16 - 11 - 2023
خالصسازی از روحانی
گروه سیاسی- «خالصسازی» انگار تمامی ندارد؛ روندی که اگرچه حالا در این چند سال اخیر با این تعبیر خاص، با هدف حذف تمامی رقبا و نیروهای سیاسی غیرهمسو در دستور کار گروهی خاص از نیروهای سیاسی و گروههای ذینفوذ در قدرت قرار گرفته، اما اگر منظور و مقصود از این رویه و روحیه را فراتر از آنچه مشخصا با این تعبیر خاص مراد میشود، در نظر بگیریم و نفس این رویه و رویکرد حذف رقیب را مدنظر قرار دهیم، باید اذعان کنیم که عمری به درازای عمر جمهوری اسلامی دارد. روندی که روزگاری، در آستانه برگزاری انتخابات مجلس سوم منجر به انشقاق دو گروه از روحانیون سیاسی و تشکیل مجمع روحانیون مبارز مقابل جامعه روحانیت مبارز شد و در نتیجه جناح چپ سیاسی- که اسلاف اصلاحطلبان امروزی هستند- را در مقابل محافظهکاران دستراستی قرار داد که حالا نزدیک به سه دهه بعد، بهعنوان نیروهای اصولگرا، انقلابی یا ارزشی شناخته میشوند.
واقعیت آن است که آنچه بهویژه پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، مشخصا با تعبیر «خالصسازی» شناخته میشود، از جهاتی با رویکردی که در سالها و دهههای پیشین منجر به حذف طیفهایی از نیروهای سیاسی شد، متفاوت است؛ تفاوتی که برای درک کم و کیفش کافی است به این مهم دقت کنیم که این تعبیر توسط علی لاریجانی وضع شده است؛ سیاستمداری محافظهکار که تا همین چند سال پیش، بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای جناح راست، در حذف نیروهای اصلاحطلب تاثیرگذار بود و وقتی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ با این واقعیت مواجه شد که خودش نیز در زمره حذفشدگان قرار گرفته، در نامهای ۳۰ صفحهای که در اعتراض به این رویه نوشت، این پدیده را «خالصسازی» نامید، آن هم در روزها و ماههایی که بحث «یکدستسازی حاکمیت» از مباحث داغ در فضای سیاسی-رسانهای کشور بود و پس از ردصلاحیت گسترده نمایندگان مجلس دهم و دیگر کاندیداهای غیراصولگرا در آستانه انتخابات مجلس یازدهم و تشکیل مجلسی یکدست اصولگرا با عنوان «مجلس انقلابی»، نوبت به آن رسیده بود که دولت نیز از هر نیروی غیراصولگرایی که امکان حضور در قدرت را داشت، خالی شود و یکدست و یکپارچه در اختیار نیروهای انقلابی و ارزشی قرار گیرد. روندی بهمنظور تشکیل حاکمیتی چنان یکدست که در آن حتی چهرههایی چون لاریجانی نیز «ناخالص» بودند و جایی نداشتند. به این اعتبار شاید بتوان گفت «خالصسازی» نهایت و غایت رویکرد حذف رقیب است و راهبردی رادیکال در راستای «یکدستسازی حاکمیت»!
جالب آنکه آنچه حالا حدود ۲ سال پس از آغاز روند «خالصسازی» در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، بار دیگر بحث از این رویکرد افراطی را به صدر اخبار بازگردانده، همین است که کشور بار دیگر در آستانه فصل انتخابات قرار گرفته است. چه آنکه اسفندماه پیشرو قرار است همزمان انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی در سراسر کشور برگزار شود و در شرایطی که هنوز موعد بررسی صلاحیت کاندیداهای هیچیک از این دو انتخابات به پایان نرسیده، شمار چشمگیری از کاندیداهای یکی از این دو انتخابات- که همان انتخابات مجلس دوازدهم باشد- ردصلاحیت شدهاند و برخی کاندیداهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز صراحتا خواستار ردصلاحیت همان معدود کاندیداهای متفاوت این انتخابات شدهاند. آن هم در حالی که در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، به اقتضای حال و هوای برگزاری این انتخابات و مهمتر از آن، بهواسطه شرایط حاکم بر این نهاد و مناسباتش، اساسا چندان شاهد حضور کاندیداهای متفاوت نیستیم. در نتیجه کاندیدای بهظاهر متفاوتی که حالا بسیاری از تریبونهای رسمی و غیررسمی خواستار ردصلاحیتش شدهاند، کسی است که هماکنون نیز عضو همین نهاد است و بهجز ۵ دوره حضور در مجلس شورای اسلامی و سالهای فعالیت در قامت بالاترین مقام اجرایی دستگاه امنیتی کشور بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی، ۸ سال تمام رییسجمهوری این مملکت بوده است. صحبت از ردصلاحیت حسن روحانی است و درخواستی در این راستا که روز گذشته ازسوی یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری مطرح شد و میانه همین هفته نیز از تریبون صداوسیمای جمهوری اسلامی ازسوی یکی از مجریان یک برنامه صبحگاهی تلویزیون!
اما وقتی علی لاریجانی بهعنوان سیاستمدار اصولگرایی که رکورددار ریاست بر مجلس شورای اسلامی است و بهجز سابقه عضویت در سپاه پاسداران و ریاست بر سازمان صداوسیما و وزارت ارشاد اسلامی، چند صباحی، آن هم در دوران فعالیت یکی از محافظهکارترین دولتهای جمهوری اسلامی، دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده، همین ۲ سال پیش، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، فاقد صلاحیت تشخیص داده میشود، چرا نباید انتظار داشت حسن روحانی بهعنوان اصولگرای دیگری که در دولت اصلاحات دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده، فاقد صلاحیت حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شناخته شود؟!
با این حال، نکته حائزاهمیت درباره طرح مجدد درخواست تقاضای ردصلاحیت حسن روحانی که روز گذشته ازسوی یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری مطرح شد، این بود که همزمان، اتهامهایی علیه او مطرح شد. به بیان دیگر، یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری نهتنها مدعی شده که رییسجمهوری پیشین مملکت، فاقد صلاحیت کاندیداتوری برای عضویت در مجلس خبرگان رهبری است، بلکه در عینحال گفته، او در دوران ۸ ساله ریاستجمهوری بهدفعات در راستای «تضعیف مقام رهبری» اظهارنظر کرده است.
ماجرا اما از چند روز پیش آغاز شد. زمانی که یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور در خبری اختصاصی مدعی شد رحیم توکل که از جمله اعضای مجلس خبرگان رهبری است، در آخرین اجلاسیه این نهاد، اظهارات تندی را علیه حسن روحانی مطرح کرده و البته رییسجمهوری پیشین نیز از در همان نشست از خود دفاع کرده است. این خبر که بهفاصلهای اندک پس از درخواست یک مجری صداوسیما مبنیبر ردصلاحیت روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری منتشر شد، در حالی با واکنشهایی گسترده همراه شد که حالا این روحانی عضو مجلس خبرگان رهبری در روایتی تازه از آنچه در آن اجلاسیه گذشته، بار دیگر ادعاهایش را علیه روحانی تکرار کرده و فراتر از آن، گفته که روحانی باید ردصلاحیت شود!
رحیم توکل که تاکید کرده در آن اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری درباره دو موضوع برجام و حجاب اظهارنظر کرده، بحث حجاب را نه فقط «تهاجم فرهنگی» بلکه مصداق «شبیخون فرهنگی» خوانده و مدعی است «روحانی در زمان ریاستجمهوری گفته اکثر مواد ۲۰۳۰ را اجرایی میکنم!» او همچنین با اشاره به تاکید رهبری بر لزوم آتش زدن برجام درصورت عملی شدن ادعای دونالد ترامپ درخصوص پاره کردن این سند، گفته: «روحانی در یک سخنرانی گفت که انگار یک منقلی اینجا هست که آدم بخواهد داخل آن کاغذی را آتش بزند!» این عضو مجلس خبرگان رهبری اما در حالی سخنان روحانی را «تعبیری زشت» توصیف کرده که او این جملات را پیش از سخنرانی مقام معظم رهبری مطرح کرده بود. جالب آنکه توکل ضمن تایید اینکه نطقی «خیلی تندوتیز» علیه روحانی ایراد کرده، گفته: «خیلی تند برخورد کردم؛ گفتم خبرگان به ۸۸ نفر عمار نیازمند است که یار رهبر باشند. این حرفها تضعیف رهبری بوده و ما یک خرده {این بحثها را} پروبالش دادیم. گفتم هر یک از اعضای خبرگان باید مثل بلاگردان رهبر باشند، اما این حرفهای ایشان در واقع تضعیف مقام رهبری است، نه تقویت مقام رهبری!» او همچنین در حالی با اشاره به واکنش روحانی به این اتهامات گفته «ایشان وقت گرفتند، یکربعی آمدند که دو، سه جواب بدهند به آن اعتراضات من!» که در پاسخ به این پرسش که آیا روحانی در نهایت موفق به پاسخگویی شده، میگوید: «نه، بچهها در همانجا همکاری کردند و کلیپی از آنچه ایشان در مورد برجام، تهاجم {فرهنگی} و قانون ۲۰۳۰ گفته بود، پشت بلندگو پخش کردند.» این عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه «توجیهات روحانی غلط بوده»، گفته: «آقای روحانی دفاع کرد، فورا رفت و دیگر ننشست. نمایندگان هم فورا از آقای رییسی [که] نایبرییس مجلس بود، اجازه گرفتند و این کلیپها را پخش کردند.» او همچنین در پاسخ به پرسشی درباره واکنش دیگر اعضای خبرگان گفته: «بسیار موافق بودند؛ بعضی اعضای خبرگان میگفتند بگذار دست شما را ببوسیم! بعضی ما را بغل کردند، بعضی ما را بوسیدند، بعضی-یکی از این مسوولان- فردایش گفتند که شما غیرت اسلامی را به منصهظهور گذاشتید؛ ما باید دست شما را ببوسیم. دست به نقد بسیاری آمدند این حرفها را زدند. بعد از جلسه که نماز ظهر بود، آمدند من را بوسیدند و تشکر کردند و بعضی هم فردا که رفتیم مرقد، بیان کردند.» او همچنین در واکنش به پرسشی دیگر مبنیبر اینکه آیا هیچیک از اعضای مجلس خبرگان رهبری به او معترض نشدهاند، گفته «نه، کسی اعتراضی نکرد!»
با این همه اما شاید جالبترین بخش از سخنان این عضو مجلس خبرگان رهبری، بخش پایانی است و آنجا که به پرسشی درباره احتمال تایید یا رد صلاحیت روحانی در انتخابات مجلس خبرگان بعدی پاسخ میدهد. آنجا که توکل میگوید: «به صورت اولیه، نه؛ {تایید نمیشود} حالا شاید یک حکمتهایی باشد که ما ندانیم. روال اول قضیه، نه؛ ایشان دیگر نمیتواند به خبرگان بیاید!» توکل همچنین با تاکید بر اینکه «روحانی باید{ردصلاحیت} شود»، وقتی با این پرسش مواجه شده که «آیا دلیل خاصی هم برای این «باید» دارید؟!» میگوید: «همین مساله ۸ سال ریاستجمهوری ایشان!»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد