4 - 07 - 2024
توسعهخواه و توسعهستیز
علی دماوندی کناری*
1- پس از جنگ جهانی دوم هیچ واژهای پرتکرارتر و مورد تاکیدتر از توسعه نبوده و توسعه مفهومی است که در دهههای گذشته جایگزین بسیاری از مفاهیم عالی و آرمانی بشر مانند عدالت، آزادی، برابری، امنیت و حقوق بشر شده و اگر کسی خواهان استقلال و استیفای حقوق انسانی افراد است راهی جز حرکت در مسیر توسعه ندارد. مفهوم توسعهخواهی و توسعهستیزی در جهان نتایج آشکار داشته و به وضوح مشاهده میشود که نتیجه توسعهخواهی در کشورهای آسیای شرقی، کاهش فقر و نابرابری و بهبود زندگی انسانها بوده است. در جنوب و شرق آسیا و آفریقا به خوبی مشهود است که توسعهخواهی باعث کاهش صدها میلیوننفری جمعیت گرسنگان شده است. توسعهخواهی در کشورهای آمریکای لاتین هم وضعیت مشابهی را پشت سر گذاشته است و این مسیر از توسعهخواهی میگذرد.
2- هدف توسعهانديشي، برپايي اقتصاد و جامعه مبتني بر دانش است. اقتصاد دانش، اقتصادي است كه دانش در آن نقش پيشران توسعه را بازي ميكند و در آن جايگاه اصلي را صنايع با تكنولوژي متوسط رو به بالا پيدا كرده و سهم خدمات مولد به بالاي ۵۰درصد توليد ناخالص داخلي ميرسد. در ادبيات توسعهپژوهي، واژگاني وجود دارد كه توسعه را وابسته به مسير ميداند. وابسته به مسير نه به اين معناست كه از گذشته تبعيت ميكند بلكه به اين معناست كه ظرفيتها را از نهان استخراج و اكتشاف ميكند. اجماع نخبگاني شرط نخست توسعه است. در كنار اين موضوع بايد يك توافق همگاني در كشور براي توسعه شكل بگيرد. مشاركت در انتخابات ميتواند اين مشاركت همگاني را شكل دهد. اگر توسعه به يك قرارداد اجتماعي بدل نشود، قطعا شكست ميخورد.
3- بنابراین تاثیر متقابل حکمرانی و توسعه بر وضعیت کشور و زندگی مردم امری بدیهی است و معیارهای توسعه روشن به نظر میرسد. در این میان نیروهای سیاسی ایران در سالهای گذشته تکلیف خود را با این معیارها کم و بیش روشن کردهاند یا موافق معیارهای توسعه بودهاند یا علیه آن مانعتراشی کردهاند. در روزهايي كه گفتمانهاي مختلف در کشور در قالب رقابتهاي انتخاباتي تلاش ميكنند خود را در تيررس توجه افكار عمومي قرار دهند، حتما مهم است كه نسبت هر كدام از اين گفتمانها با بحث توسعه مشخص شود.
4- دولت آينده بايد برنامه هفتم توسعه را با ايجاد اجماع نخبگاني و شكلدهي به سرمايه اجتماعي اجرايي كند. از اين منظر دولت جدید باید در نزديكترين فاصله با شكلدهي به اجماع نخبگاني و ايجاد سرمايه اجتماعي تلاش کند با شايستهسالاري و تخصصگرايي بستر لازم براي توسعه پايدار را فراهم سازد.
حياتيترين موضوع در شرايط فعلي جامعه ايران براي خروج از بحرانهاي اقتصادي، اجتماعي، زيستمحيطي و شكلگيري يك وفاق سياسي در درون حوزه سياسي و جامعه، در امر «توسعه» است؛ در واقع بايد توسعهانديشي را در کشور جايگزين شعارگرایی کرد. دامنه وسيعي از بحرانهاي كشور شامل كاهش ثروت ملي، از دست رفتن سرمايههاي ثابت، كاهش بهرهوري، فساد نظاممند و… ناشي از آن است كه توسعهانديشي جاي خود را در دولت به انحصارطلبي و قدرتطلبي داده است.
5- مهمترين نياز امروز ايران تعهد به اجراي برنامههاي توسعهاي است. اجراي برنامههاي توسعهاي، يك شرط اساسي براي كنار گذاشتن دوگانهسازيهاست. الگوي توسعه بايد يك رابطه همافزا، بين رشد اقتصادي و عدالت اجتماعي داشته باشد. اين پيوند را يك سياست اجتماعي ايجاد ميكند كه هدف نهايياش ايجاد جامعه دانش محور است. توسعه مسیری است که ابتدا و انتهایش معلوم است. تبدیل شدن ایران به یک کشور جذاب برای زندگی با اقتصاد خوب، زیرساختهای توسعهیافته، هوشمصنوعی بومی، فرصتهای شغلی فراوان و برابر، رضایت جامعه و رسیدن به جایگاه واقعی و در شأن یک تمدن کهن، بدون درگیریهای قومی و قبیلهای و مذهبی اگرچه کار کوتاهمدت و سادهای نیست و به فرآیندی بلندمدت نیاز دارد.
* پژوهشگر
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد