16 - 12 - 2019
سمت و سوی سیاست تحریم واشنگتن در قبال ایران
پرهام هرسنی*
اگرچه سیاست تحریم واشنگتن در قبال ایران مسبوق به سابقه بوده است، اما به نظر میرسد که با روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید سیاست تحریم واشنگتن در قبال ایران حالت تزاید و تصاعدی به خود گرفته است. از منظر علتشناسی، به کارگیری سازوکارهای تحریم آمریکای عصر ترامپ در قبال ایران، در تداوم نگرشهای ثابت و رایج راهبردشناسان آمریکا در قبال ایران ریشه دارد.
در نگاه راهبردشناسان آمریکا، ایران نقش محوری در مقابله با گروههای سیاسی محافظهکار خاورمیانه دارد. آنگونه که آنها میگویند، ایران از گروههای افراطی و خشونتگرا نظیر حزبالله، جهاد اسلامی فلسطین و حماس در خاورمیانه حمایت به عمل میآورد و ایران پیوسته با ائتلافسازی با این گروهها، برای ضربه زدن به منافع واشنگتن در منطقه و سپس برای براندازی متحدان آمریکا در منطقه تلاش میکند.
همچنین این راهبردشناسان معتقدند که فرآیندهای سیاسی و امنیتی ایران ماهیت گیجکننده داشته و در دورههای طولانی این کشور محور انتقام مردم خاورمیانه از آمریکا بوده است. به واقع این راهبردشناسان باور دارند که ایران خطرناکترین مخالفی بوده است که آمریکا با آن روبهرو بوده است. در شرایط حاضر این عوامل در کنار برخی از رفتارهای منطقهای ایران نظیر به دست گرفتن چهار پایتخت کلیدی خاورمیانه نظیر دمشق، بغداد، بیروت و عدن در کنار توسعه برنامه موشکی، موجب اعمال وضع تحریم واشنگتن در قبال ایران شده است.
در شرایط حاضر ترامپ و اعضای کلیدی کابینه او یعنی مایک پمپئو، مارک اسپر و برایان هوک، این گونه رفتارهای منطقهای و برنامههای موشکی را به مثابه نفوذ بدخیم و رفتارهای ثباتزدا در منطقه و همچنین عامل اصلی اختلال در نظم ژئوپلیتیکی منطقه میدانند. تحت این شرایط، وضع نظام جدید تحریمها در قالب تحریمهای ثانویه و اجراییسازی آنها، تنها ابزار و مسیر مقابله با ایران است.
به واقع گزینه تحریم واشنگتن در پاسخ به رفتارهای ایران به جهت مهار و محاق ایران به اجرا درمیآید. البته بازدارندگی و مهار ایران از رهگذر تحریم بخشی از مکانیسمهای ترامپ و اعضای کلیدی کابینه او در قبال ایران است.
در سطحی دیگر واشنگتن این گونه تحریمها را با هدف کارزار فشار حداکثری برای آمادگی ایران در قبول و پذیرش یک مذاکره و آوردنش به میز مذاکره به انجام میرساند تا شاید مذاکرهای تحت معیارهای ترامپ و البته به منظور تغییر رفتار ایران صورت گیرد. تعقیب چنین نقشه راهی موجب اعمال و وضع تحریمهای فراوان و البته در همه حوزهها در قبال ایران شده است. این تحریم در شرایط حاضر واکنش و پاسخ متقابل ایران را در پی داشته است. در این ارتباط ایران در پاسخ به تحریمهای واشنگتن، سلسله برنامههای موشکی را در دستور کار قرار داده است.
هدف ایران در این برنامههای موشکی آن است که نشان دهد در قبال آزار و ایذای واشنگتن و متحدان دست خالی نیست. همچنین ایران در خنثی و بیاثرسازی سناریوی آزار و ایذای واشنگتن کاهش تعهدات برجامی را در دستور کار قرار داده است. شواهد و قراین نشان میدهند که سلسله برنامههای موشکی و کاهش تعهدات برجامی ایران به جهت فراهم شدن موازنه تهدید و وحشت است.
به عبارت دیگر اقدام ایران در برنامههای موشکی و کاهش تعهدات برجامی را باید تلاشی برای بازگشت به شرایط موازنه تهدید و وحشت دانست. در شرایط موازنه تهدید و وحشت، امکان ایجاد درک مشترک فراهم میشود.
این وضعیت به معنای آن است که دست ایران در بیاثرسازی اقدامات ایذایی غرب خالی نیست. همچنین به مفهوم آن است که ادامه این وضعیت میتواند هم برای ایران و هم برای آمریکا خطرناک باشد.
بنابراین مهمترین فایده راهبردی موازنه تهدید از سوی ایران کاهش اقدامات ایذایی آمریکا و همچنین جلوگیری از تزاید و تصاعد تحریم علیه ایران است.
ضمن آنکه تعقیب راهبرد موازنه تهدید از سوی ایران پیامی نیز برای اروپا دارد و آن، چیزی جز فشار بر اروپا در همراهسازی برای حفظ برجام نیست. راهنما و الگوی عمل ایران در تعقیب راهبرد موازنه تهدید، وضعیت پیشابرجام است.
در آن وضعیت دو طرف تا آستانه تهدید کامل پیش رفتند و آمریکا به این نتیجه رسید که ادامه آن روند ممکن است منجر به ساخت بمب هستهای توسط ایران شود و ایران هم به این نتیجه رسید که ادامه آن وضعیت اقتصاد کشور را نابود خواهد کرد. این وضعیت آنها را برای رسیدن به یک درک مشترک به میز مذاکره برد.
حال اگرچه قرار نیست تعقیب راهبرد موازنه وحشت از رهگذر آزمایشات موشکی همچون منازعه پیونگیانگ نشستی چون سنگاپور و یا شرایط را برای فراهم کردن یک مذاکره فراهم کند، اما همین که ایران توانسته از این راهبرد از فشار حداکثری و همچنین تصاعد اقدمات ایذایی آمریکا و متحدانش جلوگیری کند، میتواند برگ برنده برای ایران باشد.
اما با همه تلاشی که ایران در موازنه وحشت به کار گرفته است، اما راهبرد ایران نمیتواند موجب تغییر در نگرش سیاست تحریمی واشنگتن در قبال ایران شود. هم آمریکا و هم غرب بر سر اینگونه برنامههای ایران نگرانی دارند و آنها در مواضعی مشترک این گونه اقدامات را رفتاری تحریکآمیز و بیثباتکننده در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا میدانند. آنها سلسله برنامه موشکی ایران را نهتنها تهدیدی جدی برای بخشهایی ازاروپا بلکه تهدیدی جدی برای حیات سرزمینی متحدان کلیدی آمریکا در خاورمیانه میدانند.
حال تحت این نگرش منفی مشترک آمریکا و اروپا، بعید نیست مکانیسم ماشه در قبال ایران اجرایی شود. قراین نشان میدهند که این وضعیت با توجه به خواسته جدید آمریکا از اروپا بابت رفتارهای ثباتزدای ایران در حال کلید خوردن است که نشانههای آن هماینک نمایان شده است.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد