18 - 09 - 2024
دانشجویان پولدار
«جهانصنعت»- در سالهاي اخیر عدالت در دسترسی به امکانات آموزش عالی در بین خانوارهاي دهکهاي مختلف درآمدي مورد توجه عموم مردم و سیاستگذاران قرار گرفته است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با بررسی دقیق دادهها و شواهد آماري، میزان و کیفیت تحصیلات دانشگاهی براساس رتبه کسب شده در آزمونهاي سراسري و نیز هزینههاي آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی را به تفکیک گروههاي درآمدي ترسیم کردهاند. نتایج آماري نشان میدهد که بهرهمندي دهکهاي بالای درآمدي از امکانات آموزش عالی در کشور چه از لحاظ کمی و چه کیفی تفاوت چند برابري با دهکهاي پایین دارد. اگرچه مقایسه نتایج بررسیهاي شورايعالی انقلاب فرهنگی در سال 1399 با نتایج این پژوهش در سال 1402 نشان میدهد که شکاف بین سهم دهکهاي مختلف درآمدي از رتبههاي برتر زیر ۳هزار در حال کاهش است. براساس نرخ پوشش نابرابر تحصیلات عالی، بهرهمندي از یارانههاي دولتی براي آموزش عالی نیز به طور طبیعی در میان دهکهاي درآمدي نامتقارن است. با بررسی نتایج آماري در رابطه با میزان هزینهکرد براي مقاطع تحصیلی آموزش پایه و آموزش عالی به این نتیجه میرسیم که افزایش هزینههاي آموزش عالی براي خانوارها، ازجمله حذف کامل یارانه در دانشگاههاي دولتی پولیسازي دانشگاهها دسترسی میان دهکهاي درآمدي را بیش از پیش نابرابر میکند. براساس آمارهای حداقل 30درصد از دانشجویان در همه انواع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و همه رشتهها در مقطع کاردانی و کارشناسی، از دو دهک بالای درآمدي هستند. سهم دو دهک پایین درآمدي کمتر از 10درصد و در مواردي حتی نزدیک به 5درصد است. این نسبت نامتقارن طبعا با ناعدالتی در برخورداري از منابع عمومی آموزش عالی، ازجمله یارانههاي دولت همراه است. نزدیک به ۵۵درصد رتبههاي کشوري زیر ۳هزار، 50درصد تمامی رتبههاي زیر 10هزار و ۴۴درصد تمامی رتبههاي زیر 20هزار کنکورهاي سراسري از دو دهک بالای درآمدي هستند. در حالی که سهم دو دهک پایین درآمدي از رتبههاي زیر ۳هزار، 10هزار و 20هزار به ترتیب حدود ۳درصد، ۵درصد و 7درصد است. وضعیت بیعدالتی به طور خاص در گروه آموزشی ریاضی و تجربی بیشتر از علوم انسانی است. کسب رتبههاي برتر به صورت نامتقارن، طبعا دسترسی نابرابر به رشتههاي پرمتقاضی در دانشگاههاي برتر را در میان دانشجویان خانوارهاي دهکهاي مختلف درآمدي به همراه دارد بنابراین شکاف بین بهرهمندي دهکهاي مختلف درآمدي از رتبههای زیر ۳هزار گروه علوم تجربی در حال کاهش است. به نحوي که سهم دهکهاي یک و دو از رتبههاي زیر ۳هزار در آزمون سراسري سال 1399 از 4/0درصد به 5/4درصد رسیده است و شکاف دهکهاي 9 و 10 از 4/75درصد به 1/52درصد رسیده است. این در حالی است که متوسط هزینه آموزشی سالانه خانوارها در دو دهک بالا براي هر فرزند در مقطع دبیرستان متوسطه دوم و پیشدانشگاهی بسیار بیشتر از دو دهک پایین است. درصد قابلتوجهی از فرزندان دو دهک بالا به مدارس غیردولتی میروند و شهریه متوسط بیش از 10میلیون تومان پرداخت میکنند. دانش آموزان دو دهک پایین عمدتا به مدارس دولتی با هزینه آموزشی ناچیز براي خانوار میروند. میزان هزینهکرد آموزشی بیشتر خانوارهاي پردرآمد روي فرزندان با ثبتنام در مدارس غیردولتی، همچنین هزینههاي جانبی کلاسهای تقویتی و کتابهاي کمک آموزشی میتواند توضیحدهنده موفقیت فرزندان خانوارهاي برخوردار در آزمونهاي سراسري ورود به دانشگاه باشد. با این حال نابرابري در نرخ تحصیلات دانشگاهی میان دو دهک بالا و پایین درآمدي، در دانشگاههاي بدون شهریه دولتی در قیاس با دانشگاههاي داراي شهریه غیردولتی کمتر است نسبت نرخ نابرابر- دو به یک در قیاس با سه به یک در دانشگاههاي دولتی به نسبت غیردولتی بدین ترتیب به نظر میرسد که سیاست رایگان بودن شهریه اثر مثبتی در کاهش بیعدالتی در تحصیلات دانشگاهی در بین دهکهاي درآمدي داشته است. خانوارهاي دو دهک پایین درآمدي در کشور سهم بالاتری البته همچنان نابرابر، در قیاس با دهکهاي بالاتر از رتبههاي برتر در منطقه ۳ در قیاس با منطقه یک دارند. ۱۱درصد در قیاس با ۳درصد، از میان رتبههاي زیر ۵هزار در هر منطقه. بدین ترتیب سهمیهبندي براساس مناطق توانسته تا حدودي دسترسی خانوارهاي کمدرآمد در کشور را ذیل سهمیه مناطق به صندلیهاي برتر دانشگاهها بهبود دهد.
نابرابری در میزان تحصیلات
آموزش عالی
یکی از معیارهاي بررسی عدالت آموزشی، نرخ دسترسی گروههاي مختلف درآمدي به آموزش عالی است. دستیابی به آموزش عالی براي فرزندان خانوارهاي کمدرآمد، نقش مهمی در ارتقاي طبقه اجتماعی آنها دارد. نرخ تحصیل آموزش عالی را براي فرزندان خانوارهاي دهکهاي مختلف درآمدي نشان میدهد. بدین منظور در میان فرزندان 18 تا ۲۴سال خانوارها، افرادي را که فارغالتحصیل یا دانشجو در مقطع کاردانی و کارشناسی شناسایی کرده و نسبت جمعیت آنها به نسبت کل جمعیت فرزندان 18 تا ۲۴ساله خانوارها از جامعه 6میلیون نفری است.
دسترسی به آموزش عالی رابطه مستقیم و چشمگیري با دهک درآمدي خانوار افراد دارد. حدود 27درصد فرزندان 18 تا ۲۴سال در دهک اول و دوم درآمدي وارد دانشگاه شدهاند در حالی که این نسبت براي دهکهاي نهم و دهم درآمدي 57درصد است که تفاوت دو برابري را نشان میدهد. یعنی در دو دهک بالا جامعه از هر پنج نفر سه نفر یا داراي مدرك دانشگاهی هستند یا در حال حاضر دانشجو بودهاند اما در دو دهک پایین از هر پنج نفر بین یک تا دو نفر داراي تحصیلات دانشگاهی بودهاند. بدین ترتیب مشارکت دهکهاي برخوردار در آموزش عالی به مراتب بیشتر از دهکهاي کمتر برخوردار است. به نظر میرسد با وجود هزینههاي نسبتا پایین آموزش عالی به لحاظ شهریه در کشور، سایر هزینههاي ضمنی این مساله از جمله هزینه زندگی و نیز درآمدهاي از دست رفته حین تحصیل یا مسائل انگیزشی ـ رفتاري، یا صرف موانع ورود به دانشگاه کنکور سراسري مشارکت دهکهاي پایین جامعه در آموزش عالی را کاهش داده، به گونهاي که آنها این نوع سرمایهگذاري در سرمایه انسانی را براي خود بهینه نمیبینند یا قادر به انجام آن نیستند.
نقش تحصیلات والدین در تحصیلات دانشگاهی
درآمد خانوار طبعا تنها عاملی نیست که در تحصیلات دانشگاهی فرزندان تاثیرگذار است. اساسا درآمد ممکن است صرفا نماینده و نشانگر سایر متغیرها و عوامل بنیاديتر در سطح خانواده و محیط زندگی باشد که در انگیزه و طلب تحصیلات دانشگاهی فرزند تاثیرگذار است. رابطه میان تحصیلات دانشگاهی فرزندان و سطح تحصیلات والدین به وضوح مشخص است. از فرزندان خانوارهاي با تحصیلات والدین زیر دیپلم کمتر از 30درصد داراي تحصیلات دانشگاهی هستند، در حالی که فرزندان خانوارهاي با تحصیلات والدین در سطح دانشگاه با نرخ نزدیک به 75درصد داراي تحصیلات دانشگاهی هستند.
تحصیلات والدین در انگیزه کسب تحصیلات دانشگاهی فرزندان موثر است. باید توجه داشت که خانوارهاي با تحصیلات والدین بالاتر به طور متوسط درآمد بیشتري نیز دارند و این دو همبستگی، ارتباط بین تحصیلات دانشگاهی فرزندان و درآمد خانوار را میتواند توضیح دهد.
البته درآمد خانوار به طور مستقیم نیز میتواند از طریق سازوکار کمک در پرداخت شهریه و رفع موانع مالی در تحصیلات دانشگاهی فرزند موثر باشد. از بین این عوامل، تحصیلات والدین نقش پررنگتري دارد. درآمد خانوار نیز به خودي خود، حتی پس از کنترل روي اثر تحصیلات والدین، در تحصیلات دانشگاهی فرزندان موثر است.
به طور مشخص، نتایج برآورد این جدول بیان میدارد که در ازاي هر 100درصد افزایش درآمد خانوار، نرخ تحصیلات دانشگاهی فرزند حدود ۵واحددرصد، با فرض ثابت بودن سایر متغیرها تحصیلات والدین و سایر اعضاي خانوار افزایش مییابد. این نتیجه میتواند نشان از کشش قیمتی بیشتر تقاضاي آموزش عالی و اصطکاكها و موانع مالی براي فرزندان در خانوارهاي با درآمد کمتر باشد.در نتیجه با وجود حمایت مالی دولت در قالب شهریه رایگان و یارانه هزینههاي جانبی خوابگاه و تغذیه و … دانشجو دسترسی به آموزش عالی در میان گروههاي مختلف درآمدي، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی به صورت معناداري ناعادلانه است. خانوارهاي دهکهاي بالاتر درآمدي با هزینهکرد چندین برابري در مقطع دبیرستان و پیشدانشگاهی موجبات کسب رتبههاي برتر و تصاحب بهترین صندلیهاي دانشگاههاي دولتی را براي فرزندانشان فراهم میکنند.
حداقل 30درصد از دانشجویان در همه انواع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و همه رشتهها در مقطع کاردانی و کارشناسی، از دو دهک بالای درآمدي هستند. سهم دو دهک پایین درآمدي کمتر از 10درصد و در مواردي حتی نزدیک به ۵درصد است. این نسبت نامتقارن طبعا با نابرابري در برخورداري از منابع عمومی آموزش عالی، ازجمله یارانههاي دولت همراه است.
خانوارهاي دو دهک پایین درآمدي در کشور سهم بالاتری البته همچنان نابرابر، در قیاس با دهکهاي بالاتر از رتبههاي برتر در منطقه ۳ در قیاس با منطقه یک دارند. 11درصد در قیاس با ۳درصد، از میان رتبههاي زیر ۵هزار در هر منطقه بدین ترتیب سهمیهبندي براساس مناطق توانسته تا حدودي دسترسی خانوارهاي کم درآمد در کشور را ذیل سهمیه مناطق به صندلیهاي برتر دانشگاهها بهبود دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد