9 - 02 - 2025
خون دل میخوریم تا گرسنه نباشیم!
علیرضا کیانپور- «دشمنان فکر میکنند با تحریم از گرسنگی خواهیم مرد اما اینطور نیست؛ ما قادریم با قدرت به قله برسیم و در همه حوزهها در منطقه اول باشیم بنابراین همه باید خون دل بخوریم. باید زحمت کشید»؛ این بخشی از سخنان مسعود پزشکیان است که روز گذشته در جریان یکی از برنامههای سفر خود به استان کرمان مطرح شد و هنوز نیمروز شنبه نرسیده بود که انتشار آنچه رییسجمهور درباره مقاومت در مقابل تحریم و گرسنگی احتمالی ناشی از تحریم گفته بود، موجی از واکنشهای کاربران شبکههای اجتماعی را بههمراه داشت. شهروندانی که باورشان نمیشد باید خرسند باشند که قرار نیست از گرسنگی بمیرند. آن هم لابد نه به این دلیل که نانی بر سر سفره دارند و خیالشان آسوده است که این پاره نان را در ادامه این مسیر طاقتفرسا خواهند داشت بلکه صرفا به این دلیل که به گفته شخص رییسجمهوری مملکت، «باید خون دل بخورند» و «زحمت بکشند!» شهروندانی که قریب به نیم قرن گذشته را هم زحمت کشیده و کم خون دل نخوردهاند. شهروندانی که پس از قریب به یک دهه تحمل جنگی که وقتی بالاخره در اتمام دهه نخست جمهوری اسلامی به پایان رسید، بهعنوان «طولانیترین جنگ کلاسیک جهان» به کتابهای تاریخ راه یافت. حال آنکه پایان این جنگ تاریخی، لزوما بهمعنای پایان دوران و شرایط جنگی نبود؛ چه آنکه بازماندگان آن جنگ هشتساله چارهای نداشته و ندارند، جز آنکه در تمامی این دههها و سالهای پس از آن جنگ، تحت فشار ناشی از «جنگ اقتصادی» روزگار بگذرانند و بهجای زندگی، هر روز و هر شب، تاب و توان و پایداری و مقاومتشان را مقابل تحریمهای سنگین و خانمانبرانداز اقتصادی بیازمایند و برای رفع گرسنگی ناشی از این تحریمها هم «خون دل بخورند» و «زحمت بکشند!»
آنچه اما پزشکیان در جریان سفر اخیر خود به استان کرمان مطرح کرد، بهویژه به این دلیل مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت که بهنحوی یادآور سخنانی بود که چند سال پیش از سوی یکی دیگر از مردان سیاست این مملکت مطرح شده بود. سخنانی که علیاکبر ولایتی در مهرماه 97 و در حالی به زبان آورد که دونالد ترامپ نخستین دوره ریاستجمهوری خود را سپری میکرد و از آنجا که در اردیبهشتماه همان سال، رسما از توافق هستهای با ایران خارج شده و فرمان بازگشت تحریمهای اقتصادی علیه ایرانیان در یک بازه زمانی 90 تا 180روزه را صادر کرده بود، هنوز خبری از فشار واقعی آن تحریمها نبود و تنها نگرانی ناشی از بازگشتشان بود که بازار ارز ایران را به تلاطم انداخته بود. زمانی که ولایتی در همایشی در دانشگاه آزاد حاضر شد و با اشاره به شعار «تا انقلاب مهدی، نهضت ادامه دارد»، در حالی از «ادامه نهضت» سخن گفت که در عین حال معتقد بود شرایط آن روزهای ایران و جهان «بدتر از هر زمان دیگری است و تنشها و موازنههای سیاسی به بالاترین سطح رسیده است.» ولایتی البته در همانحال مدعی بود که «وضعیت ما» در آن مقطع خاص، «بهتر از دیگران است.» با این همه اما اذعان داشت که «اکنون با وضع بیسر و سامانی مواجهیم که از قرن ٢٠ تاکنون بیسابقه بوده است.» آن هم در شرایطی که دونالد ترامپ یعنی همان سیاستمداری که ولایتی، او را «هفتتیرکش افسارگسیخته»، «کابوی آمریکایی»، «مخبط (پریشان عقل)»، «کابارهدار» و «کازینودار» میخواند، «به جان دنیا افتاده و در این شرایط، چاره این است که به فکر خود باشیم و به هیچکس و هیچ کشوری اطمینان نکنیم؛ مگر اینکه اطمینان قطعی داشته باشیم.»
با این همه اما آنچه در آن سخنرانی مهرماه97 علیاکبر ولایتی، افکار عمومی را آزرد، چند جمله پایانی آن سخنرانی بود. زمانی که این دیپلمات پیشین به تحولات و ناآرامیهایی اشاره کرد که منجر به شعلهور شدن آتش جنگ میان یمن و عربستان سعودی شده بود؛ جنگی که البته ولایتی اطمینان داشت که با پیروزی یمنیها پایان مییابد، چنانکه خطاب به مخاطبان سخنانش گفته بود: «یقین بدانید عربستان از یمنیها در یمن شکست خواهد خورد.» این در حالی بود که آنچه زمینهساز پیروزی یمنیها در برابر «زورگوییهای عربستان و متحدانش» خواهد شد، چیزی نیست مگر «مقاومت شیعیان یمن»؛ شیعیانی که ولایتی تاکید داشت باید الگوی ایرانیان باشند و «ما باید از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند. بهجای لباس لنگ میبندند و با تکهای نان خشک و پای پیاده، اسلحه به دست دارند و سعودیها از دستشان عاجز شدهاند!» همین مقایسه ولایتی بود که در آن زمان موجب آزردگی افکار عمومی ایرانیان شد و البته در عین حال، اینکه اساسا چرا باید برای ملت ایران، با این میزان سرمایه طبیعی و انسانی، چنین الگویی را تبلیغ کرد؟! پرسشی است که ازقضا روز گذشته نیز بار دیگر در ذهن بسیاری از شهروندان ایرانی و کاربران فارسیزبان شبکههای اجتماعی نقش بست فقط با این تفاوت که اینبار سخنان عجیب و سوالبرانگیز را نه زبان یک چهره اصولگرا بلکه از زبان سیاستمداری با رویکردی اصلاحطلبانه و دستکم بهظاهر توسعهگرا میشنیدند که با شعار «بهبود روابط با جامعه جهانی» و «گشایش درهای ایران به سوی دنیا» به ریاستجمهوری رسیده بود. با این همه اما او نیز معتقد بود که تصور «دشمنانی که فکر میکنند با تحریم از گرسنگی خواهیم مرد»، تصوری نادرست است اما نه به این دلیل که رییسجمهور قرار است با ابتکارهای دیپلماتیکی که با شعارش به ریاستجمهوری رسیده، مانع از اعمال این تحریمها شود بلکه صرفا به این دلیل که «همه باید خون دل بخوریم» ،«زحمت بکشیم» و زحمت باید کشید.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد