2 - 07 - 2024
سایه جنگ زیر سقف «آکادمی»
علیرضا کیانپور- هنوز چند روزی از سانحه بالگرد ریاستجمهوری و آغاز زمزمهها درخصوص برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری نگذشته بود که اخباری درخصوص دعوت گروهی از طلاب و جوانان انقلابی از یک روحانی نهچندان سرشناس در فضای سیاسی برای ورود به این رقابت سیاسی به گوش رسید.
دعوتی که البته بهویژه وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که کسی که به این شیوه برای کاندیداتوری مورد دعوت قرار گرفته بود، این دعوتنامه را رد کرد!
دعوت از میرباقری برای اداره مملکت!
چهارم خردادماه امسال، وقتی هنوز مراسم هفتم ابراهیم رییسی و همسفرانش برگزار نشده بود، دفتر محمدمهدی میرباقری در اطلاعیهای ضمن اشاره به دعوتی که ظاهرا از طریق «شبکههای اجتماعی» بهمنظور «حضور» این روحانی تندرو «در انتخابات ریاستجمهوری آتی» صورت گرفته بود، تاکید کرد که «بیشترِ این مطالب، برآمده از محبت و حسناعتماد طیفی از برادران مؤمن و انقلابی و ناشی از انگیزههای جدی آنها برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است اما این مسوولیت، چندان تناسبی با وظایف حوزوی و اجتماعی حقیر ندارد بنابراین ضمن تشکر از سروران عزیز، چنین دعوتهایی تداوم پیدا نکند.» میرباقری البته همانجا و در ادامه همان پیام، از «نخبگان جوان و انقلابی» درخواست کرد که «با تکیه بر الگوی سیاستورزی مؤمنانه و رویکرد انقلابی و اخلاقی شهید رییسی، درپی تبیین و گفتمانسازی مولّفههای «دولت انقلابی» باشند تا تسهیلکننده روی کار آمدن دولت کارآمد و در تراز انقلاب اسلامی باشد.» جالب آنکه این روحانی نزدیک به جبهه پایداری که ازقضا همچون اغلب روحانیون منتسب به این جریان سیاسی، از شاگردان مصباح یزدی نیز بوده، در همان یادداشت مختصر، بهنحوی ضدیت و عنادش را با غرب و فراتر از آن، «الگوهای توسعه غربی» آشکار کرد و نوشت: «این روزها که درپی حوادث غزه، جهان از ظلم نظامهای سیاسی برآمده از جبهه لیبرالدموکراسی به ستوه آمده، خوب است جوانان مؤمن و انقلابی، با نظر به ظرفیتهای مردمی که درپی شهادت آیتالله رییسی ایجاد شده و با نگاهی جهانی و افقی تمدنی، درپی آن دسته از کاندیداهای مؤمن و انقلابی باشند که ظرفیت فکری و توان اجرایی لازم را برای پیشبرد آرمانهای تمدنی انقلاب اسلامی و عبور از الگوهای توسعه غربی را دارا باشند.»
حمایت روحانی تندرو از کاندیدای تندرو
آنچه اما حدود یک ماه بعد، حالا در آستانه دور دوم انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم موجب نگرانی گسترده افکار عمومی شده، نه حضور این روحانی تندرو در عرصه انتخابات ریاستجمهوری، بلکه حمایت سفت و سخت اوست از سعید جلیلی، بهعنوان یکی از دو کاندیدای راهیافته به دور دوم این انتخابات.
روحانی بنیادگرایی که دایره تکفیر را نهتنها به حیطه علم و دانش بشری گسترده، بلکه حتی علوم طبیعی را نیز علوم «ایمانی» و «کفرآمیز» میخواند و عجیبتر آنکه، متر و معیارش برای تکفیر علوم، جغرافیای سیاسی است و اینکه علمی که زیر ذرهبین تفکیرش قرار گرفته، در کدام نقطه کره زمین شکل گرفته و توسط کدام دانشمند و اندیشمند شرح و بسط یافته است؛ که اگر منشا و خاستگاهش، مغربزمین باشد، آن علم، نهتنها علمِ کفری است، بلکه اساسا علم نیست و جهل است!
کدام اندیشمند؟! کدام آکادمی؟!
اما این تنها علوم بشری نیستند که میرباقری و همفکرانش با آن سر ناسازگاری دارند. او که بهواسطه مواضع عجیبی که در روزهای سخت همهگیری کرونا در ارتباط با این بیماری منحوس اتخاذ کرد، بهعنوان یکی از حامیان سرسخت «تئوری توطئه» مشهور شد، سالها پیش از آن، وقتی سیدمحمد خاتمی در قامت رییسجمهور ایران در مقابل ایدهای که ساموئلهانتینگتون مطرح کرده بود، از نظریه «گفتوگوی تمدنها» سخن گفت، بهشدت نسبتبه این ایده موضعگیری کرد و مدعی شد که ماموریت انقلاب اسلامی، «دگرگونی جهان تا مرز احیای تمدنی اسلام و برخورد با تمدن غرب» است و نه «گفتوگو» و «آشتی»! دیدگاهی که اگرچه عجیب و مغرضانه به نظر میرسد اما تنها تا وقتی که از نگاه و نگرش میرباقری نسبتبه «اعتدالگرایی در اسلام» بیاطلاع باشیم. چه آنکه اگر از طرز تلقی او از این رویکرد باخبر شویم، میدانیم که او با این نگاه مبتنی بر اعتدال و میانهروی سر جنگ و ناسازگاری دارد و از آن بهعنوان «اسلام آمریکایی» یاد میکند!
میرباقری را البته بهطور کلی یکی از شاگردان مصباح یزدی میخوانند اما این به معنای آن نیست که میان شاگرد و استاد، هیچ تفاوتی نیست. میرباقری آنجا که بحث کادرسازی و مشخصا کار تشکیلاتی و سیاسی به میان میآید، چندان شبیه مصباح عمل نکرده اما این به معنای آن نیست که او هیچ نیرویی پرورش نداده و تشکیلاتی نساخته است. چنانکه وقتی میرباقری بر صندلی ریاست فرهنگستان علوم اسلامی قم تکیه زد، نشان داد که دستکم میتواند در حد و اندازه خود، در این راستا اقدام کند. نهادی که همچنین از آن بهعنوان «آکادمی» یاد میشود و البته پیش از این حدود سه دههای که تحت ریاست میرباقری فعالیت کرده نیز تحت ریاست روحانی دیگری که استاد دیگر میرباقری بود، فعالیت میکرد؛ سیدمنیرالدین حسینی که در سال ۱۳۵۹ دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی را تاسیس کرد تا به تولید مقدمات علوم اسلامی بپردازند و در پایان دهه ۶۰ اندیشه فلسفی جدیدی با عنوان «فلسفه نظام ولایت» بر مبنای اصالت فاعلیت بنیان نهاد. این در حالی بود که انگیزه اولیه سیدمنیرالدین حسینی از حرکت در مسیر تاسیس فرهنگستان علوم اسلامی یا همان آکادمی، «تولید اقتصاد متناسب با انقلاب اسلامی» بود. هدفی که اکنون پس از چند دهه و بهرغم تلاشهای میرباقری به جایی نرسیده اما همزمان منجر به ورود دیدگاههای عجیب این جریان به عالم سیاست شده است.
نظریاتی که البته مشابه آن را در گذشته در آرای مصباح یزدی نیز دیده بودیم و میرباقری نیز درسگفتاری پیرامون «رای و بیعت» پیرو نظرات مصباح میگوید: «در جامعهای که براساس رای شکل میگیرد، منشور آن رای، دین خدا نیست؛ بلکه حداکثر، یک قانون مردمی مثل قانون اساسی و حقوق اساسی است که با تصویب اکثریت، اعتبار پیدا کرده است.» او که هماکنون ازجمله اعضای مجلس خبرگان رهبری است، در تبیین وظایف این نهاد به چند مورد اشاره کرده و معتقد است نخستین وظیفه این نهاد را این میداند که «آیا به سمت سازشکاری با غرب حرکت کنیم یا استقامتی را که در طول سی و چند سال داشتهایم و گردنههای بزرگ را با آن پشت سر گذاشتیم، حفظ کنیم!» او همچنین دومین وظیفه مجلس خبرگان رهبری را «پیگیری تحقق منویات و سیاستگذاریهای مقام معظم رهبری برای کل نظام» و «گفتمانسازی برای مطالبات رهبری، تبدیل کردن آن به یک مطالبه عمومی در بدنه جامعه، منعکس کردن این مطالبه نسبت به دستگاههای مسوول و پیگیری تحقق منویات رهبری» میداند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد