4 - 11 - 2019
تک ترامپ و پاتک روحانی و ظریف
دکتر صلاحالدین هرسنی*
اگرچه دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا در سخنرانی اخیر خود در نشست مجمع عمومی تلاش داشت درباره طیف متعددی از موضوعات نظام بینالملل سخن گوید، اما اظهارنظرهای او درباره ایران بار دیگر موجب توجه ناظران و افکار عمومی جهانیان شد. او در این سخنرانی و همچون گذشته از ایران به حکومتی خونریز، چپاولگر، خودکامه و تروریست یاد کرد و در لوای این اتهامات تلاش داشت ثابت کند که ریشه تمامی مشکلات منطقه از آبشخوری به نام تهران است. این نگاه ترامپ لااقل در شرایط امروزی آن به نظر میرسد که با هدف اعتبارزدایی از نقش فزاینده تهران در ترسیم مناسبات منطقه غرب آسیا و سپس بیثمرسازی دیپلماسی تهران در ازسرگیری پروژه صلح و سازش در این منطقه صورت گرفته است. در حقیقت پیامی که از بطن سخنان ترامپ درباره تهران مخابره میشود آن است که با وجود نقش مخرب تهران، طرح و ابتکاراتی چون ایده صلح هرمز راه به جایی نمیبرد و نمیتوان افکار عمومی منطقه را با نقاب دروغینی چون صلح و سازش فریب داد. البته آنچه در شرایط حاضر به قوت گرفتن چنین نگاهی از سوی ترامپ در قبال تهران کمک کرده است، وقوع برخی از حوادثی است که مجموعههای عربی به همراه واشنگتن و لندن آن را به تهران نسبت دادهاند. خرابکاری کشتیها در بندر الفجیره امارات و حمله به تاسیسات نفتی عربستان در ریاض و اخیرا نیز حمله به زیرساختهای نفتی عربستان در آرامکو همگی در زمره اتفاقاتی هستند که مجموعههای عربی به همراه واشنگتن و لندن وقوع آن را به تهران نسبت دادهاند و تاکید کردهاند که چنین حوادثی آن هم با چنین ابعاد مخربی جز ایران نمیتواند از سوی طیفهای مخالف این مجموعهها باشد. البته آنچه در این میان موجب لحن تند و پرخاشگرانه ترامپ در قبال تهران شد، اجماع هدفمند از اتهاماتی است که از سوی اعضای اروپایی برجام یعنی لندن، پاریس و برلین به تهران نسبت داده شد. به این ترتیب سه کشور اروپایی برجام نیز با هدف رفع مسوولیت و تعهد در قبال تعهدات برجامی خود چاره را در آن دیدند که بخواهند همسو با محافل عربی، واشنگتن و لندن، تهران را در دست داشتن حادثه آرامکو متهم کنند. به واقع اجماع هدفمند این محافل موجب پشتگرمی ترامپ در لحن پرخاشگرانهاش در قبال تهران شد و او در سخنرانی خود چنان در بوق و کرنای ایرانهراسی دمید که گویی نماینده و سخنگوی این مجموعههاست. اما لحن پرخاشگرانه ترامپ و لفاظیهای تند آن در قبال تهران بخشی از نمایش ایرانهراسی او بود. ترامپ هر از گاه و البته با جهت ترغیب و دعوت ایران به مذاکرهای طبق معیارهای خود یا همان توافق ترامپی به نرمش در قبال تهران نیز علاقه نشان داد و هیچگاه از تغییر رژیم یا ماجراجویی برای جنگ پرشدت و حتی کمشدت و گزینههای روی میز سخن نگفت. پیامی که از این بخش از سخنان او مخابره میشود، چیزی جز تمایل او به مذاکره نیست، هرچند که چنین هدفی رویکرد ابزارگرایانه دارد به این معنی که این رویکرد ابزارگرایانه بتواند موجب پربار شدن کارنامهاش در سیاست خارجی و در نهایت تضمینی برای پیروزی در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری باشد.
اینگونه سمتوسوها و جهتگیریهای ترامپ اگرچه با هدف اعتبارزدایی جایگاه ایران صورت گرفت، اما چنین سمتوسوهایی قطعا پاسخهای تهران را به همراه خواهد داشت. در این ارتباط تاکید بر کلیدواژه صلح و ائتلاف امید، اولین گام از تلاشهای تهران و مشخصا روحانی در عقیمسازی طرح ضدایرانی ترامپ و متحدان آن است. قطعا ارائه ابتکار صلح هرمز از سوی روحانی سناریوی تنشآفرینی واشنگتن برای فروش تسلیحات و فروش هشت میلیارد دلاری سلاح آمریکایی به عربستان و امارات را به چالش میگیرد. از سوی دیگر برخلاف واشنگتن، تهران در حاشیه نشست نیویورک همانند محمد بن سلمان در نشست جی ۲۰ در بوئنوسآیرس تنها نیست. همین منطق دیپلماسی تهران و ظرفیتهای سازندهاش سبب شد که روحانی بخواهد طی سه روز اقامت خود در نیویورک با وجود اعمال همه محدودیتها در تردد دیپلماتها، با دو شبکه مهم آمریکا مصاحبه و سپس ضمن دیدار با دبیر کل سازمان ملل، با سران کشورهای فرانسه، ژاپن، سوییس، اسپانیا، عراق، سوئد، آلمان و پاکستان و جانسون نخست وزیر انگلیس و همچنین چند کشور دیگر دیدار کند. ظریف نیز به عنوان سکاندار دستگاه دیپلماسی در حاشیه نشست نیویورک، نه تنها منفعلتر نشده بلکه شمار دعوت رسانهها از او برای گفتوگوی خبری و دیدارهای متوالی با دیپلماتهای ارشد از چهار گوشه جهان در تاریخ دیپلماسی ایران کمسابقه است. محققا چنین برنامههایی اتفاقی و تصادفی نیست. این برنامهها در واقع همان رویکردهای تعاملی و سازنده دیپلماتیک سالهای گذشته دولت روحانی است؛ طرح موثری که فرماندهی آن را حسن روحانی عهدهدار است و ظریف نیز دیپلماسی ایران را در گفتوگوهای مختلف رسانهای و تلویزیونی به پیش میبرد. کارآمدی این نوع برنامهها و ابتکارات دیپلماتیک آنجا هویدا میشود که آه و فغان را از نهاد مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا بلند میکند، به گونهای که او نمیتواند خشم و عصبانیتش را از استقبال سران جهان از روحانی و گفتوگوهای ظریف با رسانههای آمریکایی پنهان کند. البته اوج پاتک روحانی به ترامپ آنجا بود که او توانست چهره ماجراجو و جنگطلبانه ترامپ و همفکرانش در کاخ سفید را در توسعه بحران به حاضران یادآوری کند.
همچنین او توانست رفتار خودخواهانه ترامپ در خروج از برجام را عامل اصلی تنش معرفی کند. اینکه روحانی صریحا اعلام کرده است که مذاکره تحت تحریم معنایی ندارد، در واقع از نقش مخرب واشنگتن پرده برداشته و نشان داده است که بیتمایلی تهران به مذاکره، نتیجه برجامآزاری ترامپ و همفکرانش بوده است.
*کارشناس مسائل بینالملل
S.Harsani.k@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد