26 - 10 - 2019
زبالهگردی در پایتخت
وانتهای بیشمار به سوی نقطهای معلوم در حرکتند، وانتهای آبی و سفید فارغ از مسیر گل گرفته و خیس، با سرعت حرکت میکردند؛ مقصد همه آنها یکجاست گود زباله اشرفآباد در حریم تهران … منطقه پر است از زباله، در مسیر میتوان گونیهای بزرگ زباله، لباسهای رهاشده و… را دید، برخی زبالهگردها مشغول سوزاندن زباله هستند و برخی نیز در میان زبالههای رها شده به دنبال مایحتاج خود هستند، گاراژ زباله فعال بوده و گهگاهی در بزرگ آهنی گاراژ باز میشود و مردانی خسته و سیهچُرده، با گونیهای خالی از آن خارج میشوند.
به گزارش ایسنا، چند روز پیش بود که بولدوزرهایی به گاراژ آمده و آلونکهای گچیشان را خراب کردند، بعد از آن در سکوت و به دور از هیاهو یک به یک زبالهگردها گونیهای بزرگشان را برداشته و تک و توک زباله باقیماندهشان را از زیر آوار دیوار گچیهای پیش ساخته بیرون کشیده و یا راهی تهران شدند و یا به گاراژهای اطراف نقلمکان کردند. با اینکه چند روز از این تخریب گذشته اما هنوز هم وانتها برای بردن زبالههای حجیم به گود میآیند و در این میان نیز افرادی به دنبال تکمیل اسباب وسایل زندگی خود در میان زبالهها میگردند.
در میان خرابهها و زبالههای انباشت شده، زنی بیتوجه به دو فرزند خردسالش این سمت و آن سمت میرود و مدام روی زمین دنبال چیزی میگردد. از پاکستان آمده و دو دختر یک و شش ساله دارد. او میگوید: «زبالهگرد نیست و شنیده که این گود را خراب کردند و آمده ببیند لباسی، مشمعی چیزی برای بچههایش میتواند پیدا کند. اما مردی سوار بر وانت حرفش را قطع میکند و میگوید: دروغ میگوید هم خودش، هم شوهرش و هم بچههایش آشغال جمع میکنند.»
این مرد ادامه میدهد: «مردم به بچههایش رحم میکنند و زباله تفکیک شده به او میدهند، کارش هم راحت است، مردم به خاطر بچههایش زباله آن هم جداشده به او میدهند و دیگر درون سطلهای زباله نمیگردند.»
ولیالله، پسری بلندقامت است که زخمهای عمیقی روی دستش دارد، ۱۲ سال است که در مناطق مختلف تهران زبالهگردی میکند حالا هم زبالهگرد منطقه یک است. میگوید: «اوایلش که تازه زباله جمع میکردم، هر آشغالی را از سطل جمع میکردم اما بعدا متوجه شدم نباید بارم را سنگین کنم! بعدتر یاد گرفتم فقط قوطی فلزی جمع کنم و بعد از آن هم پلاستیک و دست آخر مشمع جمع میکردم، چراکه پلاستیک و آلومینیوم را میتوانستم کیلویی ۵۰۰۰ تومان هم بفروشم اما بقیه زبالهها را کیلویی ۵۰۰ تومن از من میخرند.»
او کارتی کوچک نشانمان میدهد که آرم پسماند داشت با یک هولوگرام کوچک و میگوید: «برای این کارت ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پول دادم تا بتوانم کار کنم! حتی شبها این کارت را امانت به مسوول گود میدهیم تا مبادا شبانه سارقی این کارت را بدزد.»
از او در مورد این کارت کاغذی میپرسیم که از کجا و چه کسی گرفته؟ میگوید: «شخصی به نام رستم برایم این کارت را گرفته و گفته که اگر مامور شهرداری جلوی فعالیتم را گرفت این کارت را نشان بدهم. بابت گرفتن این کارت هم سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پول دادم.»
پس از تخریب گود اشرفآباد و کاهش دمای هوا، سازمان خدمات اجتماعی شهرداری نسبت به توزیع پتو و وسایل گرمایشی اقدام کرده و سید مالک حسینی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران با بیان اینکه عدم حل مشکل زبالهگردها در این منطقه، سبب سرریز شدن آنها به تهران میشود به ایسنا میگوید: «جدای از جنبههای قانونی تخریب این آلونکها، یکجنبه انسانی وجود دارد که نباید مغفول بماند و ما در وهله نخست به همین منظور اینجا هستیم. یک پرسش جدی هم وجود دارد که با تخریب این آلونکها، افراد چه میشوند؟ آنها کجا باید بروند؟ اصلا از آنجایی که عمده این افراد مهاجر هستند، جایی برای ماندن دارند؟ پاسخ شفاف است؛ این افراد به تهران میآیند و این به معنای تشدید آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیه شهر تهران است.»
وی با بیان اینکه شهرداری تهران در تخریب «گود اشرفآباد» هیچ نقشی نداشته است، اظهار میکند: «بعد از تخریب گود، سازمانهای مردمنهاد با سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران تماس گرفته و از وضعیت کودکان و زبالهگردهای این پاتوق، ابراز نگرانی کردند و ما از روی حس انساندوستی برای ارائه خدمات در این روزهای سرد، به گود وارد شدیم و حتی در بارندگی اخیر شبانه پتو و غذای گرم میان این افراد توزیع کردیم و تلاشمان این است که موضوعات مختلف را اینجا حل کنیم تا به تهران سرریز نکند.»
حسینی در واکنش به ادعای یک زبالهگرد مبنی بر وجود جریانهای نظامیافتهای در بهرهکشی از افراد زبالهگرد میگوید: «این افراد ادعا دارند که در ازای پول، کارتی را دریافت میکنند که برای آنها حریم امن زبالهگردی ایجاد میکند. ما برابر وظیفه استقبال میکنیم که مدارک و مستندات را بدهند تا ما به مراجع تخصصی در شهرداری موضوع را منتقل کنیم و تا حصول نتیجه روشن موضوع پیگیری خواهد شد؛ اما این افراد مدعی هستند که اشخاص خاصی این کارتها را به آنها دادهاند، حالا آن فرد مورد ادعا کجاست؟ میگویند الان افغانستان است؟ این در حالی است که خیلی وقتها برخی از افراد سودجو از بیاطلاعی این افراد سوءاستفاده کرده و با ترساندن این مهاجران غیرقانونی از آنها در قالبهای مختلف پول اخذ میکنند و ممکن است خود را منتسب به سازمان یا نهادی معرفی کنند و از آنجایی که عمده زبالهگردها غیرقانونی هستند، از ترس رد مرز شدن، در راستای صحت و سقم این وجوه دریافتی
پیگیری نمیکنند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد