20 - 09 - 2024
درسهای صنعتی برجام
اهداف بزرگ، هزینههای بزرگی را طلب میکنند. این یک اصل پذیرفته شده است که نمیتوان بدون پرداخت هزینههای گزاف، تغییرات عمقی و بنیادینی را پدید آورد. هزینههایی که گاهی شیرینی موفقیت به دست آمده را در کام تلخ میکند و زحمات انجام شده را زیر سوال میبرد اما آیا نمیتوان با زمینهچینی مناسب و بالا بردن آمادگیمان تا رسیدن موعد مقرر، خسارت را تا جای ممکن کاهش داد و با خیالی آسوده از دستاوردها لذت برد؟
23 تیر 1394 تاریخی بود که به آرزوهای یک ملت، رنگ و بوی تازهای بخشید و به میلیونها نفر نوید فردایی بهتر را داد. هرچند از آن پس هیچ چیز آنگونه که انتظار میرفت پیش نرفت. پرونده برجام؛ پروژهای که سالهای سال برای آن از سمت طرفین مختلف زمینهچینی شده بود در 18 اردیبهشت 1397 با خروج ایالات متحده به پایان زودهنگام خود رسید و تلاشها برای احیای آن یا زمینهچینی هرگونه توافق جدید نیز تا به امروز با بنبست مواجه شده است.
درسهای تاریخی
کارنامه برجام همزمان کوتاهتر و گستردهتر از آن است که بتوان به سادگی قضاوت کلی از آن به عمل آورد؛ از ورود هیاتهای مختلف اقتصادی و سیاسی از سراسر دنیا به کشور گرفته تا دسترسی راحتتر صنایع به مواد اولیه و دسترسی به بازارهای چند صدمیلیون نفری جهانی. در میان تمام این تاثیرات ریز و درشت یک پسآمد وجود دارد که به نظر میرسد بررسی آن اهمیتی کلیدی و استراتژیک برای آینده صنایع و اقتصاد کشور دارد و آن از بین رفتن یا تضعیف بسیاری از صنایع کوچک و بزرگ در پی آزادی عمل در واردات بود. امری که مشخص بود این بود که بسیاری از صنایع ایرانی که تا پیش از آن رقیب جدی در بازارهای داخلی نداشتند، نمیتوانستند از پس رقبای گردن کلفت خارجی برآیند و رو به افول رفتند. درست است مدت اجرای برجام کوتاه بود اما اگر به درستی نگاه کنیم در همان مدت کوتاه، درسهای بسیاری نهفته است که میتوانیم از آن برای اطمینان از عدم تکرار اشتباهات در آینده بهره برد و گویا این روزها لزوم تامل درباره آن به دلیلی که جلوتر ذکر میکنیم دوچندان شده است.
صدای پای تغییرات
«باور داریم صلح و برادری عامل اصلی توسعه و پیشرفت همه ملتهای مسلمان است، با شرکای تجاریمان روابطمان را تقویت میکنیم و با کشورهای اروپایی به دنبال راهحلهای مشترک برای رفع اختلافات و سوءتفاهمات هستیم. همچنان که در راستای منافع ملت عزیزمان با هر کشوری که به مردم ما احترام بگذارد، حقوق آنها را به رسمیت بشناسد و از موضع رفع اختلافات و عمل به تعهدات وارد شود، مذاکره میکنیم.» این پاراگراف که مهمترین بخش از گفتههای مسعود پزشکیان، رییسجمهور جدید کشور در نخستین نشست خبری با اهالی رسانه بود چیزی بسیار فراتر از چندین جمله ساده است. حتی اگر با نگاه بسیاری از رسانههای جهان که با تفسیری اغراقگونه از این سخنان خبر از توافق احتمالی ایران و غرب دادند به ماجرا نگاه نکنیم کمترین معنای آن میتواند مشاهده برخی تغییرات در سطح کلان سیاست خارجه کشور باشد.
خروج از جزیره اقتصادی
عباس آرگون، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران در گفتوگو با «جهانصنعت» به بررسی اقدامات لازم در صورت ورود به توافق احتمالی با غرب به جهت تضمین ادامه حیات صنایع داخلی پرداخت. او گفت: باید جوانب گوناگونی را در نظر بگیریم. دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، ارتقای بهرهوری، تامین و مصرف انرژی و دانش مدیریتی تنها برخی از موضوعاتی است که باید لحاظ شود اما در این میان یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد و آن هم این است که ما اگر به بازارهای جهانی متصل نشویم آسیب بسیار بیشتری را نسبت به عدم اتصال به آنها متحمل میشویم. اقتصاد ما دیر یا زود باید از این حالت جزیرهای خارج شود و در رقابتهای جهانی خود را ارتقا دهد؛ نمیتوان با محدود ماندن رشد کرد. روندهای اصلاحی همیشه درد فراوانی به همراه دارند اما برای فردای بهتر باید آن را تحمل کرد.
وی ادامه داد: اقتصاد ما بیماریهای فراوانی مانند تورم، تکنولوژی پایین، مشکلات مدیریتی و مشکلات تامین مالی، تولید، فروش و بازارهای مالی، دخالت گسترده دولت، قیمتگذاری دستوری و امثالهم را دارد. برای هرکدام باید متناسب با مشکل اقدام به یافتن راهحل کرد اما اگر اقتصاد ایران به جهان نپیوندد آسیب بسیار بیشتری را متحمل خواهد شد. تا به اینجای کار تحریمها چقدر هزینه تجارت خارجی را بالا برده است؟ چقدر قیمت تمام شده محصول را بالا برده است؟ چقدر در دسترسی ما به تکنولوژیهای روز جهان مانعتراشی کرده است؟
لازم و ملزوم
آرگون گفت: آمادگی برای کم کردن هزینههای پیوستن به اقتصاد جهانی و حرکت به سمت آن با یکدیگر ارتباطی دوطرفه و تعاملی دارند. ما تا زمانی که به سمت اقتصاد جهانی و عادیسازی روابط حرکت نکنیم، نمیتوانیم از تکنولوژیهای روز جهان استفاده کنیم و یکی از بزرگترین موانع صنعتیمان یعنی عدم دسترسی به آخرین تکنولوژیها را برطرف سازیم و قدرت صنایعمان را افزایش دهیم تا زمانی که تحریمها رفع نشود ما نمیتوانیم به مواد اولیه با قیمت مناسب دسترسی پیدا کنیم و با پایین آوردن قیمت تمام شده محصول، قدرت رقابتیمان را بالا ببریم. تمام این موارد، لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
کدام مشکلات را باید حل کنیم؟
وی ادامه داد: البته لازم به ذکر است تمام مشکلات ما منوط به تحریمها هم نیست و برخی ناشی از قصور و کوتاهی خودمان است که باید آنها را پیش از رفع تحریمها و برداشتن قدمهای بعد برطرف کرد. مشکلات زیرساختی که در کشور با آنها دست به گریبان هستیم یکی از این موارد است. مورد دیگر رسیدن به استانداردهای جهانی در مدیریت نظام بانکی و نظام تجاری داشته باشیم تا بتوانیم پس از رفع تحریمها حرفی برای گفتن داشته باشیم. نظام بانکی هنوز که هنوز است در بحثهایی مانند کفایت سرمایه و مدیریت بانکی منطبق با معیارهای روز جهان جای کار زیادی دارد. باید بررسی و انطباقسازی کرد که ما چقدر با استانداردهای روز جهان در بحثهای مدیریت بانکی تفاوت داریم. در مرحله بعد ما باید به سمت تغییر قوانینی که مانع انطباق ما با آن استانداردها میشوند حرکت کنیم. برداشتن قیمتگذاری دستوری میتواند جهش بزرگی در این روند باشد چرا که بسیاری از صنایع مانند خودرو همین الان هم در حال ضرر هستند و مشخصا با این وضع نمیتوانند وارد بازارهای رقابتی شوند.
ارزشافزوده
وی در خاتمه سخنانش گفت: صنایع ما هنوز هم در اکثر بخشها ساختمحور نیست بلکه منابعمحور است. اگر بخواهیم به بازارهای جهانی وارد شویم باید به نیاز آن بازارها توجه ویژهای داشته باشیم و تلاش کنیم به سمت صادرات کالاهایی که با ارزشافزوده بالا حرکت کنیم و همانگونه که گفتم کالاهایی با ارزشافزوده بالا نیازمند تکنولوژی روز جهان است. درنهایت تحقیقات بازار و نیازسنجی بازارهای هدف امری مهم است و از آن مهمتر یک ثبات در بخش مدیریتی است. باید به نقطهای برسیم که بازار هدف را با تنها یک بخشنامه از دست ندهیم و بتوانیم به سمت برنامهریزیهای بلندمدت حرکت کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد