25 - 05 - 2023
زنگ خطر برای همسایگان پاکستان
محمدرضا ستاری
پس از چند روز آشوب و اعتراض به واسطه دستگیری عمرانخان که منجر به کشته و زخمی شدن حدود ۱۷۰۰ نفر در پاکستان شد، ظاهرا با آزادی موقت او آرامش به فضای سیاسی این کشور بازگشته؛ غافل از اینکه این تازه آغاز ماجراست و جدال میان عمرانخان و ارتش وارد فازی شده که هفتهها و ماههای سرنوشتسازی را برای این کشور رقم خواهد زد.
عمرانخان فروردین سال گذشته با اتهاماتی از جمله فساد مالی از مقام نخستوزیری برکنار شد. بعد از برکناری او، اطرافیان و حتی برخی از کارشناسان اعلام کردند که به واسطه زاویه داشتن دولت عمرانخان با ایالاتمتحده، آمریکاییها بر علیه وی اقدام کرده و زمینه برکناریاش را فراهم کردهاند. اما این دیدگاه شعاری و سادهانگارانه است. در واقع کلید برکناری عمرانخان زمانی خورده شد که او با ژنرال عاصم منیر فرمانده کنونی ارتش وارد یک رویارویی همهجانبه شد. در مرحله اول رویارویی، عاصم منیر که در زمان عمرانخان، ریاست isi (سرویس اطلاعاتی ارتش پاکستان) را بر عهده داشت از سوی او برکنار شد. پس از این ماجرا عمرانخان که توانسته شبکه قدرتمندی در میان نظامیان برای خود به وجود بیاورد، چند بار بر لزوم تغییرات ساختاری در ارتش تاکید کرد. به همین دلیل هم بود که عمرانخان نیز به سرنوشت سایر نخستوزیر پاکستان دچار شد؛ نخستوزیرانی که از ۱۹۴۷ که این کشور تاسیس شده تاکنون تمامی ۲۹ نفرشان نتوانستهاند دوران خود را به صورت کامل تمام کرده و هر یک با اتفاقاتی نظیر ترور، کودتا یا برکناری ساقط شدهاند.
اما قضیه عمرانخان کمی متفاوتتر از بقیه است. او حدود هشت ماه قبل از ترور جان سالم به در برد؛ امری که انگشت اتهام آن را مستقیما به سوی شهباز شریف نخستوزیر و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش دراز کرد. بعد از این ماجرا چند هفته قبل نیز شاهد بودیم، حکم بازداشت او به اتهام سوءاستفاده مالی به وسیله موسسه خیریه تراست قادر صادر شد. به محض بازداشت عمرانخان طرفداران وی در شهرهای مختلف به خیابانها ریختند و حمایتی بیسابقه از او به عمل آوردند؛ حتی کار به جایی کشید که همزمان با کشته و زخمی شدن بیش از ۱۷۰۰ نفر و بازداشت هزاران نفر، مقر ارتش در راولپندی که یکی از مهمترین پادگانهای ارتش این کشور محسوب میشود نیز توسط مردم به آتش کشیده شد. در این میان هر چند که با آزادی موقت عمرانخان اعتراضات فروکش کرده و یک دادگاه پاکستانی نیز حکم آزادی وی را تا ۱۸ خرداد تمدید کرده، اما این وضعیت در پاکستان مانند یک آتش زیر خاکستر است؛ چرا که اکنون تحولات این کشور بهگونهای رقم خورده که با توجه به حمایتی که عمرانخان از سوی مردم، برخی گروههای سیاسی و حتی بعضی از نظامیان دارد، جدال مستقیم وی با عاصم منیر تنها یک برنده داشته و دیگری از صحنه محو خواهد شد. به همین خاطر از هماکنون دولت شهباز شریف با همدستی عاصم منیر ۱۴۰ پرونده کیفری دیگر نیز برای عمرانخان تدارک دیده و برخی کارشناسان معتقدند که او دوباره بازداشت خواهد شد.
از طرف دیگر با توجه به میزان محبوبیتی که عمرانخان به دست آورده و گفته میشود که طبق نظرسنجیها بیش از ۶۰ درصد خواهان بازگشت وی هستند، او به انتخابات زودهنگام پارلمانی چشم دوخته و از هماکنون نیز ایالت پنجاب را پشتسر خود دارد. از این رو به احتمال زیاد و با توجه به نقش ویژهای که ارتش در ساختار سیاسی پاکستان دارد، این کشور یا به سمت یک کودتای دوباره گام برداشته یا اینکه دچار فروپاشی میشود. فروپاشیای که علاوه بر بحران سیاسی فعلی، بحران اقتصادی و بحران امنیتی (به واسطه درگیری دولت اسلامآباد با تحریک طالبان) تکمیلکننده مثلث بحران این کشور خواهد بود. از این رو اگر از قضیه کودتای احتمالی ارتش که بگذریم، موضوع فروپاشی در این کشور بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که هر چند پاکستان یک دولت ورشکسته محسوب میشود، اما در عین حال یک قدرت اتمی و بازیگر ژئوپلیتیکی مهم و تاثیرگذار در منطقه است. در نتیجه مسیر فروپاشی این کشور برای ایران این تهدید را در پی دارد که همزمان با از کنترل خارج شدن مرزهای شرقی، طالبان در افغانستان نیز بیمحاباتر از گذشته عمل خواهد کرد. در سمت شرق نیز موضوع درگیری هند و پاکستان به خصوص در منطقه کشمیر میتواند آغازی بر روند درگیریهای دوباره باشد. برای چینیها نیز وضعیت فعلی پاکستان غیرقابل تحمل است، چرا که میلیاردها دلار سرمایهگذاری آنها در این کشور اکنون به مویی در میان هرج و مرج کامل سیاسی یا کودتا بند است. بنابراین به نظر میرسد که وضعیت کنونی پاکستان آتش زیر خاکستری است که در صورت شعلهور شدن، کل منطقه شبهقاره هند را با چالشی بیسابقه و بزرگ مواجه خواهد کرد.