19 - 02 - 2025
دانشجویان قربانی ناامنی
سارا پوردلجو- ناامنی در شرایط امروز جامعه، همراه با افزایش تورم و بالا رفتن هزینههای زندگی، بیش از پیش بیداد میکند. یکی از اتفاقات تلخ و ناگوار که برای امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ساله دانشگاه تهران در کوی دانشگاه رخ داد، نمونهای از این وضعیت ناامن است. در سالهای اخیر، بیشتر از هر زمان دیگری شاهد چنین دزدیهایی بودهایم که نهتنها منجر به آسیبهای جسمی، بلکه گاهی به کشته شدن افراد نیز منتهی شدهاند. فارغ از اینکه تحت هر شرایطی سرقت و چنین جرائمی محکوم هستند و باید با این افراد برخورد جدی صورت گیرد اما نمیتوان منکر تاثیر شرایط اقتصادی و وضعیت اجتماعی جامعه در افزایش اینگونه جرائم شد. ناکارآمدی دولت در رسیدگی به مشکلات معیشتی و اجتماعی نیز مزید بر علت است. البته دیروز محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از بازداشت عاملان آن خبر داد. وی با بیان اینکه متهمان در اعترافات خود اعلام کردند که انگیزهشان سرقت بوده است، گفت: «متهمان انجام ۳۰ تا ۴۰فقره سرقت طی دو تا سه ماه اخیر را اعتراف کردهاند که البته نیاز به بررسی بیشتر دارد، هرچند این سرقتها منجر به دستگیری متهمان نشده و اقدام مجرمانه آنها تداوم پیدا کرده است که در نهایت منجر به قتل دانشجوی دانشگاه تهران شد.»
بحران اقتصادی از عوامل مهم در افزایش ناامنیها به شمار میرود
دکتر سعید معیدفر، جامعهشناس درخصوص ریشهیابی و تاثیر شرایط اقتصادی جامعه در بروز چنین جرائمی به «جهانصنعت» گفت: آنچه در این حادثه رخ داده، دو وجه دارد؛ یک وجه آن دانشجویی است که مورد حمله قرار گرفته و برای حفظ اموال خودش که برایش بسیار ارزشمند بوده، مقاومت کرده و به چنین شیوه فجیع و ناگواری کشته میشود. وجه دیگر آن کسانی هستند که به چنین کاری دست میزنند. براساس گزارشهای اعلام شده نیز چنین مواردی کم نیست.
وی افزود: این موضوع از نزدیکان و اطرافیان بارها به گوش رسیده که موبایل یا وسایل دیگر آنها در خیابان توسط زورگیر و سارق به سرقت برده شده و این امر ناشی از ناامنی است. این موضوع به سرقت از اتومبیل و خانههای مردم هم تعمیم پیدا میکند که نگرانی مهمی را برای مردم جامعه به وجود آورده و احساس میکنند نه در خانه، نه در اتومبیل و نه پای پیاده امنیت ندارند. این موضوع برمیگردد به شرایط بسیار دشوار اقتصادی و ناهنجاریهایی که در کشور اتفاق میافتد. در چنین شرایطی، افزایش این ناامنیها و سرقتها تابع افرادی که این کار را انجام میدهند نیست، بلکه تابع شرایط اقتصادی بسیار بد حاکم در کشور است.
این جامعهشناس بیان کرد: شرایط اقتصادی، روزبهروز بدتر میشود و کشور در یک مسیر فروپاشی تمامعیار اقتصادی قرار گرفته است. طبیعی است که در چنین وضعیتی، افراد جامعه برای امرارمعاش و گذران زندگی، دست به چنین خلافهایی بزنند. از طرف دیگر، بحرانهای اجتماعی باعث شده تا قانون و مقررات و مسیرهای زندگی به کل تغییر کنند. اغلب افراد تلاش میکنند که برای امرارمعاش از راههای قانونی و هنجارمند استفاده کنند اما بخشی از جوانان جامعه نیز به دلیل نبود شغل و ناامنی اقتصادی و سستی مقررات و قوانین و رویکرد دولت ممکن است برای مواجهه با این عوامل به هنجارشکنی روی بیاورند و میزان این قبیل جرائم در کشور زیاد شود.
دکتر معیدفر از سرقتهای کوچک تا باندهای سازمانیافته و دزدیهای کلان گفت: در حال حاضر با چندین نوع دزدی مواجه هستیم؛ یکی دزدیهای کلان که سوءاستفادهکنندگان از بانکها و کسانی که از رانتهای بسیار بالایی برخوردار هستند و به صورت میلیاردی شاهد دزدی و فساد در آنها هستیم. این مساله باعث سستی باور و اعتقاد مردم به درستکاری، صداقت، امانت و زیست هنجارمند میشود. وقتی آمار این فسادها و دزدیهای کلان از بانکها و سیستمهای مختلف که آنطور باید و شاید با آنها برخورد نمیشود و بعدتر افشا میشود، افزایش مییابد، باعث میشود ذهنیت عموم جامعه تغییر کند و زندگی شرافتمندانه زیر سوال برود، بنابراین این موضوع امری است که باعث تعمیم زندگی هنجارشکن، غیرشرافتمندانه و چه بسا دزدی میشود. سرقتهای دیگری هم هست که سازمانیافته صورت میگیرد، مثلا سرقت از طلافروشی یا صندوق امانات بانک مرکزی و در عین حال سرقتهای خرد که اصطلاحا به آن «دلهدزدی» میگویند. این دلهدزدها هستند که با احکام شدیدتر و سخت با آنها برخورد میشود، در حالی که به نظر میرسد این افراد از قشرهای پایین و محروم جامعه هستند که به دلیل محرومیتهای اقتصادی و فرهنگی، خردهفرهنگهایی را شکل دادهاند که باعث ترویج بیشتر چنین رفتارهایی میشود. در خصوص اینکه چرا چنین اتفاقی باید برای دانشجویی که مشخص است زندگی دانشجویی دارد و شاید دارایی چندانی نداشته باشد، اتفاق میافتد، باید گفت که دلیل آن شاید این باشد که برای افراد واضح است که یک دانشجو قطعا به همراه خود لپتاپ یا موبایل هوشمند که در دنیای امروز نوعی ابزار کار به حساب میآید را به همراه دارد.
او ادامه داد: سارقان حتی به همین دزدی از یک دانشجو هم اکتفا میکنند. البته این ضربالمثل نیز وجود دارد: تخممرغ دزد روزی شتر دزد میشود و به تدریج همین دلهدزدها روزی به باندهای سازمانیافته برای سرقت بدل میشوند. عملا این قبیل افراد تحت نظر نیستند و در صورتی دستگاههای امنیتی وارد میشوند که احساس کنند این نوع سرقت موجبات ناامنی بزرگتری را فراهم کند. ما با یک مساله فردی روبهرو نیستیم بلکه با یک موضوع اجتماعی مواجهیم. چون شرایط کشور و شرایط اقتصادی کشور ناهماهنگ بوده و در نتیجه بروز چنین سرقتها و رفتارهایی افزایش مییابد، بنابراین طبیعی است که تعداد زورگیرها و افرادی که درگیر خشونت هستند، افزایش مییابد.
رییس انجمن جامعهشناسی ایران اظهار کرد: ناکارآمدی دولت باعث افزایش فقر در انواع مختلف آن در جامعه میشود، از جمله فقر اقتصادی و فقر اجتماعی که به معنای سست شدن هنجارهای اجتماعی و راهحلی نیز برای آن در نظر گرفته نشده است. متاسفانه به مرور کار به جایی میرسد که کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که خودش یا خانواده و اطرافیانش مورد اخاذی و سوءاستفاده و جرائم خشن قرار نگرفته باشند. در اینجا متوجه میشویم که با یک مساله گسترده روبهرو هستیم که ریشههای آن را باید در ناکارآمدی مسوولان دولتها و هنجارهای اجتماعی و نظام اقتصادی و بحران فرهنگی جستوجو کنیم، نه در ارتباط با کسانی که دست به این نوع رفتارها میزنند. متاسفانه جامعه حال خوبی ندارد و وضعیت اقتصادی بسیار بد است و روزبهروز نیز بدتر میشود و به سمت یک فروپاشی تمامعیار اقتصادی میرویم. در عین حال به لحاظ اجتماعی هم رفتارهایی که باعث همبستگی و اعتماد افراد به یکدیگر میشود، در وضعیت بحرانی قرار گرفته است. از طرفی ایران، یکی از کشورهایی در جهان به شمار میرود که نگاه منفی نسبت به آن وجود دارد و مردم این نگاه منفی را در همه زمینهها حس میکنند که دال بر وضعیت ناخوشایند جامعه امروز ما است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد