16 - 02 - 2025
ریشه قتل امیرمحمد
علیرضا کیانپور- ساعت۲۱ شامگاه چهارشنبه هفتهای که گذشت، وقتی امیرمحمد خالقی، دانشجوی رشته مدیریت کسبوکار در دانشگاه تهران به محل خوابگاهش در یکی از ساختمانهای نزدیک کوی دانشگاه در محله امیرآباد تهران برمیگشت، ظاهرا با دو زورگیر مواجه میشود که پس از تهدید او، کولهپشتیاش را سرقت میکنند. این اما پایان قصه نبود؛ اگرچه چند ثانیه پس از این مواجهه خونین و خشن، امیرمحمد بیهوش شد و چند ساعت بعد، قصه زندگیاش به تلخترین شکل ممکن به پایان رسید. جوانی که تنها به این خاطر جان باخت که در برابر زورگیرانی که میخواستند کولهپشتی و لپتاپش را سرقت کنند، مقاومت کرد. زمانی که این دانشجوی جوان هدف ضربات ناجوانمردانه «جسم تیزی» قرار گرفت، مجاری تنفسیاش شکافته شد و خونش بر زمین ریخت. این حادثه تلخ اما با توجه به زمان وقوعش در شامگاه چهارشنبه و تعطیلی دانشگاه، تا صبح دیروز چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت. با این همه اما همین که خورشید نخستین روز هفته طلوع کرد، همدانشگاهیهای امیرمحمد به جمع بهنسبت کوچکتر همکلاسیها و دوستان نزدیکتر او پیوستند که از همان شامگاه چهارشنبه گذشته در بهت و ماتم ازدست دادن همکلاسیشان بودند و معترض به اینکه چرا باوجود بارها درخواست و هشدار درخصوص وضعیت نامناسب امنیت کوچهها و خیابانهای اطراف کوی دانشگاه، هیچ تدبیری اندیشیده نشده است. خون به زمین ریخته شده امیرمحمد و خون به جوش آمده همدانشگاهیهای امیرمحمد اما بالاخره کارساز افتاد و صدای اعتراض دانشگاه را به گوش مسوولان دانشگاه و وزارت علوم و دولت رساند. اعتراضاتی که باعث شد دکتر حسینی، سرپرست دانشگاه تهران در جمع دانشجویان حاضر شود و ساعت یک و نیم بامداد شنبه سفرش به عربستان را نیمهکاره رها کند و به تهران بازگردد. اعتراضاتی که همچنین باعث شد محمدرضا عارف که معاون اول رییسجمهور است به وزیر کشور دستور بدهد که ابعاد گوناگون قتل امیرمحمد را بهدقت مورد بررسی قرار داده و پس از شناسایی و بازداشت عاملان این جنایت، درباره جزئیات آن به جامعه گزارش بدهد، همچنین شخص رییسجمهور به وزیر علوم ماموریت داد که پیگیر این پرونده باشد. همزمان کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم از بررسی ابعاد گوناگون این پرونده خبر داد و وزیر علوم که چند ساعتی از بازگشتش به کشور نمیگذشت، جلسهای ویژه تشکیل داد و بر لزوم شناسایی و برخورد قاطع با عوامل خاطی تاکید کرد.
حسین سیمایی صراف که دقایقی پس از اتمام این جلسه ویژه در یک نشست مطبوعاتی حاضر شده بود، همچنین به چند پرسش درباره اعتراضات شامگاه جمعه دانشجویان در کوی دانشگاه پاسخ داد و درحالی تاکید کرد «تنها یک دانشجو بهطور موقت بازداشت شد و ساعتی بعد آزاد شد» که دانشجویان در اعتراضاتشان که صبح دیروز در محوطه دانشگاه تهران ادامه یافت، نسبتبه ورود افراد موسوم به «لباسشخصی» به حریم دانشگاه و برخورد خشن با دانشجویان گلایه داشتند. وزیر علوم درعینحال از «تشکیل تیم ویژهای برای پیگیری و دستگیری قاتلان توسط پلیس آگاهی» خبر داد و گفت: «مدیریت خوابگاه دانشگاه تهران نیز استعفا کرده است.» سیمایی صراف همچنین با اشاره به اقدامات فوری که برای ارتقای امنیت انجام شده،گفت: «امروز دو کیوسک در نقاط آسیبپذیر دانشگاه نصب خواهد شد و دوربینهایی برای تامین امنیت معابر دانشگاه تعبیه میشود.» او تاکید کرد: «به روسای دانشگاهها ابلاغ شده که مطابق مصوبات جلسه ویژه صبح روز شنبه، برای تامین امنیت خوابگاهها و محیط دانشگاه اقدامات لازم را انجام دهند. مسوولیت تامین امنیت بیرون از دانشگاه برعهده نیروی انتظامی است و تامین روشنایی نیز به شهرداری و شرکت توانیر محول شده است.»
مجموعه این تحولات در عین حال ما را نیز بر آن داشت تا بهسراغ غلامرضا ظریفیان برویم و از او بهعنوان یک عضو ارشد انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و چهره سیاسی صاحب نظامی که پس از سالها تدریس در دانشگاه و ارتباط مداوم با دانشگاهیان، چند صباحی در دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی نیز در قامت معاون وزیر علوم فعالیت کرده، درباره ابعاد گوناگون این ماجرا پرسوجو کنیم.
وی درباره اتفاقات رخ داده گفت: نکته مهمی که پیش از هر بحث باید به آن اشاره کنیم، جایگاه و اهمیت نهاد دانشگاه است. درواقع دانشگاه علاوهبر نقش توسعهای که دارد، نقش بسیار مهم اجتماعی-سیاسی نیز دارد و به همین دلیل هر اتفاقی که در این عرصه رخ میدهد، بهسرعت و بهطور سریع در سطح جامعه پژواک مییابد و افکار عمومی نیز بسیار به آنچه در دانشگاهها رخ میدهد، حساس است و با حساسیت برخورد میکند. اتفاقی که درمورد این دانشجوی عزیز افتاد، اتفاق بسیار تلخی است و دانشجویان نیز باتوجه به اینکه این رویداد تلخ، تاثیر عمیقی بر روح و روانشان میگذارد، به آن واکنش نشان میدهند و اعتراض میکنند بنابراین لازم است اولا ابعاد این حادثه خاص را بهطور دقیق مورد بررسی و موشکافی قرار دهیم و ثانیا اقدامات لازم برای پیشگیری از بروز حوادث مشابه در آینده را در دستورکار قرار دهیم.
درواقع درحالی که اصل این اتفاق تلخ نیز دارای ابعاد و لایههای گوناگون است، متاسفانه برخی رفتارهایی که پس از وقوع حادثه اولیه رقم میخورد نیز بهنحوی منجر به ایجاد ابعاد تازهتری در این ماجرا میشود. خب، یک اتفاق بسیار تلخ در حریم دانشگاه افتاده که قیمت جان یک دانشجو تمام شده و طبیعی است که دانشجویان دیگر بخواهند نقش و وظیفهای را که برعهده دارند، ایفا کرده و دست به اعتراض بزنند. تجمعی که برگزار شد و بنابر تصاویر و مستنداتی که در دسترس است، اعتراض دانشجویان کاملا مدنی و به دور از خشونت بوده و سعی کردند به شکلی مسالمتآمیز و منطقی، این خواسته مشروع و بحق را که «دانشگاه امنیتی نمیخواهیم بلکه دانشگاه امن میخواهیم»، ابراز کنند منتها میبینیم به یکباره افراد و عوامل ناشناخته و مشکوکی دخالت میکنند و عملا این فضای ملتهبی که باتوجه به کشته شدن یک دانشجو، بر دانشگاه حاکم شده، تشدید میکنند. افرادی که هیچ تابلو و عنوانی هم ندارند و در گذشته هم از آنان به عنوان «لباس شخصی» یاد شده و ورودشان به این فضای ملتهب دانشگاهی در این شرایط خاص و حساس، طبیعتا ذهنیتهایی را ایجاد میکند و به نگرانیهایی دامن میزند. درواقع باتوجه به تجربه تلخ کوی دانشگاه و حوادث 18تیر سال 78، این نگرانی ایجاد میشود که مبادا بار دیگر جریانی در تلاش است که باتوجه به اهمیت و نقش ویژه دانشگاه در مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، به نحوی دولت را درگیر کنند و تحولاتی را رقم بزنند که در سطوحی فراتر از دانشگاه تاثیر میگذارد. به همین دلیل معتقدم که این قضیه مشکوک به نظر میرسد.
وجه دیگر این بحث که شما هم اشاره کردید، نحوه ورود مسوولان وزارت علوم به این ماجرا بود که داوری من درباره آن- چه درمورد برخورد مسوولان دولتی اعم از شخص وزیر و مسوولان خود دانشگاه تهران، چه پیگیریهایی که در سطوح بالاتر ازسوی شخص رییسجمهور و بهویژه معاون اول رییسجمهوری انجام گرفت- مثبت است و معتقدم درمجموع برخورد و مدیریت معقولی داشتند. چنانکه شاهد بودیم وزیر علوم که ظاهرا در سفر خارج از کشور هم بوده، این سفر را نیمهکاره گذاشته و بهسرعت به کشور بازگشت و در جمع دانشجویان حاضر شد و سرپرست و مسوولان دانشگاه تهران نیز از آغاز ماجرا پیگیری کردند و سعی داشتند با حضور و گفتوگوی رودررو با دانشجویان معترض، فضا را آرام کنند. امیدواریم در ادامه مسیر هم مسوولان مراقبت کنند که افراد و جریانهای فاقد صلاحیت و البته مشکوک نتوانند با فضا و نهاد حساسی همچون دانشگاه برخوردی کنند که خداییناکرده کشور را درگیر مشکلات بزرگتر کند.
ظریفیان اضافه کرد:البته ابتدا باید ابعاد قضیه به طور دقیق روشن شود. اگر بحث بر سر خشونت ناشی از فقر است یعنی جامعه با شکافهایی روبهرو است که طبیعتا حاکمیت و نه فقط دولت، این مسوولیت سنگین را بر دوش دارد که این فضا را مدیریت کند. به هر حال به میزانی که نتوانیم منابع ثروتمان را مدیریت کنیم و شکافهای طبقاتی را کاهش دهیم، شاهد انواع خشونتها در سطح جامعه خواهیم بود منتها بحث بر سر این است که آیا اساسا این مساله صرفا یک زورگیری یا سرقت بوده یا ابعاد دیگری داشته است. درواقع ابتدا باید ببینیم مساله، مساله فرابحرانهای معیشتی و فقر و شکافهای طبقاتی بوده یا احیانا این حادثه تلخ ناشی از اقدامات جریانی بوده که دنبال ایجاد بحران برای کشور و زمینگیر کردن دولتی است که هنوز یکسال از آغاز به کارش نگذشته است. به هر حال بسته به اینکه ریشه واقعی این مساله چه بوده، راهکار متفاوتی میطلبد. ضمن آنکه این اقدام با هر نیتی انجام گرفته باشد، رفتاری مذموم است و به هیچ عنوان قابلدفاع نیست و طبیعتا در هر حال، نهادهای امنیتی و انتظامی این مسوولیت را برعهده دارند که امنیت را برقرار کنند تا امنیت در جامعه احساس شود.
این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها عنوان کرد: به هر حال شرایط کشور ما، شرایط خاصی است و در این اوضاع و احوال، همواره این احتمال وجود دارد که برخی افراد و جریانهای خاص _چه جریانهای تندروی داخلی و چه جریانهایی که ممکن است از خارج از کشور به دنبال اهدافی باشند_ دست به اقداماتی بزنند. البته بحث من این نیست که این ماجرا قطعا ناشی از این دست عوامل است بلکه صرفا تاکیدم این است که پیش از هر بحث، باید مشخص شود که چه اتفاقی افتاده و این خشونت ناموجه و مذمومی که منجر به جان باختن یک دانشجوی جوان شده، ناشی از چه معضل و مسالهای بوده است؛ اینکه این خشونت، خشونت ناشی از فقر بوده یا خشونتی بوده که از سوی اراذل و اوباش و با اهداف خاصی که آنان دارند، بروز کرده یا حتی چنانکه اشاره شد، ناشی از برخی اهداف خاص دیگر بوده، مساله مهمی است و باید پیش از هر بحث، مشخص شود که ماجرا چه بوده و با چه اهدافی انجام گرفته است.
این چهره سیاسی ادامه داد: ببینید بحث امنیت ابعاد گوناگون دارد؛ یک بخش به وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی و بخش دیگر هم به مسوولان دیگر نهادهای امنیتی مربوط است که اگرچه دولت بهطور مستقیم در آن نقش ندارد اما به هر حال از طریق وزارت کشور میتواند در روند اقدامات تاثیرگذار باشد منتها بحث این است که وقتی جامعه با مشکلات بسیار مواجه است و بهدلایل عدیده مسالهها تبدیل به بحران و بحرانها تبدیل به ابربحرانها میشوند، فضا برای جریانهایی که ممکن است اهداف خاصی را مدنظر داشته باشند، مهیا میشود بنابراین بحث من این است که نباید به این ماجرا همچون حوادث مشابه دیگری که به هر حال در جامعه و مشخصا نزاعهای خیابانی رخ میدهد، نگاه کنیم چراکه مساله دانشگاه فینفسه مسالهای مهم و اساسی است و آنقدر اهمیت دارد که وقتی چنین اتفاقی در حریم دانشگاه رقم میخورد، به آن بهنحوی متفاوت نگاه کنیم. بگذارید به یک مثال اشاره کنم؛ ما در سالهای گذشته به دفعات شاهد این بودیم که یک شهروند به دلایل گوناگون اعم از مشکلات روحی-روانی یا تنشهای عصبی لحظهای و خاص یا هر دلیل دیگر برهنه شود و با درآوردن پوشش خود، اقدام به عریان شدن کند اما هیچوقت شاهد این نبودیم که مساله به یک بحث عمومی تبدیل شود. حال آنکه وقتی همین اتفاق در فضای دانشگاه میافتد و یک دانشجو دست به این رفتار میزند، مساله ابعاد متفاوت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ملی و حتی فراملی پیدا میکند بنابراین مساله دانشگاه و دانشجو در بستر تاریخی خود از زمان شکلگیری دانشگاه در ایران تاکنون، فینفسه حائز اهمیت ویژه است و از آنجا که مسائل دانشگاه در جامعه پژواک مییابد باید بهطور ریشهای و با نگاهی عمیق به آن نگاه کرد بنابراین در پاسخ به سوال شما هم باید بگویم که نکته مهمی که امیدوارم مسوولان در نظر داشته باشند، این است که به این ماجرا بهعنوان یک مساله خاص نگاه کنند و به ابعاد گوناگون آن توجه داشته باشند.
وی در پایان خاطرنشلن کرد: ببینید، اینکه تاکید دارم این مساله از برخی جهات مشکوک است، به همین دلیل است چراکه ما میبینیم و میشنویم که یک اتفاق تلخ برای یک دانشجو افتاده و دانشجویان هم طبیعتا دست به تجمع زده و به شکل مسالمتآمیز سعی دارند وظایفشان را در راستای مطالبهگری انجام دهند. همچنین میبینیم مسوولان دانشگاه هم بهموقع در جمع معترضان حاضر شدهاند و امیدوار میشویم که اینبار شاهد برخوردهای امنیتی نباشیم اما ناگهان میبینیم افراد موسوم به «لباسشخصی» وارد دانشگاه شده و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. درواقع به همین دلیل است که فکر میکنم باید توجه ویژه داشته باشیم که ابعاد مختلف ماجرا مورد ارزیابی قرار گیرد اما درمورد نکتهای که شما اشاره کردید، باید بگویم که متاسفانه تجربه و تبار تاریخی جریانهای این تیپی به ما میگوید که مسائل در ارتباط با این جریانها، عمدتا بهطور موردی مورد بررسی قرار گرفته و امکان بررسی و موشکافی ریشهای و آسیبشناسی دقیق آن فراهم نشده است. به همین دلیل هر از گاه، این مساله بهشکلی بروز و ظهور مییابد. با این همه تا زمانی که این معضل بهشکل ریشهای حل و فصل نشود، باید نگران این باشیم که این مشکل بهنحوی و از جایی سر باز بزند و مشکلاتی را به همراه بیاورد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد