1 - 07 - 2024
جای خالی شفافیت در بورس
«جهانصنعت»- شفافیت در بازارهای مالی همواره اهمیت فراوانی دارد و هر اقدامی که به شفافیت بازارها منجر شود طبیعتا اقدامی مثبت تلقی خواهد شد. توجه به این مولفه مهم فضای سرمایهگذاری در بازارها را بهبود میبخشد، این در حالی است که بورس تهران بهرغم اغلب بازارهای مالی حاضر در دنیا از شفافیت کافی برخوردار نیست و این مساله تبعات بسیاری برای فعالان این بازار داشته است، اما به نظر میرسد احتمالا در حال حاضر اصلاحاتی جدید در راه است که در صورت بهکارگیری احتمالا شفافیت در بورس تهران را افزایش خواهد داد. شفافیت در بازارهای مالی از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه یکی از مهمترین مولفههای تاثیرگذار در تعیین استراتژی سرمایهگذاری در بازار سهام نیز شفافیت اطلاعات مالی شرکتهای بورسی است، این در حالی است که در اغلب کشورهای دنیا دسترسی به اطلاعات مالی شرکتها برای سرمایهگذاران امری بدیهی بوده و افراد به راحتی به اطلاعات مالی شرکتها دسترسی دارند تا از این رهگذر برای تعیین استراتژی سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند. در بازار سرمایه ایران نیز طی سالهای گذشته قدمهای رو به جلویی در این خصوص برداشته شده است، با این وجود بررسیها نشان میدهد که برای بهبود شرایط در حوزه شفافیت همچنان زمینههای بسیاری برای برداشتن گامهای رو به جلو وجود دارد. برخی از فعالان بازار سهام بر این باورند که در برخی از موارد در بورس تهران روند متفاوتی وجود دارد و در کنار شفاف نبودن اطلاعات منتشرشده در برخی موارد شاهد نامتقارن بودن اطلاعات هستیم.
محمد شیروی کارشناس بازار سرمایه درخصوص جنبههای مختلف شفافیت در بازار سرمایه میگوید: بازار سرمایه ایران از بدو تشکیل آن متناسب با فرهنگ، اقتصاد، دانش و نیروی کار متخصص این حوزه طراحی و سازماندهی نشده است. برای توسعه این بازار و رونقبخشی به آن لازم است به تمامی بخشها به صورت متناسب و همزمان پرداخته شود. بورس به عنوان کلی، با در نظر گرفتن تمامی ساختارهای آن، در حوزه فرهنگسازی دارای مشکلات متعددی است که از جمله آنها عدم فرهنگسازی صحیح درخصوص ایجاد فضای مناسب جهت توسعه فعالان حرفهای این بازار است. فرهنگ عمومی فعالان بازار به چند قسمت تقسیم میشود؛ قسمت اول به مدیران شرکتهای پذیرفتهشده در بورس برمیگردد. تجربه نشان داده که شرکتهای پذیرفته شده و شرکتهایی که قصد ورود به این بازار را دارند از لحاظ شناخت، توقعات و رفتارهای خود در این بازار دچار مشکلات زیادی هستند. به عنوان نمونه در حوزه پاسخگویی به سهامدار خرد، شرکتها دارای مشکلات متعددی هستند و در بسیاری از مواقع استانداردهای دسترسی آزاد به اطلاعات، تکریم سهامدار و سیستمهای پرداخت سود به مشتریان خرد را رعایت نمیکنند.
او افزود: اساسا مدیران شرکتهای فعال در بسیاری از مواقع ارزش واقعی سهامدار خرد را درک نکردهاند و نمیتوانند مناسب با شرایط و توقعات سهامداران ارتباط موثری برقرار کنند. قسمت بعدی نیز به معاملهگران این بازار برمیگردد. زمانی که شخص حقیقی یا حقوقی به عنوان سهامدار وارد شرکتهای بورسی میشود از حقوق و تکالیف خود مطلع نبوده و گاه با توقعات خاص خود منجر به ایجاد مشکلات متعددی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس میشود. به عنوان نمونه در زمان مجامع و بحثهای مربوط به تقسیم سود، سهامداران بدون در نظر گرفتن شرایط و مشکلات شرکتها، توقع دارند هر شرکت حداکثر سود قابل تقسیم را در بین سهامداران خود تقسیم کند و بدون آیندهنگری نسبت به رشد مداوم و توسعه بازار، با ایجاد فشارهای روانی متعدد به مدیران شرکتها سعی در جلب حداکثری منافع کوتاهمدت خود دارند. فرهنگ سهامداری، سرمایهگذاری بلندمدت و ثبات اقتصادی، بین فعالان بازار به خصوص سهامداران خرد به شدت سطح پایینی دارد. از طرف دیگر و قسمت سوم ارائهدهندگان خدمات به این بازار مانند شرکتهای کارگزاری نیز در بخش فرهنگی دچار ضعف شدیدی هستند. بیشتر ارائهدهندگان خدمات مانند شرکتهای کارگزاری به دنبال کسب منافع خرد حاصل از کارمزد خود بوده و در ارائه خدمات به منافع بلندمدت فعالان این بازار نگاه صحیحی ندارند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: دومین بخش اقتصاد است که در این بخش نبود سرمایه در گردش کافی، پایین بودن ارزش معاملات، کمبود ابزارهای مالی جهت سرمایهگذاری به صورت ارزی و عدم تنوعبخشی به ابزارهای قابل معامله، همگام با بورسهای مطرح در سطح جهانی را میتوان به عنوان بزرگترین مشکلات نام برد. به منظور اصلاح این بخش لازم است سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی امور با انجام مطالعات و توسعه ابزارها، جذابیت لازم جهت ورود سرمایههای بخشهای مختلف به این بازار را فراهم کرده و متناسب با سطح ریسک متقاضیان و فعالان بازار بورس، نسبت به ایجاد، عمقبخشی و توسعه ابزارهای بهروز مانند گواهیهای سپرده کالایی متنوع، توکنهای الکترونیک، قراردادهای هوشمند، واسپاری ابزارهای مالی جدید و جذب سرمایههای ارزی اقدامات موثری را صورت دهد. در سومین بخش دانش و نیروی کار متخصص مطرح است؛ به دلیل نبود رشتههای دانشگاهی خاص و همچنین سرفصلهای آموزش در رشتههای مورد نیاز در بورسها مانند رشتههای مدیریت، مالی، حقوق و کارآفرینی، در این بخش شاهد رهاشدگی و کمبود شدید دانش و نیروی کار متخصص هستیم. اگر به فکر توسعه بازار و رفع موانع و رونقبخشی به بورس به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد هستیم نمیتوانیم با عدم توسعه دانش و نیروی کار متخصص، انتظار معجزه و ایجاد تغییرات بنیادی در این حوزه را داشته باشیم. حال با توجه به نکات اشاره شده لازم است در دولت آتی با نگاه جامع نسبت به رفع موانع و ایجاد زیرساختهای توسعه در هر سه بخش، اقدامات لازم توسط کارشناسان طراحی و با نگاه مدیریتی نو نسبت به اجرای آنها اقدام کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد