16 - 04 - 2025
توقف در آستانه قله!
نوید خیرخواه- در جریان معاملات روز گذشته، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، بورس تهران روزی پرحجم، هیجانی و پرافتوخیز را پشت سر گذاشت. شاخص کل بورس که طی روزهای گذشته با صعودی آرام و پیوسته به مرز روانی سهمیلیون واحد نزدیک شده بود، در آستانه این نقطه تاریخی متوقف شد. در ابتدای معاملات، فضای عمومی بازار تحت تاثیر خوشبینی فعالان و امید به عبور شاخص از مرز مهم سه میلیون، صعودی آغاز شد. اما با گذشت زمان، فشار فروش بر نمادهای بزرگ افزایش یافت و موج عرضهها به سرعت بر بازار غالب شد. نتیجه این تحولات، ثبت روزی پرنوسان و در نهایت منفی برای شاخص کل بود که باعث شد فتح قله ۳ میلیونی به تعویق بیفتد.
این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران فنی با استناد به نمودارها و دادههای تکنیکال، این محدوده را یکی از نقاط حساس و مقاومتی بازار ارزیابی کرده بودند. شاخص کل در نزدیکی این سطح بارها با عرضههای سنگین مواجه شده و از ادامه مسیر بازمانده بود. همین موضوع، حساسیت بازار را نسبت به این عدد دوچندان کرده و آن را به نقطهای مهم و تعیینکننده در مسیر آینده بورس تبدیل کرده است.
نکته قابلتوجه دیگر در معاملات روز گذشته، رسیدن مجدد ارزش معاملات خرد بازار به سطح ۱۷هزار میلیارد تومان بود؛ عددی که آخرین بار در ۲۲ دی ۱۴۰۳، همزمان با رسیدن شاخص به سقف ۲میلیون و ۹۵۰هزار واحدی ثبت شده بود. این شباهت تاریخی از نگاه بسیاری از معاملهگران خوشیمن نیست و بیم آن میرود که بازار بار دیگر پس از ثبت چنین ارزش معاملاتی، وارد فاز اصلاحی شود. البته در این میان برخی امیدوارند که با حمایتهای لفظی و احتمالی مقامات اقتصادی و سیاسی، بازار بتواند از این گردنه سخت عبور کند.
بازاری پرتلاطم با حضور پررنگ پولهای تازهوارد
یکی دیگر از نکات مهم معاملات روز گذشته، ثبت حجم قابلتوجهی از ورود نقدینگی جدید به بازار بود. برای نخستین بار پس از ماهها، شاهد ورود پولهایی از بیرون بازار به جریان خرید سهام بودیم؛ موضوعی که در ماههای اخیر کمتر دیده شده بود و حالا میتواند به عنوان نشانهای از بازگشت اعتماد عمومی به بورس تعبیر شود. در عین حال، همین ورود گسترده پول، باعث افزایش رقابت میان خریداران و فروشندگان شده و در مواردی بازار را با صفهای خرید و فروش پرحجم مواجه کرد.
فضای کلی معاملات از صبح تا پایان بازار، حالوهوایی دوگانه داشت. از یک سو هیجان بالای خرید در دقایق ابتدایی باعث افزایش موقت شاخص شد و بسیاری از نمادهای بزرگ بازار را به صف خرید کشاند. اما در ادامه، افزایش تدریجی عرضهها، سیگنال بازگشت تردیدها به بازار را مخابره کرد. این روند بهویژه در ساعات پایانی بازار شدت گرفت تا جایی که بخش قابلتوجهی از رشد ابتدایی شاخص از بین رفت و بازار با چهرهای نگران به کار خود پایان داد.
برخی فعالان بازار معتقدند که این عقبنشینی، نه ناشی از ضعف بنیادی شرکتها، بلکه بیش از هر چیز نتیجه احتیاط روانی ناشی از شرایط سیاسی است چراکه بازار، پس از پشت سر گذاشتن سالی دشوار همچون ۱۴۰۳، هنوز نسبت به ثبات شرایط و آینده کوتاهمدت اطمینان کامل ندارد و همین موضوع باعث میشود که نوسانات رفت و برگشتی در چنین نقاط حساس تقویت شود.
سایه تحولات سیاسی بر فضای بازار
مهمترین محرک رفتاری بازار در روز گذشته، نه صورتهای مالی شرکتها یا تحولات داخلی اقتصاد، بلکه اخبار و گمانهزنیهای مرتبط با سیاست خارجی بود. سخنان اخیر دونالد ترامپ، تغییر در محل مذاکرات احتمالی و ابهاماتی که در خصوص روند گفتوگوها میان ایران و غرب مطرح شده، فضای ذهنی بازار را دستخوش تردید و احتیاط کرده است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی با اشاره به پیچیدگیهای مذاکرات پیشرو معتقدند که خوشبینی اولیه نسبت به نتایج این گفتوگوها باید با واقعگرایی بیشتری جایگزین شود.
در این میان، دستهای از سرمایهگذاران با نگاهی محافظهکارانه تصمیم گرفتهاند که تا روشن شدن نتیجه مذاکرات، تنها به رصد بازار بپردازند و از ورود هیجانی به خرید سهام خودداری کنند. هرچند تجربه دورههای گذشته نشان داده است که تاخیر در تصمیمگیری ممکن است به از دست رفتن موقعیتهای خرید منجر شود چراکه در صورت مشخص شدن نتایج مثبت مذاکرات، قیمتها به سرعت رشد کرده و صفهای خرید سنگین شکل میگیرد. در چنین شرایطی، کسانی که پیشتر ریسک کردهاند، از سود بیشتری برخوردار میشوند و ورود در مراحل بعدی برای دیگران سختتر خواهد بود.
فضای مبهم سیاسی و عدم قطعیت نسبت به آینده اقتصادی کشور موجب شده تصمیمگیری در بازار سهام برای بسیاری از فعالان، به موضوعی پراضطراب و پرتنش تبدیل شود. در کنار این، تحلیلگران نیز بر این باورند که شرایط امروز بازار، دیگر شبیه گذشته نیست و ورود به هر سهمی نیازمند تحلیل دقیقتر، شناخت بهتر از وضعیت بنیادی شرکتها و آگاهی از متغیرهای سیاسی است. به همین دلیل، دیگر نمیتوان با رویکردهای ساده و عمومی وارد بازار شد و باید با دقت و احتیاط بیشتری اقدام کرد.
جدال هیجانات و احتیاطها در بازار سرمایه
بازار سرمایه روز گذشته را در شرایطی به پایان برد که فضای کلی معاملات نسبت به روزهای پیشین از تنش، تلاطم و نوسانات بیشتری برخوردار بود. شدت درگیری خریداران و فروشندگان در میانه تحولات سیاسی و انتظارات از دور جدید مذاکرات هستهای، بر رفتار عمومی بازار سایه افکنده بود. بخشی از فعالان بازار، سخنرانی اخیر دونالد ترامپ و لحن خاص او را عامل افزایش تردیدها میدانند؛ در حالی که برخی دیگر معتقدند همین که طرفین گفتوگو به مرحلهای رسیدهاند که قرارهای بعدی تعیین و «دیت دوم» در حال پیگیری است، خود نشانهای از ادامه روند مذاکرات و امید به بهبود روابط سیاسی است.
در این میان، نگاه خوشبینانهای نیز در بخشی از بازار وجود دارد که انتظار دارد طرفین مذاکرات با سرعت بیشتری به نتیجه برسند و حتی برخی، رسیدن به توافق نهایی را در آیندهای نزدیک متصور هستند. این گروه معتقدند که تمایل ترامپ به جمعبندی سریع مذاکرات، نشانهای از عجله طرف آمریکایی است اما تحلیلهای دقیقتر حاکی از آن است که چنین انتظاری، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت میدانی باشد، رنگوبوی خوشبینی دارد. در طرف مقابل، تحلیلگران با نگاهی محتاطانهتر یادآوری میکنند که ایران تاکنون نشانی از شتاب در تصمیمگیری نداشته و بعید است در کوتاهمدت این روند تغییر قابل توجهی داشته باشد.
سه سناریوی پیش روی بازار
با عبور از هیجانات روز گذشته، اکنون تحلیلگران و فعالان بازار در تلاشاند تا سناریوهای احتمالی پیشرو را بررسی کرده و برمبنای آن، استراتژیهای معاملاتی خود را تنظیم کنند. سه سناریوی اصلی در تحلیلهای کنونی مطرح است:
1- سناریوی بدبینانه: در این سناریو، مذاکرات بدون دستاورد مشخص ادامه یافته یا متوقف میشود و بازار سرمایه در واکنش به عدم پیشرفت محسوس، با موجی از فروش روبهرو خواهد شد. دیوار خوشبینی که به سرعت شکل گرفته، ممکن است به همان سرعت فروبپاشد. در چنین حالتی، احتمال بازگشت جو منفی و افزایش فشار فروش در روزهای آینده بسیار بالا خواهد بود. فروشندگانی که در روزهای اخیر و احتمالا روزهای آینده، از ترس این سناریو اقدام به عرضه کردهاند، رفتار خود را برمبنای این احتمال تنظیم کردهاند.
2- سناریوی خوشبینانه: براساس این فرضیه، مذاکرات به نتایجی مطلوب و زودهنگام میرسد و طرفین با صدور بیانیهای مشترک از پیشرفت در گفتوگوها خبر میدهند. چنین نتیجهای نهتنها به رشد مجدد شاخص بورس کمک خواهد کرد، بلکه ممکن است موجی از ریزش در نرخ ارز ایجاد کند و حتی قیمت دلار را در فضای هیجانی به زیر ۸۰هزار تومان نیز برساند. با این حال، احتمال وقوع این سناریو از نگاه بسیاری از کارشناسان اندک است.
3- سناریوی میانه و واقعگرایانه: سناریوی محتملتر از نگاه تحلیلگران، تداوم مذاکرات در فضای فعلی، بدون حصول توافق نهایی اما همراه با اعلام رضایت نسبی طرفین است. در این سناریو، مذاکرات در مسقط ادامه مییابد و احتمال دارد تا دو یا سه روز دیگر نیز ادامه پیدا کند. خروجی این مذاکرات میتواند تعیین تاریخ دور سوم گفتوگوها باشد. این اتفاق میتواند مانع از شکلگیری فضای کاملا خوشبین یا بدبین شود و مسیر بازار را در یک روند متعادل و منتظر نگاه دارد. چنین وضعیتی زمینهساز کاهش هیجانات مثبت یا منفی خواهد بود و بازار را به سمت تحلیلهای بنیادیتر و رفتارهای محتاطانهتر سوق خواهد داد.
استراتژی سهامداران در برزخ انتظار
با توجه به تداوم فضای مبهم و عدم قطعیت سیاسی، اتخاذ استراتژی دقیق برای سهامداران دشوارتر از گذشته شده است. از یک سو، ورود نقدینگی تازه از سوی سرمایهگذاران جدید به دلیل ابهام در نتایج مذاکرات و نوسانات نرخ ارز، هنوز با احتیاط و تردید همراه است. از سوی دیگر، فعالان حرفهای بازار نیز هنوز آمادگی لازم برای استفاده از اعتبار یا تبدیل داراییهای خود در صندوقهای طلا یا ابزارهای درآمد ثابت به سهام را ندارند.
این بیاعتمادی در ورود سرمایهگذاری جدید، نشاندهنده آن است که بازار برای دستیابی به رشد پایدار، نیازمند سیگنالهای قویتر و روشنتری از سوی متغیرهای سیاسی و اقتصادی است. بهویژه آنکه در شرایط فعلی، حتی پولهای درون بازار نیز با تردید عمل میکنند و این موضوع باعث شده که فضای عمومی بازار به شکلی موقت، در وضعیت «نظارهگری» باقی بماند.
آنچه در این مقطع توصیه میشود، پرهیز از رفتارهای هیجانی، توجه به اصول تحلیلی و بنیادی، و حفظ چابکی در تصمیمگیری براساس اخبار معتبر و تاییدشده است. بازار سرمایه در آستانه فصل جدیدی از تحولات قرار گرفته و تنها آن دسته از سرمایهگذاران که با صبر، تحلیل و استراتژی وارد میدان شوند، قادر خواهند بود از فرصتهای پیشرو بهرهبرداری موثری داشته باشند.
جهتگیری محتاطانه جریان پول و تمرکز بر نقدشوندگی
در ادامه روند اخیر بازار سرمایه، نشانههایی از حرکت محافظهکارانه جریان نقدینگی به چشم میخورد. بررسیها نشان میدهد که برخلاف برخی انتظارات، جریان پولی قوی و پیوستهای در بازار شکل نگرفته و سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری نسبت به تحولات آتی رفتار میکنند. حتی روز گذشته، نوع برخورد پولهای موجود در بازار نشان داد که نگاه به فضای سیاسی و اقتصادی، همچنان محتاطانه و مشروط به اخبار آینده است. در چنین شرایطی، تمرکز عمده نقدینگی بر سهام بزرگتر و با نقدشوندگی بالاتر قرار گرفته چراکه سرمایهگذاران ترجیح میدهند در فضایی پرریسک، قابلیت نقدشوندگی سرمایه خود را حفظ کنند.
از سوی دیگر، نگاه تحلیلگران بازار به سمت نمادها و گروههایی معطوف شده که در صورت بروز اتفاقات مثبت سیاسی، پتانسیل جهش قیمتی داشته باشند و در صورت بروز اخبار منفی نیز حداقلی از نقدشوندگی را حفظ کنند. به نظر میرسد جریان فعلی پول دقیقا در مسیر این دست از سهمها قرار دارد؛ نمادهایی که در صورت ثبات جو مثبت، میتوانند نقش لیدر را ایفا کرده و حتی راه را برای رشد سهمهای کوچکتر نیز هموار کنند.
ورود به فصل گزارشها
بازار سرمایه در حالی به روزهای آینده نزدیک میشود که تقویم کدال به یکی از شلوغترین دورههای خود در ماههای اخیر وارد خواهد شد. از هماکنون تا پایان اردیبهشتماه، انتشار گزارشهای میاندورهای شرکتهایی با سال مالی متفاوت، گزارشهای ماهانه فروردین و نهایتا صورتهای مالی ۱۲ماهه شرکتها، به جریان اطلاعاتی بازار سرعت خواهد بخشید. اگرچه گزارشهای ماهانه فروردین بهطور معمول تحت تاثیر تعطیلات نوروزی قرار دارند و دادههای خاصی ارائه نمیکنند اما گزارشهای سالانه نیمه دوم اردیبهشت میتواند نقش مهمی در تعیین کفهای قیمتی و تجدید ارزیابی ارزش ذاتی بسیاری از نمادها ایفا کند.
در شرایطی که فضای سیاسی هنوز در حال نوسان است، این گزارشها میتوانند شاخصترین ابزار تحلیلگران برای سنجش مسیر بنیادی بازار باشند و چشمانداز روشنتری برای ماههای پیشرو ارائه دهند. به همین دلیل، ترکیب اثرات مذاکرات و سیگنالهای بنیادی از کدال، بازار را وارد یکی از پرچالشترین و در عین حال پرپتانسیلترین دورههای خود خواهد کرد.
چهار بزنگاه اقتصادی پیشروی سیاستگذار
در نهایت نباید از این نکته غافل شد که بازار در کنار تحولات روزمره، همچنان در انتظار تصمیمگیری سیاستگذار در چهار بزنگاه کلیدی است. نخست، تکلیف نهایی مذاکرات و مسیر سیاست خارجی که مستقیما بر انتظارات تورمی و چشمانداز اقتصادی کشور تاثیرگذار است. دوم، نحوه مواجهه با ناترازیهای بزرگ اقتصادی در حوزه بودجه، ارز، انرژی و نظام بانکی که بهعنوان یک ابرچالش مطرح است. سوم، نوع نگاه حاکمیت به بخش خصوصی و میزان آزادی عمل فعالان اقتصادی که ارتباط مستقیمی با فضای کسبوکار دارد و در نهایت، تعیینتکلیف پرونده FATF و اثرات آن بر روابط بانکی و تجاری ایران با جهان. بازار در هفتههای آینده نهتنها با نمودار و تابلوی معاملات، بلکه با تصمیمگیریهای کلان اقتصادی نیز حرکت خواهد کرد.
تغییر میدان بازی برای پولهای بزرگ
در این فضا، پولهای بزرگ و بازیگران حرفهای بازار سرمایه بیش از دیگران هوشیار شدهاند. این جریانهای سرمایهگذاری همواره به دنبال رصد نشانههای رفتاری از سوی حاکمیت هستند تا استراتژیهای خود را بر آن اساس تنظیم کنند. تصمیماتی مانند FATF یا مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم، درست شبیه چراغ راهنما برای این پولها عمل میکند. آنها میدانند که چنین نشانههایی اگر به هم پیوسته شوند و روندی پایدار ایجاد کنند، میتوانند سرآغاز یک دورهی جدید در بازار سرمایه ایران باشند؛ دورهای که در آن ریسک سیاسی کمرنگتر میشود، ثبات تصمیمگیری افزایش پیدا میکند و سرمایهگذاری واقعی و میانمدت جایگزین سفتهبازی لحظهای میشود.
در چنین بستری اگر ترکیب FATF و توافق سیاسی با آمریکا به ثمر بنشیند، میتوان آن را یکی از بیسابقهترین تحولات سیاست خارجی ایران طی چهار دههی اخیر دانست. چنین اتفاقی نهتنها در زمین سیاست که در فضای اقتصاد، فضای ذهنی فعالان بازار و حتی مناسبات اجتماعی کشور نیز تغییرات عمیقی ایجاد خواهد کرد. ما در این صورت با یک پوستاندازی مهم در سیاست خارجی مواجه خواهیم شد؛ اتفاقی که شاید برای اولینبار، قواعد بازی در اقتصاد را به سمت عقلانیت و پیشبینیپذیری
هدایت کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد