16 - 11 - 2021
تکرار تاریخ
گروه سیاسی- جوانترها شاید یادشان نباشد اما سیودو سه سال قبل یک نماینده جوان که از قضا برادر شهید بود و کاملا هم انقلابی، در صحن علنی مجلس هشدار داد و پیشبینی کرد که وضع مملکت با رویه آن روز به جاهای باریکی برسد که موجبات نارضایتی مردم از نظر اقتصادی و سیاسی و… فراهم آید. نطق شجاعانه او سرنوشت خوبی را -حداقل در عالم سیاست- برایش رقم نزد اما امروز میبینیم که نهتنها پیشبینیهایش درست از آب درآمده، بلکه یک نماینده جوان دیگر که او هم فرزند شهید است و انقلابی در یک مجلس اصولگرا و درست وقتی که بار دیگر مجموعه حاکمیت از نظر گرایش سیاسی یکدست شده؛ اقرار میکند که اوضاع مردم و مملکت چقدر بغرنج است.
نطق حضرتپور در مجلس یازدهم
دو روز گذشته و نطق جنجالی حضرتپور نماینده ارومیه در مجلس هنوز محل بحث است. دلیلش هم معلوم است؛ از قدیم گفتهاند هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. بالاخره کم چیزی نیست که در مجلس یک دست اصولگرای یازدهم که در دو سال گذشته جز طرحهای حاشیهای و برخلاف خواست مردم، به موضوعی نپرداخته یک نفر سرش را بالا بگیرد، سینه سپر کند و بگوید: «مردم از افزایش تنشها با جهان کلافه هستند»، «این وضع مردم را خشمگین کرده و حتی مراجع عالیقدر که حرف مردم را میزنند مورد هجمه قرار میگیرند»، «مردم میخواهند از حق زندگی بهره برده و عدالت را تجربه کنند.»کم چیزی نیست که یک نفر یادش باشد همین سه ماه پیش و قبل از آنکه دولت اصولگرا و همسو با مجلس مستقر شود، چقدر همه به گرانی و وضعیت تورمی و اوضاع بورس و نرخ دلار و… اهمیت میدادند و الان کلا یادشان رفته است. حضرتپور اما با یادآوری فضای سیاسی و رسانهای قبل انتخابات و آن همه دم زدن آقایان از حقوق مردم و توجهشان به وضعیت مردم، پرسید «فردای آخرین شب انتخابات چه شد؟»، «چرا گرانیهای افسارگسیخته رسانهای نشده و دیگر بورس دغدغه ملی نیست»، «چه شد که دامادسالاری و خویشاوندسالاری که تقبیح میشود توسط تقبیحگران احیا شده است». البته او خودش پاسخ خود را داد و گفت: «گویا خیلی از استانداردهای سیاسی کشور عوض شده چرا که صداوسیما از دلار ۲۸ هزار تومانی حرفی به میان نیاورد.»
این نماینده مجلس در ادامه نطق آتشین خود به همکارانش در مجلس و سایر کرسیهای اثرگذار نهیب زد و گفت: «برخی تصمیمات و مواضع ما با خواسته مردم متضاد شده و مسوولان کمکاری میکنند که باید از این ملت عذرخواهی کنیم». او تاکید کرد که «شعلههای بحران اقتصادی چهارگوشه معیشت و زندگی مردم را به آتش کشیده و مردم اعتمادی به مسوولان ندارند.»
نطق حضرتپور مورد توجه قرار گرفت و فیلم آن در فضای مجازی چرخید. او صبح اینطور در دفاع از مردم حرف زده بود و تا شب بسیاری از مردم حتی آنهایی که چندان هم پیگیر اخبار سیاسی و شرح جلسات مجلس نیستند هم شنیده بودند که یکی در مجلس گفته «نزدیک هزار کیلومتر مرز بینالمللی داریم اما در بنبست ارتباطات جهانی رنج میبریم»، اینکه گفته «سادهترین مسائل کشور به دلیل سوءمدیریت بر زمین مانده و ما برای سرک کشیدن به حریم خصوصی مردم به دنبال مصوبه هستیم و به بهانه صیانت، سرعت اینترنت را محدود و پهنای باند را کم کرده و تعطیلی کسبوکارهای اینترنتی را منجر میشویم.»
استعفای شرعپسند در مجلس سوم
سخنان حضرتپور به طور چشمگیرمورد توجه قرار گرفت چرا که شرح دقیقی از اوضاع و احوال مردم بود. مورد توجه قرار گرفت چون بیان مسائل مردم و پیگیری آن که حداقل انتظار جامعه از مجلس شورای اسلامی است آنقدر برآورده نشده که وقتی یکبار میشود، این طور به وجد میآییم.مهمتر از اینها اما نطق تند و اعتراضی حضرتپور مورد توجه قرار گرفت چون هنوز هم هستند کسانی که یادشان باشد این وضعیت اسفبار امروز سی و اندی سال قبل در همین مجلس (البته آن ساختمان قدیم) از سوی یکی از وکلای ملت پیشبینی شده بود و تلخ اینکه آن زمان نه تنها کسی به نماینده پیشبینیکننده توجه نکرد، بلکه با او برخورد هم شد، آنقدر که با رای قاطع نمایندگان از حلقه وکلای ملت بیرون افتاد و بعدتر کارش به زندان و… هم کشید.حرف از عبدالمجید شرعپسند است و آنچه در مجلس سوم رخ داد. یازدهمین روز اولین ماه تابستان سال ۶۸ بود و هنوز چهلمین روز درگذشت آیتالله خمینی نرسیده بود؛ شرعپسند خیلی غیرمنتظره و بدون اینکه کسی بداند در نطق سه دقیقهای خود چه خواهد گفت پشت تریبون رفت و گفت که بنای استعفا دارد! چرا؟ دلایل استعفای خود را این طور برشمرد: «نبود زمینه و عدم امنیت و امکان برای انجام وظایف قانونی نمایندگی، نگرانی شدید از آینده سیاسی کشور به علت برخی تغییرات در قانون اساسی و تحولات سیاسی واقعشده و تداوم قدرت در دست عدهای معدود و حضور تشریفاتی و سطحی مردم، نداشتن پاسخ مناسب و منطقی برای گرانی و تورم و تبعیضهای ناروا، پرهیز و تعلل مسوولان از جهتگیری قاطع و جدی در برابر تکاثر و انباشت سرمایههای کلان بادآورده، نگرانی برای استقلال مملکت، وجود ابهامات و سوالات اساسی نسبت به حاکمیت آینده و بلاتکلیفی مردم در حق سرنوشت خود و نگرانی از حاکمیت لیبرالیسم وابسته و نداشتن انگیزه به دلیل عدم مشاهده کمترین مشابهت اصولی بین وضعیت فعلی و حکومت عدل علوی.»بیان این حرفها که به جز مورد آخری خیلی شبیه نطق اخیر حضرتپور است، در آن زمان ساده نبود. شرعپسند هم برای همین خیلی غیرمترقبه عمل کرده و مجلسیها را در عمل انجام شده گذاشت.
البته آنها هم از خجالتش درآمدند. از اعتراضاتی که همزمان با نطق روانه او شد تا واکنشهایی در جلسه بعدی و رای قاطع و بدون مخالف به پذیرش استعفای او.
تحقق پیشبینیهای تلخ
جای خوشحالی است که بعد از تقریبا سی و سه سال وقتی حضرتپور پشت تریبون رفته و از اوضاع گرانی و تورم، فشاری که تحمل میکنند، از کلافگی آنان از سیاستها و… میگوید با چنین واکنشی مواجه نمیشود اما جای تاسف هم دارد که اکنون و بعد از این همه سال کشورداری، با وجود آن همه شعار و ادعا شاهد تحقق و به حقیقت پیوستن پیشبینیهای تلخ شرع پسند هستیم.
تلخ آنکه همان آقای کروبی که آن زمان نایبرییس مجلس بود و در واکنش به نطق شرعپسند گفته بود: «حقا آقای شرعپسند بداند که کل مخالفین قسمخورده نظام جمهوری اسلامی اعم از منافقان، چپیهای صد درصد و تودهای را خوشحال کرد و هر کدامشان پشت این تریبون بودند دیگر مطمئنا از آن بدتر نمیگفتند!… براساس منطق ما، اینجا بهترین جاست و آقای شرعپسند شایستگی اینجا بودن را ندارد، از نظر منطق آقای شرعپسند، اینجا مال مرتجعین و لیبرالها و آنها هستند که برای اسلام سالها جان کندهاند دارد هدم اسلام میکند. برود دنبال آنهایی که برای اسلام یا برای خلق دفاع میکنند و کسی شفاعت او را نکند.» حالا ۱۱ سالی میشود که در حصر است و تازه اجازه پیدا میکند دیدارها و سخنرانیهایی برنامهریزیشده داشته باشد.
بالاخره زمین گرد است دیگر، آنهایی که آن روزها آنطور برای شرعپسند شمشیر کشیدند احتمالا هستند و این روزها که تمام پیشبینیهایش درست از آب درآمد را میبینند اما واقعا کاش این طور نبود. کاش آقایان طی این سالها در آن مجلس که به قول خودشان بهترین جاست یا در دولت و… فکری به حال مردم کرده بودند.
کاش خواست مردم را شنیده بودند، انتظار آنها را که خیلی هم نیست و از یک زندگی ساده و رفاه نسبتی و آزادیهای مدنی و حقوق شهروندی فراتر نمیرود را برآورده کرده بودند.متاسفانه اما اینطور نشده است. دولتها و مجالس مختلف با گرایشهای سیاسی مختلف آمده و رفتهاند. گاهی قوا مثل حالا یکدست شده و گاهی هم در تقابل بوده و مثلا هر ۹ روز بحران آفریدهاند؛ نتیجه اما یکی است. هنوز هم این مردم هستند که رنج میبرند.
این مردم هستند که با فشار اقتصادی و معیشتی دست به گریبانند و هر روز بیش از دیروز نسبت به بهبود شرایط ناامیدتر میشوند. مردمی که هنوز هم وقتی شخصی مثل حضرتپور پشت تریبون رفته و چند کلمه حرف دلشان را میزند، خرسند میشوند. همان طور که قبلا هم وقتی امثال علی مطهری و محمود صادقی یا قبلتر از آن نطقهایی از جنس نطقهای موسویخوئینیها و محسن آرمین و… را میشنیدند فکر میکردند کسی به فکر مردم است و آنها را میبینند. چه فایده اما وقتی هنوز آش همان آش است و کاسه همان کاسه؟!
اگر کمی تعهد اخلاقی و یا وجدان کاری وجود داشته باشد هیچیک از نمایندگان و وزرا نمی بایست در مناصب خود حضور می داشتند.