۹۹ داشت. برخی کارشناسان این حوزه علت اصلی این روند افزایشی را فقر میدانند. در حال حاضر نرخ فقر در ایران ۳۰ درصد است. به عبارت دیگر حدود یکسوم از جمعیت ایران توانایی تهیه نیازهای اساسی خود را ندارند. در چنین شرایطی حتی اگر تحصیل رایگان باشد، هزینههای جانبی آن موجب میشود تا برخی از خانوارها از تحصیل فرزندان خود چشم بپوشند. علاوه بر این امکان آن وجود دارد که با توجه به افزایش پدیده تکدیگری کودکان، دانشآموزان ترک تحصیل کرده به چنین کارهایی مشغول شوند.
تاثیر اقتصاد بر آموزش
در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان افزایش یافته و با افزایش ۶/۱درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به ۱۴درصد رسیده است. این نسبت در مقطع ابتدایی بیش از دیگر مقاطع است. در سالهای گذشته بسیاری از والدین دانشآموزان به این نتیجه رسیدهاند که به جای استفاده از مدارس دولتی، با پرداخت شهریه فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کنند. مهمترین دلیل والدین برای این کار تفاوت زیاد کیفیت آموزش در مدارس دولتی و غیردولتی است. گفته میشود در سالهای گذشته تحریمهای اقتصادی موجب شده درآمدهای دولت کاهش یابد. کاهش این درآمدها در کیفیت آموزش دولتی نیز موثر واقع شده و اگر افراد توانایی پرداخت هزینه تحصیل فرزند خود را داشته باشند، ترجیح میدهند که فرزندانشان در مدارس غیردولتی تحصیل کنند.
افزایش آسیبهای اجتماعی با ترک تحصیل دانشآموزان
اصطلاح بازماندگی از تحصیل برای گروه سنی بین ۶تا ۱۷ سال به کار میرود که یا هرگز به مدرسه نرفتهاند یا پس از گذر چند سال با ناملایمات و شرایط زندگی مجبور به ترک محل آموزش و تحصیل شدهاند. بازماندن از تحصیل به دلایل نداشتن اوراق هویتی معتبر، فقر خانواده، کمبود امکانات و نبود اماکن آموزش در مناطق محروم، ازدواج در سنین پایین و تعصبهای خانوادگی در ممانعت از حضور دختران در مدرسه رخ میدهد. پیشترها موادمخدر در میان افراد بزرگسال به بهانه غیرواقعی تسکین دردهای پیری استعمال میشد و دغدغه نامتعارفی در میان خانوادهها نبود، اما با گذشت زمان و به خواب رفتن وجدان سوداگران این ماده افیونی، به تدریج تبلیغ مصرف آن هم در میان قشر جوان و نوجوان رو به فزونی گذاشت تا آنجا که طی دهههای اخیر، سن گرایش به موادمخدر و مصرف آن به دوره نوجوانی و دانشآموزان رسیده است.
دانشآموزانی که گاه از جبر روزگار و گاه از ترشرویی والدین و اطرافیان به گروه همسالان پناه میبرند و در خلأ نداشتن مهارت «نه گفتن» هر آنچه را در گروه همسالان گفته و شنیده میشود میپذیرند و همراه میشوند تا کم نیاورند تا آنجا که قید درس و تحصیل را میزنند. ترک تحصیل و سرگردانی در روزهای زندگی بهترین گزینه برای سوداگران مرگ است تا تنور بازار موادمخدر را با معتاد کردن دانشآموزان گرم کنند. تعلیم و آموزش بخش مهمی از منشور جهانی حقوق کودکان است چراکه دانایی، مهارت و بصیرت را برای افراد به ارمغان میآورد و بازماندن از تحصیل به هر دلیلی میتواند بستری برای افزایش آسیبهای اجتماعی باشد. کارشناسان حوزه اجتماعی معتقد هستند گاهی کودکان قربانی فرهنگ و باورهای نادرست خانوادهها بوده و از تحصیل باز میمانند که مهمترین دلیل محرومیت این بچهها از تحصیل محرومیت و فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده است و اغلب این کودکان در شرایط طاقتفرسا و با مناسبات خارج از سنشان دست به گریبان هستند و مجبورند زودهنگام تن به کار دهند و در شرایط غیرقانونی و با حلقهای از خطرهای در کمین دستوپنجه نرم کنند.
اگرچه چرخه معضلات در جامعه غیرقابل انکار است اما باید با بهترین برنامه شرایطی مهیا شود که کودکان بازمانده از تحصیل به چرخه علم آموزی و کسب مهارت بازگردند و در این زمینه تکلیف حوزه دولت بسیار سنگین است. آنان براین باورند که کودکان بازمانده از تحصیل قربانی فقر خانواده و یا معضلات دیگری هستند که خودشان توان گرهگشایی از این مشکلات را ندارند و مداخلات هدفمند و آگاهانه در حل این معضلات از سوی نهادهای حمایتی و آموزشی امری ضروری است.
کارشناسان مسائل اجتماعی کودکانی که توان تامین هزینه تحصیل را ندارند مجبور هستند برای تامین مخارج زندگی کار کنند و از درس خواندن منصرف شوند، این کودکان ممکن است در فرآیند کسب درآمد طعمه آسیب و سوءاستفادههایی شوند که به خاطر ضعف مهارت و تجربه قادر به تشخیص آن نیستند. برای جلوگیری از بازماندن کودکان از تحصیل و جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی در جامعه و حضور دانشآموزان در محیطهای آموزشی و تربیت نیروی انسانی کارآمد برای جامعه باید با بهرهگیری از ظرفیت سایر دستگاههای اجرایی در کنار آموزشوپرورش زمینه حضور بچهها در مدارس و محیطهای آموزشی فراهم شود. آموزشوپرورش به عنوان گستردهترین دستگاه فرهنگی کشور و مهمترین نهاد اجتماعی، نقش تعیینکننده در آموزش جامعهپذیری و اجتماعی کردن افراد برعهده دارد و براساس قوانین جاری کشور باید خدمات آموزشی و پرورشی برای همه در این نهاد اجتماعی یکسان و عادلانه باشد.
پیامدهای ترک تحصیل نوجوانان
از اولین و مهمترین پیامد ترکتحصیل نوجوان، شکلگیری جامعهای با افراد بیسواد است، چراکه هرچه سطح سواد زنان و مردان در جامعهای بیشتر باشد، آن جامعه رفاه بیشتری نیز خواهد داشت. فرزندان تربیت یافته در جامعه با افراد باسواد نیز با سلامت جسمانی و روانی بیشتری رشد و پرورش پیدا میکنند. دخترانی که به اجبار یا اختیار، در سنین کم از درس خواندن دست میکشند، مجبور هستند مسوولیتهای ازدواج را برعهده بگیرند و مشغول بچهداری شوند. در حالی که میتوانستند از دوران نوجوانی و جوانی خود در جهت پرورش استعدادهایشان بهره بیشتری ببرند. این موضوع برای پسران نیز وجود دارد و ترک تحصیل برای آنان و وارد شدن به بازار کار میتواند آنها را از سنین کم با دغدغههای اقتصادی مواجه کند. در واقع آنها زمانی که دچار بحرانهای دوره نوجوانی هستند، مجبور به تحمل فشارهای اقتصادی هستند. از اثرات منفی ترک تحصیل در دختران و پسران عبارتند از لذت نبردن از دوره نوجوانی در زندگی، نداشتن احساس ارزشمندی اجتماعی، عدم توانایی شرکت در بحثها به دلیل کم بودن میزان تحصیلات، ناتوان بودن در برابر حل مشکلات، عدم کشف استعدادها و هویت شخصی و بیتجربگی در تربیت فرزند از سوی مادران جوان.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد