21 - 08 - 2024
دولت چهاردهم امید را به جامعه بازگرداند
مجید سلیمیبروجنی*
کاهش مشارکت عمومی در انتخاباتهای اخیر نشانه شکاف میان مردم با گروههای سیاسی و تفاوت جنس مطالبات آنها با سیاستهای اجرایی نهاد دولت و نظام حکمرانی است. در حقیقت از یکسو حاکمیت نتوانسته در حد مطلوب و نرمال با بدنه اجتماعی ارتباط و تعامل برقرار کند و از سوی دیگر به نظر میرسد رابطه نهادهای سیاسی و اجتماعی اعم از دولتی یا غیردولتی، بخشهای امنیتی، مساجد و… با بدنه جامعه به تدریج و تحتتاثیر عوامل گوناگون کمرنگ شده و نتیجه کار نیز کاهش مشارکت مردم بوده است.در دو انتخابات اخیر دیدیم که حوزههای رایگیری تقریبا خالی از نسل موسوم به «زد» بود؛ نسلی که ترجیح داده شرایط سیاسی موجود را نپذیرد و همچنان علاقهای به مشارکت در برنامههای سیاسی و انتخابات ندارد. اکثر این نسل دور از تبلیغات شبانهروز حاکمیت بهگونهای زندگی میکنند که نظام حکمرانی نمیپسندد. دنیای نوجوانان این روزهای کشورمان فاصله نجومی با دنیای سیاستمداران دارد. نسل «زد» در میان سیاستمداران و گزینههای موجود مرجعی ندارد و بیشتر اطلاعات و سبک زندگیاش را از فضای مجازی الگو میگیرد. فضای مجازی یک دنیای کاملا متفاوت با شرایط موجود کشور را جلوی چشم آنها گذاشته است. خانوادهها نیز در جدالی هرروزه با هزینههای کمرشکن زندگی، مدام از سیستمی میگویند که قادر به حل کردن ابتداییترین نیازهایشان نیست. پس نوجوانان امروز بیشتر از دو راه پیشروی خودشان نمیبینند؛ یا به دنبال تغییر شرایط خود در چارچوب همین خط مرزی میروند یا تمام تلاششان را میکنند که در جای دیگری به آرزوهایشان برسند. جامعه ایران در طول یکدهه گذشته شرایط ملتهب و سختی را پشتسر گذاشته و به ناچار فشارهای اقتصادی را تحمل کرده است. گذشته از آن باوجود اینکه ظرفیتهای اقتصادی ایران بسیار قابل اعتنا و دستاوردهای فردی و حوزهای ایرانیان در آوردگاههایی که امکان ظهور یافتهاند، چشمگیر بوده، همچنین در متغیرهایی حاصل تجمیع و همافزونی اقدامات سیاستگذاران و فعالان اقتصادی یک کشور است. مشروعیت سیاست خارجی نزد عامه مردم امروزه به بحران تبدیل شده است. سالهای اخیر شاهد تنش و التهاب در روابط میان کشور با کشورهای منطقهای و در سطح بینالمللی بودهایم. محدودیتهای داخلی برای این تعامل همچون عدم تصویب FATF یا قوانین مسدودکننده ارتباط با دنیا و درگیر شدن در یک جنگ تمامعیار اقتصادی است بهطوری که نکبت تحریم مردم را بر مدیریت همه شئون زندگی خود ناتوان کرده است.
مساله دیگر بحران مشروعیت سیاستمداران است که به نوعی با میزان اعتماد مردم سنجیده میشود. عوامل تشدیدکننده این بحران همچون تقابل تمامعیار نهادهای امنیتی و انتظامی با سبک زندگی مرسوم مردم از جمله در مساله فیلترینگ و گشت ارشاد، اخبار فسادهای بزرگ در سیستم، بحرانهای سرزمینی و محیطزیستی که ماحصل مدیریت کارنابلدان است و پدیده چنددولتی مانند یک پتک سنگین روح و روان مردم را نابود کرده و مردم را در یک وضعیت استیصال و ناامیدی قرار داده است. همه این موضوعات موجب بحران بزرگتر در سطح جامعه شده که بحران ناامیدی اجتماعی نسبت به آیندهای بهتر و فقدان چشمانداز امیدبخش است. دولت مسعود پزشکیان اگر بخواهد شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی را بهبود دهد و درمان کند، نیازمند تعامل با ارکان دیگر نظام برای اتخاذ تصمیمات فراقوهای و نهادهای دیگر است. با این استراتژی دولت میتواند به وعدههای خود به مردم، مثل کنترل گشت ارشاد، ماجرای فیلترینگ و مافیای فروش فیلترشکن و بهبود وضعیت شرایط اقتصادی و اجتماعی جامهعمل بپوشاند. با روی کار آمدن دولت پزشکیان، بارقه امیدی برای اصلاح وضعیت موجود میان جوانان ایجاد شده که اگر نظام حکمرانی برای آن چارهای نیندیشد، این امید به یأس تبدیل میشود.
حکمرانی باید بهگونهای اصلاح شود که مردم احساس کنند فرصتها برابر است و دیگر فرقی میان خودی و غیرخودی وجود ندارد. دولت چهاردهم باید کشور را از حالت سکون خارج و احساس رشد را در جامعه تقویت کند. در انتخابات ریاستجمهوری ماه گذشته شمار قابلتوجهی از هموطنان راضی به شرکت در انتخابات نشدند. این احساس در میان نیمی از افراد جامعه تقویت شده که کاری از دست دولتها برنمیآید و آمدن و رفتن دولتها تغییری در بهبود شرایط کشور ندارد. مردم به واسطه وعدههای بیهوده زیادی که دولتمردان دادهاند بیاعتمادند و از سیاست زده شدهاند و به نوعی جامعه ایران قهر سیاسی کرده است. متاسفانه طی چندسال اخیر سیاستمداران بهخاطر اینکه خود را مبری کنند، مشکلات را نفی کردهاند و این در حالی است که مردم این را به حساب بیصداقتی آنها گذاشتهاند. اگر دولت و حاکمیت به موضوعی اعتقاد دارند، باید بتوانند مردم را قانع کنند و اگر نتوانستند اکثریت مردم را قانع کنند که طبق نظر و رای آنها عمل کنند، باید شیوهای را بپذیرند که مردم میخواهند. اگر این اتفاق نیفتد و در یک رابطه از بالا به پایین صرفا در پی بازسازی جامعه و تربیت یکطرفه آن باشیم عملا به جامعه تقابل را آموزش میدهیم. رویدادهای پیشبینینشده سال 1403 تاکنون پرشمار برجسته و سرنوشتساز بودهاند. با هر رخدادی امیدهایی از میان رفته و از سویی امیدهای نو برساخته شدهاند. در رویدادهای سیاسی امسال انتخاباتی زودهنگام و پیشبینینشده برگزار شد که نتیجهای متفاوت از روند سه سال گذشته را رقم زد. پیروزی مسعود پزشکیان برآمده از امیدی ناباورانه به آینده و از سویی نمایی چشمگیر از روند پرهزینه و بسیار آسیبزای کنونی بود. از گفتههای پزشکیان این پیغام دریافت شد که تلاش خواهد کرد بر پایه حق و عدالت زندگی مردم را سروسامان دهد و امید به زندگی را در ایرانیان زنده کند اما این مهم تنها به کمک سیاستگذاریهای درست و منطقی رییسجمهور و تیمش مححق خواهد شد.
دستیابی به هدف، برنامه منسجم میخواهد، رسیدن به نتیجه به شکیبایی و پایداری همه ما نیاز دارد ولی وابسته به درستی و راستی کردار و گفتار همراهان رییسجمهور و هماهنگی سخن و عمل آنهاست. راه پیشروی دولت و مردم بسیار پرپیچ و خم و ناهموار است و بسیاری از مخالفان رییسجمهور به دنبال پروژه ناامیدسازی مردم هستند. امید که مسعود پزشکیان با درس گرفتن از تجربیات گذشتگان بتواند از این مسیر سخت به خوبی گذر کند و آرامش را به خانوادههای ایرانیان بازگرداند.
*کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد