26 - 09 - 2024
زندان سیم و سیگنال
علی حسینی
امروزه دیگر نمیتوان از اینترنت در ایران سخن گفت، بیآنکه از کلافگی، ناامیدی و خشم کاربران اینترنتی نام نبرد. چه بر سر این حق ساده و بدیهی آمده است که مردم ایران، برای دسترسی به آن باید دستوپا بزنند؟ روزها و شبها به زحمت با اینترنتی که بیشتر به طنز تلخی شباهت دارد، کلنجار میروند تا شاید بتوانند یک صفحه را باز کنند یا یک پیام ساده را برای دوستانشان ارسال کنند. مردمی که هزینههای گزاف برای اینترنت پرداخت میکنند، درنهایت چیزی نصیبشان نمیشود جز اعصاب خرد شده و خستگی مداوم. این وضعیت نهتنها خشم کاربران را برانگیخته بلکه به نوعی توهین به شعور و وقت آنان تبدیل شده است. این دیگر اینترنت نیست، زندانی است از جنس سیم و سیگنال.
قطع شدن، کندی و محدودیتهای بیپایان، زندگی روزمره میلیونها کاربر را فلج کرده و در دلها ناامیدی کاشته است. فیلترینگ گستردهای که نهتنها شبکههای اجتماعی بلکه بخشهایی از فعالیتهای کاری و تحصیلی مردم را به خاکستر تبدیل کرده، دیگر با هیچ منطقی سازگار نیست. اینکه چرا باید برای دستیابی به ابتداییترین حقوق شهروندی خود مجبور باشیم از فیلترشکنها و روشهای مختلف استفاده کنیم، همچنان سوالی بیپاسخ مانده است. این خشم و نارضایتی کاربران از آنجا ناشی میشود که این وضعیت محدودیتها، نهتنها دسترسی به اطلاعات آزاد و بیمرز را مختل کرده بلکه اقتصاد دیجیتال و پیشرفتهای فردی و جمعی را هم به گروگان گرفته است. در ایران، اینترنت به جای آنکه راهگشا باشد، به مشکلی بزرگ و طاقتفرسا برای میلیونها کاربر تبدیل شده است.
با این وضعیت اینترنت، ایران عملا از این موج بزرگ و مهم جهانی عقب مانده اما تنها کیفیت پایین اینترنت نیست که مایه نارضایتی و خشم کاربران شده است. فیلترینگ گسترده و محدودیتهای بیمنطق نیز زخمی بر پیکر اینترنت ایران زده که دیگر به سختی قابل تحمل است. دسترسی به شبکههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی مانند واتساپ، تلگرام و اینستاگرام که بخشی از زندگی مردم و حتی کسبوکارهای کوچک و بزرگ شدهاند، محدود شده و به اجبار کاربران را به سوی استفاده از فیلترشکنها سوق داده است. از سوی دیگر، این محدودیتها نهتنها کاربران را به زحمت انداخته بلکه فضای اینترنت را ناامنتر هم کرده است. استفاده گسترده از فیلترشکنها و نرمافزارهای ناشناخته، حریم خصوصی کاربران را به خطر میاندازد و زمینهساز حملات سایبری و سرقت اطلاعات شده است. با این حال، به نظر میرسد که مسوولان نهتنها از این خطرات آگاه نیستند بلکه همچنان بر تداوم این محدودیتها اصرار دارند، بیآنکه به عواقب آن فکر کنند. مساله اینجاست که اینترنت دیگر یک ابزار تجملی یا لوکس نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد. در دنیای امروز، دسترسی به اینترنت پرسرعت و آزاد، حق طبیعی هر فرد است. این ابزار به معنای واقعی کلمه، پلی به سوی دنیای دانش، اطلاعات و پیشرفت است. محدود کردن این حق، به معنای عقبنشینی از مسیر توسعه و پیشرفت است. ما در جهانی زندگی میکنیم که مرزهای فیزیکی به تدریج در حال محو شدن هستند و اطلاعات به سرعت نور از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میشود. در چنین جهانی، محدود کردن اینترنت یعنی بستن درهای ارتباط و دانش به روی مردمی که خود خواهان پیشرفت و
توسعه هستند.
اینترنت کند و محدود، یکی از موانع اصلی در راه توسعه ایران است. تا زمانی که مسوولان کشور نپذیرند که دسترسی آزاد و باکیفیت به اینترنت، یک ضرورت است و نه یک امتیاز، این وضعیت ادامه خواهد داشت و خشم و اعتراض کاربران روزبهروز افزایش پیدا میکند. مسوولان باید پاسخگوی این وضعیت باشند و به جای اعمال محدودیتهای بیشتر، به فکر بهبود کیفیت خدمات اینترنتی و رفع محدودیتهای غیرضروری باشند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد