10 - 12 - 2019
رونق تولید و بازسازی فرهنگ اقتصادی
گرچه نام امسال نیز همانند سالهای گذشته، اقتصادی است، اما این امر بدان معنی نیست که سایر زمینههای اجتماعی در تحقق آن، موثر نباشند و به این موضوع، تنها بتوان از چشمانداز اقتصاد محض نگریست. ما براساس نظریه اصالت فرهنگ معتقدیم که تمام ساحتها و عرصههای زندگی انسان، متناسب با اقتضائات و دلالتهای امر فرهنگی، صورتبندی میشوند و این فرهنگ است که باید بنیان و زیربنا بهشمار آید. به این ترتیب، میتوان از موضع و منظر فرهنگ به مساله رونق تولید نگریست و تجویزها و توصیههایی را ساخته و پرداخته کرد. در ادامه به برخی از این راهکارهای زمینهساز و بیرونی اشاره شده است.
دوگانه «پیشرفت درونزا/ پیشرفت برونزا»
نخستین واقعیت این است که باید از لحاظ «ذهنی» و «فکری» جامعه ما بهطور کامل به این نتیجه دست یابد که پیشرفت «برونزا» و «متکی بر سرمایهها و امکانهای بیگانه و غیربومی»، راه بهجایی نخواهند برد و گرهی از چالشهای ما را نخواهند گشود و جز پیشرفت «صوری» و «موقتی»، نفعی نخواهند داشت. از این رو، باید بر «ظرفیتها و استعدادهای درونی» تکیه کرد و «امکانها و فرصتهای وطنی» را به فعلیت رساند تا پیشرفت «واقعی» و «ماندگار»، تحقق یابد. در دهههای اخیر، چه در سطح سیاسی و چه در سطح اجتماعی، همواره میان این دو تفکر، نزاع و کشمکش وجود داشته و حجم انبوهی از توان و توشه ما از رهگذر همین مناقشات، فرسوده شده است. امروز پس از آزمونوخطاهای فراوان، روشن شده که «نگاه به بیرون» و «امید بستن به سرمایهگذاریهای خارجی» و «استفاده از اهرم مذاکره و گفتوگو و تنشزدایی» برای اصلاح اقتصاد، بیراههای بیش نیست و نهفقط در بلندمدت به سراب تبدیل خواهد شد، بلکه چهبسا در کوتاهمدت نیز نتیجهبخشی تسکینی نداشته باشد. بنابراین در قدم اول، باید «ذهنیت جمعی» از باور به پیشرفت برونزا به باور به پیشرفت درونزا تغییر کند تا در سایه آن، اهتمام و تمرکز بر تولید بومی، برجسته و عمده شود.
امـام صـادق– علیهالسلام- فـرمـود: مـردى از اصـحـاب رسول اکرم- صلیاللهعلیهوآلهوسلم- زنـدگـیاش سـخـت شـد. هـمـسـرش گـفت: کاش خدمت رسول اکرم(ص) میرفتى و از او چیزى مـیخـواسـتـى. مـرد، خـدمـت رسول اکرم (ص) رفت و چون حضرت او را دید، فرمود: هر که از ما بخواهد، بـه او عـطـا کـنیم و هر که بىنیازى جوید، خدایمتعال او را بىنیاز کند (مـَنْ سـَأَلَنـَا أَعـْطَیْنَاهُ وَ مَن اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ). مرد با خود گفت: مقصودش جز من نیست. پس بهسوى همسرش آمد و به او خبر داد. زن گفت: رسول اکرم (ص) هم بشر است [و از حال تو خبر ندارد]، پس او را آگاه ساز. مرد دوباره خدمتش آمـد و چـون حـضـرت او را دیـد، باز فـرمـود: هـر کـه از مـا بخواهد، به او عطا کنیم و هر که بىنیازى جوید، خدای متعال او را بىنیاز کند. و تا سهبار، آن مرد چنین کرد.
سپس برفـت و کلنگى عاریه کرد و بهجانب کوهستان شده، بالاى کوه رفت و قدرى هیزم بـرید و بیاورد و به نیمچارک آرد فروخت و آن را بهخانه برد و بخورد. فردا هم رفت و هیزم بـیشترى آورد و فروخت و همواره کار میکرد و اندوخته میکرد تا خودش کلنگى خرید. باز هم اندوخته کرد تا دو شتر و غلامى خرید و بىنیاز گشت. آنگـاه خـدمـت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمـد و گـزارش داد کـه چـگـونـه بـراى درخواست آمـد و چـه از ایشان شنید. آن حضرت فرمود: من که به تو گفتم هر که از ما بخواهد، به او عطا کنیم و هر که بىنیازى جوید، خدایمتعال او را بىنیاز کند. (اصول کافى؛ ج ۳؛ ص ۲۰۸؛ روایت ۷). باید روی پای خود ایستاد و تکیه بر غیر نکرد و رنج کارهای دشوار را بر خویش هموار نمود تا وضع، بهبود یابد. اینچنین تغییر خودبنیادی، بادوام و ماندگار خواهد بود و ما را از درون، قوی و مستحکم خواهد کرد، برخلاف تغییرهایی که غیرساخته و وابسته به اراده دیگران است؛ آن هم دیگرانی که دشمنان تاریخی و دیرینه ما بهشمار میآیند و تاکنون از هیچ خدعه و خیانتی فروگذار نکردهاند.
دوگانه «اقتصاد تولیدی/ اقتصاد واسطهای»
یکی از بیماریهای دیرینه ساختار اقتصادی ما، شیوع «واسطهگری» در آن است، بهطوریکه اغلب تصور این است که چنانچه بهجای تولید، واسطهگری انتخاب شود، نفع بیشتر در زمان کمتر و با دغدغه کمتر بهدست خواهد آمد. از این رو، نیروها بهجای اینکه صرف «تولید» و «خلق ثروت» شود، صرف «مبادله» و «دستبهدستکردن» ثروت در قبال واسطهگری میشود. همین امر به رونقیافتن جریان تولید، ضربه میزند و موجب کاهش تولید ناخالص ملی و ارزش پول ملی از یکسو و افزایش تورم و بیکاری از سوی دیگر میشود.
در مقابل، باید فرهنگ عدممخاطرهپذیری و تنبلی و شادخواری را تضعیف کرد و این فکر و اعتقاد را در افکار عمومی تثبیت کرد که تولید، یک ارزش اجتماعی است و واسطهگری، هیچ منزلت و فضیلتی ندارد و نیروهای واسطهای، اغلب ساختار اقتصادی را دچار اختلال میکنند. همچنین باید پُرکاری و تلاش و مجاهدت اقتصادی، اعتبار و منزلت پیدا کند تا کسانی به خود، زحمت تولید را بدهند. پس شکوفایی تولید، وابسته به پارهای مقدمات و بسترهای فرهنگی در لایه شناختی و ادراکی افراد جامعه است و باید اضلاعی از نظام هنجاری مستقر در جامعه تغییر کند تا اتفاقهای اقتصادی متفاوت رخ دهند.
دوگانه «مصرف بومیگُزینانه/ مصرف بیگانهگُزینانه»
بر فرض هم که تولید، رونق دوچندان یابد و چرخهای ایجاد و خلق، با شتاب به گردش درآیند، مشکل دیگری بر سر راه است و آن، عبارت از این است که بهسبب ریشههای تاریخی فرهنگ «غربزدگی» و «غرببرترانگاری»، مردم به کالاهای داخلی، «اعتماد» و «اعتنا»یی ندارند و تصور میکنند در هر صورت و همواره، کالاهای غربی از کالاهای ایرانی بهتر هستند. برای این نقصان و کژی باید چارهای اندیشید و آن چاره بیش از هر چیز، سنخ و جنس «فرهنگی» دارد، چنانکه باید روحیه غلط و ویرانگر غربزدگی، زدوده شود و «باور به خویش» و «اعتماد به نفس ملی»، تقویت شود تا زمینه لازم برای مصرف کالاهای داخلی فراهم شود. در غیر این صورت، کارگاهها و کارخانههای ایرانی بهدلیل اینکه مردم به آنها اعتماد ندارند و فکر و عمل ایرانی را ناکارآمد و ضعیف میشمارند، متوقف میشوند. زدودن این عامل «روانی» و «روحی»، بسیار مهم است و غفلت از آن، تمام برنامهها و تحرکات اقتصادی معطوف به رونقیافتن تولید را با ناکامی مواجه میکند.
دوگانه «تولید متقن/ تولید سست»
گذشته از واکنش معرفتی و روانی مصرفکنندگان، تولیدکنندگان وطنی نیز باید در «فرهنگ کار»، تجدیدنظر کنند و کالاهایی را تولید کنند که در عمل، خوش بدرخشند و «مستحکم» و «کارآمد» باشند. آری، تولید در روند و جریان مصرف، ارتقا مییابد و بهتدریج، به سطوح عالی میرسد، اما سخن در این است که باید فرآیند تولید، همواره مبتنی بر «محاسبات عاقلانه» و «ملاحظات متعهدانه» باشد و از هرگونه «سستکاری» و «اهمالکاری» به شدت پرهیز شود تا ذهنیت مردم نسبت به کالاهای وطنی، تخریب نشود. رسول اکرم- صلّیاللهعلیهوآله- فرمود: إ ذَا عَم لَ أَحَدُکُمْ عَمَلًا فَلْیُتْق نْ؛ چون کسى از شما به کارى دست زند، باید درست و محکم کار کند(اصول کافی؛ ج ۳، ص ۲۶۳). پس این نقص و آسیب نیز، ریشه فرهنگی دارد و اصلاح آن وابسته به رواجیافتن فرهنگ اتقان در کار است.
* عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد