8 - 10 - 2024
خانهها برق را میبلعند
هستی عبادی- صنعت برق ایران به عنوان یکی از ارکان نقشآفرین در توسعه اقتصادی و رفاه جامعه، سالهاست با چالشهای ناترازی تولید و مصرف دستبهگریبان است. ناترازیها نهتنها به قطعیهای گسترده در شبکه توزیع خانگی برق در فصول اوج مصرف منجر شده، بلکه آثار منفی چشمگیری بر صنایع وابسته به انرژی و تولید ناخالص داخلی کشور داشته است.
بخشی از برنامه هفتم توسعه شامل وظایفی بوده که در حوزه انرژی به دولت محول شده و از اهداف اصلی این برنامه، افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر به ۳۰درصد از کل تولید برق کشور تا پایان دوره است. ایران با بهرهمندی از منابع عظیم خورشیدی، ظرفیت بالقوهای برای تولید این نوع انرژی دارد، اما دستیابی به این هدف مستلزم سرمایهگذاری گسترده در فناوریهای نوین، توسعه زیرساختها و ارائه مشوقهای اقتصادی است. همچنین یکی دیگر از اهداف کلیدی این برنامه، کاهش ۶۰درصدی مصرف انرژی و بهینهسازی آن است.
این هدف با بهرهگیری از فناوریهای هوشمند مدیریت انرژی، ارتقای استانداردهای بهرهوری در صنایع و ساختمانها و فرهنگسازی برای کاهش مصرف محقق خواهد شد، اما در شرایطی که این روزها تمرکز اصلی مسوولان بیشتر بر عبور موقت و کوتاهمدت از بحرانها متمرکز است، این سوال مطرح میشود که آیا برنامههای بلندمدت و بلندپروازانهای مانند برنامه هفتم توسعه، اساسا قابلیت اجرایی شدن دارند؟
یکی دیگر از مباحث مهم، تامین مالی و جذب سرمایهگذاری برای حل بحران ناترازی برق است. معمولا پیشنهاد ساخت نیروگاههای جدید به عنوان راهکاری برای حل این مشکل مطرح میشود، اما آیا بهینهسازی نیروگاههای موجود نیز مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا اولویت با ساخت نیروگاههای جدید است یا بهینهسازی نیروگاههای فعلی اهمیت بیشتری دارد؟ سوال دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد، این است که آیا اصلاح قیمتها میتواند منجربه تغییر الگوی مصرف و کاهش فشار بر شبکه برق شود، یا این اقدام پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهتری به دنبال خواهد داشت؟
در مناظرهای که با حضور هاشم اورعی استادتمام دانشکده برق دانشگاه صنعتیشریف، رضا ریاحی مدیرعامل اسبق توانیر، کیومرث حیدری رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده نیرو و کریم افشار مدیرعامل شرکت تولید نیروی پرتو شمستابان در آكادمی دانایان برگزار شد، علاوهبر پاسخ این سوالات به ارائه راهکارهای مناسب برای برونرفت از بحران ناترازی برق پرداخته شد.
ناکارآمدی مدیریتی دولتی برق
در مناظره «ناترازی انرژی؛ چالشهای صنعت برق در ایران» رضا ریاحی، مدیرعامل اسبق توانیر گفت: ناترازی امروزه فیزیکی برق محصول سالها ناترازی مالی در صنعت برق است. به گفته وی، وزارت نیرو همچون همه بخشهای دولتی دنیا ناکارآمدیهای خاص خودش را دارد ولی واقعیت امر این است که مملکت گوش شنوایی برای شنیدن دردهای وزارت نیرو نداشته است.
ریاحی گفت: سالها وزارت نیرو تلاش کرد تا قیمتها واقعی شوند ولی هیچوقت همکاری لازم از سمت دولت و مجلس صورت نگرفت. زمانی هم چندین مصوبه صادر شد که دیگر خیلی دیر بود.
به گفته وی، متاسفانه همیشه اجازه میدهیم مسائل به بحران تبدیل شود تا جایی که نشود آن را جمع کرد بعد تازه کاری که باید 10سال قبلتر میکردیم را انجام میدهیم.
کیومرث حیدری، رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده نیرو هم در این میزگرد با بیان اینکه برای تولید یک کالا ایجاد بازار و زنجیرهای تولید مهمترین ارکان است، اظهار داشت: در زنجیره تولید ممکن است اتفاقاتی بیفتد که شاید دیده نشده است. مثل تحریم یا مقرراتی که برای صادرات وجود دارد. وقتی صحبت FATF میشود و برای آن ممانعت پیش میآید، حتما باید منتظر آثار آن بر کل زنجیره تولید بود. اینها مسائلی بوده که امروز به بسیاری از صنایع تحمیل شده است و میزان اهمیت آنها قابل کتمان نیست، اما آنچه اتفاقا در بخش تولید برق میگذرد ضمن اینکه متاثر از شرایط مسائل سیاست خارجی مثل تحریمها و FATF است، ناکارآمدی دولتی هم باید به مسائل این صنعت اضافه کرد. اساسا دولت و اقتصاد دولتی در شرایط ناترازی کنونی نقش مهمی داشته است.
حیدری با تاکید بر اینکه در طول حداقل نیمقرن گذشته اقتصاد برق در کشور دولتیتر شده، گفت: در یکدهه گذشته باوجودی که اقتصاد ما دولتیتر بوده اما به این شدتی که امروز احساس میشود، نبوده است. مساله دیگر قیمت است؛ وقتی از یک کالای اقتصادی قیمتگذاری از آن گرفته میشود، در واقع بدان معناست که همه چیز از آن کالا گرفته شده است.
رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده نیرو با بیان اینکه قیمتگذاری برق در شرایط کنونی تبدیل به مساله کلیدی شده است، گفت: وقتی از یک کالای اقتصادی راه افزایش قیمت گرفته میشود، یعنی آن صنعت به عقب برمیگردد. از سال84 که طرح تثبیت قیمتها در مجلس تصویب شد، به فاصله ۲۰سال ناترازی تشدید شد.
او گفت: قانون تثبیت قیمتها دو تاثیر در داخل صنعت برق گذاشت؛ بخش عرضه و عواملی که در سمت عرضه تاثیرگذارند. این دو عامل باعث شدهاند که توان عرضه روزبهروز تضعیف شده و توان تقاضا یا تمایل به تقاضا تشدید شود. رشد تقاضا بهطور طبیعی با رشد اقتصادی، رشد بخش مسکن و تقاضای رفاهی همراه بوده است. معمولا تقاضای بلندمدت صنعت برق از این زاویه محاسبه میشده و بر مبنای آن هم تجدید سرمایهگذاری صورت گرفته است.
او اضافه کرد: در طول 8سال گذشته، دستکم سهسال متوالی یا سهسال غیرمتوالی گذشته رشد اقتصادی منفی یا صفر در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است؛ یعنی آن عاملی که بهطور سنتی فکر میکردیم باید تقاضای برق را بالا ببرد، اتفاق نیفتاده است اما باید اذعان کنیم که افزایش تقاضا از این محل اتفاق افتاده، نیفتاده است.
حیدری با بیان اینکه تقاضا برای برق سال آینده به احتمال زیاد افزایش مییابد که میتواند به فروپاشی صنعت برق منجر شود، گفت: در گذشته هر یک انشعاب خانگی حدود یککیلووات تقاضای موثر داشته است، به این دلیل که یکسری وسایل برقی یا سرمایشی داشتهاند که مصرفشان محدود بوده است. اما به تدریج هریک وسیله سرمایشی جدیدی که اضافه میشود، تقریبا 2کیلووات به مصرف برق اضافه میکند. ما حدودا 30میلیون مشترک خانگی داریم که با فرض تقاضای قدیم، حدود 30هزار مگاوات برق برایش کفایت میکرده است. در واقع یک چیزی حدود یکسوم ظرفیت موجود برای تامین بخش خانگی نیاز داشتیم، اما در سالهای اخیر از یک طرف گرمایش زمین به مصرف مردم دامن زده که در نتیجه تمایل مردم به وسایل خنککننده افزایش یافته است.
او گفت: اگر آن 30میلیون مشترک هرکدام یک کولر گازی داشته باشند، 90هزار مگاوات برق لازم داریم. این 90هزارمگاوات یعنی پدیده «خروج ناشی از ازدحام» اتفاق میافتد و دولت ناچار میشود بخشهای دیگر را برای تامین برق خانگی کنار بگذارد.
کاغذ بازی به جای تولید
هاشم اورعی، استادتمام دانشکده برق دانشگاه صنعتیشریف هم در این میزگرد گفت: «مهمترین مساله همدلی و صداقتی است که ما باید در جامعه آن را ایجاد کنیم. متاسفانه مسوولان برق کشور به دلیل بیصداقتی که مردم دیدهاند، اعتبار و اعتماد سابق مردمی را از دست دادهاند. سالهاست از انرژیهای تجدیدپذیر حرف میزنند، اما پیشرفتی حاصل نشده است.
او افزود: مهندس رجبی میگوید 22هزار مگاوات از ظرفیت جدید را در دست اجرا داریم که 11هزار مگاوات آن تجدیدپذیر است؛ جهت اطلاع باید بگویم که در این 20 الی 30 سالی که درباره تجدیدپذیرها بحث بود، کل ظرفیت منصوب شده در کشور 1300مگاوات بوده است. معلوم است که این 11هزارمگاوات میشود کاغذ بازی! رسیدن به این اعداد از نظر فنی ممکن است منتها نه تا زمانی که دست دولت باشد. اصلا چه معنی دارد برق از یک کالای تجاری به یک ابزار سیاسی تبدیل شود. بنابراین خصوصیسازی باید حتما صورت گیرد که حتما هم بدون درد نخواهد بود. بعد فرهنگی آن بسیار مهمتر از بعد اجرایی آن است. باید اجازه دهیم مردم کار را در دست گیرند. به نظر من در همین شرایط معیشت باید قیمتها درست شوند اینکه برق ارزان است عدالت نیست، بلکه انتهای بیعدالتی است».
کریم افشار، فعال صنعت برق هم در این میزگرد گفت: «در شرایط فعلی امیدی به اصلاح قیمت ندارم. اگر تولیدی نباشد هرچقدر هم اصلاح قیمت صورت بگیرد باز اتفاقی نخواهد افتاد. ما راه دیگری به غیر از تجدیدپذیر نداریم.»
ریاحی در ادامه گفت: «با اینکه انرژی خورشیدی خوب است ولی بحثهای فنی آن قابل تامل است؛ یعنی استفاده از این انرژی یک حد مشخصی دارد. باید ملاحظات فنی را هم درنظر بگیریم. توصیه میکنم چون زمان نداریم برویم سراغ سایزهای کوچکتر انرژی تجدیدپذیر تا بتوانیم سریعتر آن را به ثمر برسانیم. اگر بخواهم راهکاری بدهم باید بگویم که به نظر من در ساختار مدیریتی فعلی نمیشود نتیجه مطلوبی گرفت. اگر تغییر رویکرد جدی اتفاق بیفتد ممکن است بتوان مسائل را حل کرد ولی اینکه این تغییر رویکرد در 2سال آینده اتفاق میافتد یا نه را نمیدانم.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد