23 - 07 - 2024
دولتی برای بازگشت به ملت
گروه سیاسی- محمدجواد ظریف، عباس عبدی، محمد فاضلی، حسین سلیمی، بهاره آروین، ابوالفضل دلاوری و غلامرضا زکیانی حوالی غروب روز یکشنبه در سالن فرهنگسرای اندیشه در یکی از نقاط پایتخت گردهم آمدند تا در یک همایش کارشناسی به بحث و گفتوگو درباره «گفتمان دولت چهاردهم» بپردازند و ضمن برشمردن فرصتها و چالشهایی که درپی برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان بهعنوان تنها کاندیدای اصلاحطلب حاضر در این رقابت انتخاباتی، پیشروی ملت و مملکت قرار گرفته، ابعاد و ویژگیهای گفتمان حاکم بر این دولت در آستانه تشکیل را واکاوی کنند.
گفتمان دولتی بهریاست سیاستمدار مستقل
صحبت از گفتمان دولتی که هنوز نه کارش را آغاز کرده و نه حتی روشن است در نهایت چه کسانی هیاتوزیران و کابینهاش را تشکیل میدهند و متعاقبا هنوز روشن نیست کرسیهای مدیریتهای میانیاش در اختیار کدام طیف از مدیران قرار میگیرد و مهمتر از اینها، گرایش و راهبرد اصولی مدنظر رییسجمهور بهعنوان بالاترین مقام مسوول در این دولت، دقیقا چه خواهد بود و اعضای این دولت، از معاون اول ریاستجمهوری -که عملا پس از شخص رییسجمهور بالاترین مقام مسوول در این دولت خواهد بود- تا هزاران مدیری که در یکایک شهرها، شهرستانها و روستاهای سراسر کشور، به عضویت دولت درمیآیند، براساس کدام اولویتها و اهدافی که طبیعتا با نظر رییسجمهور تدوین، تبیین و ابلاغ میشوند، قوه اجرایی مملکت را هدایت و راهبری میکنند، بیتردید کاری است دشوار و پیچیده! آن هم در حالی که سیاستمداری که حالا بهعنوان رییسجمهور منتخب، راس این دولت در آستانه تشکیل ایستاده، مسعود پزشکیان است که باوجود عضویت در دولت سیدمحمد خاتمی و نیز باوجود آنکه کاندیدای رسمی و اختصاصی جبهه اصلاحات ایران بود اما بهدلیل برخی ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی و بهخاطر نوع نگاه خاصی که در کنش و منش سیاسیاش به آن تاکید دارد، سیاستمداری است که بهنحوی خاص بر نوعی «استقلال سیاسی و جناحی» تاکید دارد و نه چندان اهل حزبیگری و کار تشکیلاتی است، نه دستکم وقتی به سطور و بینسطور سخنانش در تمام این سالها نگاه میکنیم، چندان این شیوه سیاستورزی را میپسندد .
با این همه اگرچه مواردی که تا اینجا بهویژه با تمرکز بر ویژگیهای مسعود پزشکیان در مقام سیاستورزی مورد اشاره قرار گرفت، وقتی قرار بر تشکیل دولتی به ریاست پزشکیان باشد، طبیعتا بر گرایش و گفتمان حاکم بر آن دولت تاثیرگذار خواهد بود، اما تاکید پزشکیان بر اینکه سیاستمداری مستقل است و اصرارش بر اینکه وامدار هیچ حزب و جریانی نیست، لزوما به این معنا نخواهد بود که دولتی که تحت ریاستش بر سر کار میآید نیز چنین خواهد بود. بماند که حتی این تاکید پزشکیان درباره فعالیتهای شخصیاش بهعنوان یک فرد سیاستمدار نیز در عمل، همیشه ممکن نخواهد بود و چنانکه شاهدیم، او باوجود این همه پافشاری بر عدم پایبندی حزبی و باوجود آنکه دهههاست پیوسته از این شکل خاص از «استقلال سیاسی و جناحی» سخن گفته، در عمل آشکارا به یکی از دو جناح سیاسی مسلط در کشور متمایل بوده و ازقضا هرچه پیش آمدیم، شاهد تشدید این گرایش و تمایل جناحی نیز بودهایم. شرایطی که البته بیش از آنکه ناشی از این باشد که او مرتکب نوعی تغییر مشی سیاسی شده یا احیانا از باورها و آرمانهای مورد نظرش در سیاستورزی عدول کرده، ناشی از شرایط خاصی است که بهویژه در این دودهه گذشته بر فضای سیاسی و جناحی ایران اثرگذار بوده است. شرایطی که شاید یکی از مهمترین نمودهایش، همین تغییر مشی آشکاری است که مشخصا در میان شمار چشمگیری از چهرههای اصولگرا و البته عمدتا آن اصولگرایانی دیدهایم که در زمره چهرههای پیشکسوت و کهنهکار این جریان سیاسی هستند. اصولگرایانی که رفتهرفته از هر آنچه بهنحوی نشان از تندروی و افراطگری سیاسی داشته باشد، فاصله گرفته و با دور شدن از محافظهکاران دستراستی، عملا بهسمت رقبای اصلاحطلبانش گام برداشتهاند. تحولی که بهباور طیفی از ناظران، اساسا همان دلیل و عامل بنیادین و اساسی است که باعث شده در این یکی، دودهه گذشته، دوقطبی جناحی در سپهر سیاسی ایران، به نوعی مثلث و سهضلعی تبدیل شود و درنتیجه به آن دو جناح اصلی که بدوا فعال بودند، جناح سومی اضافه شده و جالبتر آنکه این جریان سوم، عملا چارهای نداشته، مگر آنکه هویت سیاسیاش را جایی در میانه دو قطب اصلی چپ و راست تعریف کند و با مشی اعتدال و میانهروی، برای خود در فضای سیاسی کشور جا باز کند.
پایان دولتهای جناحی
بعید به نظر میرسد که دولت چهاردهم، دولتی باشد متکی بر آنچه از اوایل دهه 90 خورشیدی به اینسو تحت عنوان «جریان اعتدال» شناسایی شد و بهویژه در دوران هشتساله ریاستجمهوری حسن روحانی، بروز و ظهور یافت. در عین حال، اینکه دولت پزشکیان را دولتی مشابه دولت خاتمی بدانیم و احیانا گفتمان غالب بر آن را همان گفتمان «اصلاحات» و «اصلاحطلبی» بخوانیم، محتمل نمینماید. هرچند احتمال اینکه دولت پزشکیان احیانا به گفتمان «اصولگرایی» میل کند، بهمراتب بیش از آنکه شاهد نوعی تفوق گفتمان «اصلاحات» یا «اعتدال» بر این دولت باشیم، بعید و نامحتمل بوده و احتمالا به همین دلایل است که وقتی از «گفتمان حاکم بر دولت پزشکیان» صحبت میکنیم، باید به جای بهرهگیری از اصلاحات و مفاهیم تاریخی و پیشینی، دنبال تعابیری نو باشیم. نکته مهمتر اما آن است که گفتمان حاکم بر دولت پزشکیان، احتمالا از اساس از جنس گفتمانهای جناحی همچون «اصلاحات»، «اعتدال» و «اصولگرایی» نخواهد بود و آنچه بیشتر محتمل است، این است که این دولت سعی کند خود را تحت تعابیر و مفاهیمی جزئینگرتر و در عین حال، آیندهنگرتر تعریف کند. جالب آنکه اگر به مجموع سخنانی نگاه کنیم که سخنرانان همین همایش «واکاوی گفتمان دولت چهاردهم» مطرح کردهاند نیز چنین گرایشی را بهروشنی رویت خواهیم کرد. چنانکه یکی از این سخنرانان، از «فرصتمحوری» در مقابل «تهدیدمحوری» سخن گفته، دیگری مشخصا از تعابیری همچون «دولت تعامل و توسعه»، «دولت کارشناسان و شایستگان»و «دولت آشتی و صلحاندیش» سخن گفته، یکی دیگر نسبتبه «خشونتی» که جامعه را به اسارت گرفته، ابراز نگرانی کرده و گفتمان مطلوب دولت چهاردهم را نیز «خشونتپرهیزی» میداند و دولتی که معتقد است باید «هم در گفتار و هم در کردار» در مقابله با انواع خشونت «پیشگام» باشد. جالب آنکه همزمان سخنران دیگر این همایش در بحث از گفتمان حاکم بر دولت چهاردهم، از «شکافهایی» سخن گفته که جامعه ایرانی را تهدید میکند و درنتیجه معتقد است گفتمان حاکم بر دولت پزشکیان باید بهنحوی تدوین و طراحی شود که بتواند این شکافها را چه «شکاف در درون ساختار قدرت» باشد و چه «شکاف مردم و حاکمیت» ترمیم کند.
عبور از نگرش «تهدیدمحور» بهسمت راهبرد «فرصتمحور»
جواد ظریف که نخستین سخنران این همایش بود، سخنانش را با تاکید بر این مهم آغاز کرد که «شنیدن، آغاز گفتوگو است!» رییس شورای راهبری دوره انتقالی دولت چهاردهم گفت: «ما دوگانهای تحت عنوان دوگانه نگرش تهدیدمحور و فرصتمحور داریم. اگر بتوانیم با یک تغییر پارادایم در تعامل داخلی و خارجی نگرش تهدیدمحور را به نگرش فرصتمحور تبدیل کنیم، میتوانیم جلو برویم.» او با اشاره به روابط خارجی و دیپلماسی بهعنوان حوزه تخصصیاش گفت: «در روابط بینالملل همدلی با آتشبس شروع میشود. با پوزش ادامه پیدا میکند و با دوستی قدرتمند و نهادینه میشود و این 3مرحله حرکت از تخاصم به صلح است. صلح به معنی آمادگی بخشش است و بخشش مقدمهاش پوزش است و برای همین هم هست که من با تمام وجود از مردم ایران برای اینکه سختیها را تحمل میکنند، پوزش میخواهم.» او همچنین در ادامه با اشاره به مباحث انضمامیتر پیشروی دولت با تاکید بر اینکه «نگاه تهدیدمحور ناشی از عدم خودباوری است»، گفت: «ایران باید با غرور و افتخار بایستد و مذاکره کند. ما میتوانیم سدهای FATF و هستهای را بشکنیم، به شرط اینکه خودمان را باور کنیم. دولت آقای پزشکیان دولت صلح، توسعه و تعامل خواهد بود. دولت پزشکیان، دولت فرصتمحور است؛ نه دولت تهدیدمحور!»
بهسوی دولت آشتی ملی
حسین سلیمی که بهعنوان رییس انجمن علوم سیاسی ایران در این همایش سخنرانی میکرد، با تاکید بر اینکه «گفتمان دولت چهاردهم را باید در 3 سطح بررسی کرد»، در این رابطه توضیح داد: «سطح یک آن است که چه اصطلاحات و معانی را به کار میبرند، سطح دوم آن است که این واژگان در جامعه چطور تفسیر شده و در گام سوم در این گفتمان در چه شرایط اجتماعی مورد قبول شده و چه نقشی و کرداری میتواند باشد.» او در ادامه با استناد به مفاهیم و محورهای پرتکرار سخنرانیهای پزشکیان در روزهای پیش و پس از انتخابات ریاستجمهوری، از جمله تاکید موکد رییسجمهور منتخب بر «تخصصگرایی»، «پرهیز از نزاع و اختلاف»، «صداقت»، «عدالت» و «آشتی و اجماع ملی»، گفت: «انتخابات اخیر در شرایطی برگزار شد که جامعه با بحران در هم تنیده و تو در تو مواجه بود و هست. جامعه نزدیک به قطببندی بود و مجموعههای قطبی به انهدام و درگیری منجر شد. حدود ۵۳درصد جامعه ما در انتخابات شرکت نکردند یا رای باطل دادند. نیمی از جامعه غیرسیاسی شدند یا مخالف هستند. حدود ۲۶درصد به پزشکیان و ۲۱درصد به آقای جلیلی رای دادند و دو گروه متفاوت در برابر هم قرار گرفتند. با توجه به انتظاراتی که جامعه دارد، موفقیت گفتاری با سرنوشت ایران پیوند خورده است؛ ما باید ساختار معنایی را درک کنیم.» این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: «گفتمانی که میتوانیم برای دولت چهاردهم استفاده کنیم، «همگرایی و دانشبنیانی در عرصه داخلی و بینالمللی» است و عنوان دولت چهاردهم هم میتواند «دولت تعامل و توسعه»، «دولت کارشناسان و شایستگان»، «دولت آشتی» و «دولت صلحاندیش» باشد؛ امیدوارم این دریچهای که باز کردهایم را بازتر کنیم.»
علیه خشونت
بهاره آروین که دیگر سخنران این همایش بود نیز با تاکید بر اینکه «گفتمانها مفاهیم نیستند»، گفت: «این مفاهیم منسجم الزاما به گفتمان تبدیل نمیشود.» این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس همچنین تصریح کرد: «باید این مجموع مفاهیم را به یک تحول واقعی گره بزنیم تا تبدیل به یک گفتمان شود.» محمد فاضلی که دیگر سخنران این همایش بود، با تاکید بر اینکه «در سیاست باید امنیت، تفاهم و رونق وجود داشته باشد»، گفت: «این سه مقوله یکدیگر را تقویت و تضعیف میکنند و هیچکدام از این سه مورد، بدون همدیگر پایدار نمیماند.» این جامعهشناس همچنین با تاکید بر اهمیت مساله «پایداری»، از لزوم حرکت بهسوی «پایداری محیطزیستی»، «پایداری سیاسی»، «پایداری اجتماعی» و «پایداری فرهنگی» سخن گفت و خاطرنشان کرد: «اجتناب جدی از دمیدن بر شقاقها و شکافهای اجتماعی، خواه شکاف دینی، قومی و مذهبی یا شکافهای ناشی از سبک زندگی ایرانیان، افزایش ظرفیت زندگی مسالمتآمیز و تفاهم بین گروههای اجتماعی و سرمایه هر نظام اجتماعی است. هیچکس حق ندارد با کردار و گفتارش به این ظرفیت زندگی مسالمتآمیز ضربه بزند و انسجام اجتماعی را از ببین ببرد.» فاضلی سپس به مساله «خشونت» اشاره کرد و گفت: «جامعه براساس انباشته شدن مسالههایش در مسیر حرکت به سوی انواع خشونت است که این امر ایران امروز را تهدید میکند. دولت چهاردهم باید بسترهای جلوگیری از خشونت را فراهم کند. خشونت در اقشار و گروههای مختلف وجود دارد؛ دولت چهاردهم در گفتار و کردار، پیشگام برای حل چنین امری باشد.»
آغاز روند بازگشت به ملت!
عباس عبدی که دیگر سخنران این همایش بود، صحبتهایش را با این نکته آغاز کرد که هیچ حکومتی قادر نیست با نوعی «اقتدار اقلیت» به حیات خود ادامه دهد و «دیر یا زود این رویه و این سیستم سیاسی به بنبست میرسد.» این روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی همچنین با اشاره به برخی تحولات اخیر ازجمله سانحه بالگرد ریاستجمهوری که عملا منجربه برگزاری انتخابات زودهنگام شد، گفت: «بنیان این اتفاقات ریشه در دو شکاف دارد؛ شکاف در درون ساختار قدرت و شکاف مردم و حاکمیت. متاسفانه خصوصا در سالهای اخیر در ایران قوا آنطور که باید مکمل یکدیگر نبودند، بلکه مقابل همدیگر هستند. صحبتهای نمایندگان را میبینید برخی انگار حالت اپوزیسیونی دارند. حتی شکاف در درون دیگر قوا از جمله دولت هم وجود دارد. وقتی با شکاف مواجه هستیم هیچ پروژهای پیش نخواهد رفت.» عبدی که معتقد است «بدترین نوع شکاف، شکاف بین حاکمیت و ملت است»، گفت: «تا وقتی این شکافها وجود دارد، امکان ندارد یک گام پیشرو برداریم.» او در عین حال با تاکید بر اینکه «بیش از همیشه به آینده ایران امیدوار هستم»، گفت: «انتخابات ۱۴۰۳ اول این راه است؛ ایده این بود که با این انتخابات، بازگشت به جامعه صورت گیرد و شکاف ملت و دولت و شکاف قدرت حذف و ترمیم شود تا توسعه و آرامش مردم به وجود بیاید و باعث اعتماد ملت شود. آن موقع متوجه میشوید پیچیدهترین سیاستهایی که در این کشور حل نشده بود، در این دولت به نفع مردم حل خواهد شد. راه آن تن دادن همه ساختار قدرت به حاکمیت قانون است.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد