13 - 02 - 2024
خلخالی ندانسته حکم اعدام خودش را هم امضا کرد
برای اینکه نشان دهیم خلخالی در صدور حکم اعدام دقت ندارد، حکم اعدام خودش را در برگهای نوشتیم و لای برگههای دیگر گذاشتیم و به او دادیم؛ آن را هم امضا کرد! سپس رفتیم و همین حکم امضاشده (حکم اعدام خلخالی) را به دکتر بهشتی نشان دادیم و گفتیم: «ببینید که ایشان چگونه کیلویی عمل میکند تا جایی که حکم اعدام خودش را هم ندیده، امضا کرده است!» این یکی از خاطراتی است که ابوالفضل توکلی بینا بازگو کرده و اگرچه از جمله مبارزان و مخالفان حکومت محمدرضا پهلوی است، اما آنچه بعضا از روزها، هفتهها و ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای آغازین تثبیت قدرت جمهوری اسلامی روایت کرده، از جهاتی گوناگون جالبتر و خواندنیتر هستند. پایگاه خبری-تحلیلی عصر ایران به بهانه فرارسیدن چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، پای صحبتها و خاطرههای این یار دیرین بنیانگذار جمهوری اسلامی نشسته است. این وبسایت خبری که حاج ابوالفضل توکلیبینا را پیرمردی ۹۰ ساله، اما همچنان فردی دارای حافظهای قوی توصیف کرده، در ۱۰ بخش برخی از مهمترین و خواندنیترین خاطرههای او را منتشر کرده است. آنطور که این پایگاه خبری-تحلیلی به نقل از ابوالفضل توکلیبینا نقل کرده، در یکی از همان نخستین خاطرهها، به ماجرای رفتار عجیب و عمدتا خشن صادق خلخالی اشاره کرده و پس از طرح آنچه در نخستین سطور این گزارش خواندیم، پاسخ آیتالله بهشتی را به این اقدام ابوالفضل توکلیبینا درباره تندرویهای خلخالی نیز آورده و به نقل از بهشتی مینویسد: «انقلاب ما اسلامی است و من تا زندهام، ایشان را کنار میگذارم؛ لذا آقای خلخالی را پس از چندی بیرون انداخت.»
ابوالفضل توکلیبینا همچنین به ماجرای اعدام هویدا نیز اشاره کرده و در این رابطه میگوید: «مهندس بازرگان از امام نامه گرفته بود فعلا هویدا را نکشند. قبل از اینکه بازرگان وارد شود، به خلخالی خبر رسید و هویدا را تیرباران کرد. بازرگان با چند نفر دیگر که وارد شدند، خلخالی گفت: دیر آمدید! از امام امضا گرفته بودند هویدا را فعلا نکشید تا اطلاعات بگیریم، چون جایی به درد ما میخورد. حاج شیخ حسین کرمانی پدرخانم آقای محمدعلی انصاری که دوست صمیمی آقای جنتی است، نقل میکرد: «خدمت امام نشسته بودم که آقای جنتی که دادستان اهواز بود، آمد و میخواست اجازه اعدام یک نفر را بگیرد. امام فرمود: اگر قتلی انجام داده میتوانید وی را بکشید. آقای جنتی خیلی اصرار کرد، امام فرمود: همین که گفتم. آقای جنتی گفت: پس چطور هویدا را کشتید؟ امام برافروخت و عبا را به طرف وی پرت کرد و فرمود: من هویدا را کشتم؟! اصلا من خبر داشتم که هویدا کشته شده؟ آقای جنتی پابرهنه جلسه را ترک کرد و کفشهای وی را بعدا بردند.» لذا امام نقشی در قتل هویدا نداشت. (داخل گیومه خاطره حاج شیخ حسین کرمانی است که گوینده نقل کرده است.)
این مبارز انقلابی همچنین با اشاره به روزهای نخست پس از بازگشت بنیانگذار جمهوری اسلامی به ایران میگوید: «امام که به مدرسه علوی تشریف بردند، روزهای اول یا دوم نزدیک ۳۰۰ یا ۴۰۰ زن بیهوش شدند. آشیخ فضلالله محلاتی نزد امام آمد و گفت حرام است زنها اینجا بیایند! امام گفت: شما آخوندها خیال میکنید شاه را شما از تخت پایین کشیدید؟! این زنها با بغل کردن فرزندانشان به صحنه آمدند. سهم اینها را زیادتر کنید!» او همچنین با اشاره به موافقت بنیانگذار جمهوری اسلامی با اعدام برخی مقامهای حکومت پهلوی میگوید: «بعد از پیروزی انقلاب خلخالی یک لیست ۴۰ نفره نوشته بود از مقامات سابق که باید کشته شوند. در این لیست امام فقط روی چند نفر انگشت گذاشت و از جمله آنها فرمانده هوانیروز، رییس ساواک و فرماندار نظامی تهران بود. دیگری ناجی از اصفهان بود، میخواست زمین را گاز بزند که او را تیرباران کردند.» ابوالفضل توکلیبینا همچنین با اشاره به خاطرهای از تماس ژیسکاردستن با شاه گفته: «رییسجمهوری فرانسه به شاه زنگ میزند که با آیتالله خمینی چه کار کنم؟! شاه فکر کرده بود، چون فرانسه یک کشور مسیحی است امام نمیتواند کاری کند، به همین دلیل جواب داده بود: درباره ماندن ایشان مخالفتی ندارم. نوفل لوشاتو جایی که امام اقامت میکرد، با پاریس چهل کیلومتر فاصله داشت. محلی که امام اقامت کرد متعلق به فردی ایرانی به نام عسکری بود. وی به امام میگوید: من حاضرم اینجا را در اختیار شما بگذارم. حاج احمد آقا، محتشمیپور و اعضای دفتر مخالفت کردند. امام وقتی میبیند که آنجا موقعیت خوبی دارد و خنک و زیباست، همانجا میماند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد