10 - 04 - 2023
تهران- مسکو؛ رفقای روزگار سخت
محمدجواد جمالینوبندگانی*
درست یک ماه پس از امضای تفاهمنامه سهجانبه میان جمهوری اسلامی، عربستانسعودی و چین که درواقع با میانجیگری پکن و بهمنظور ازسرگیری روابط دیپلماتیک تهران و ریاض انجام شد، در حالی شاهد سفر هیات عربستانی به ایران بودیم که متعاقبا در روزهای پیشرو نیز هیات ایرانی راهی عربستان خواهند شد تا مسیر را برای ازسرگیری تعاملات دیپلماتیک دو کشور ایران و عربستان فراهم کنند. سفر دستیار ویژه رییسجمهوری روسیه به تهران و دیدار و رایزنی مثبتی که این مقام ارشد روس با دریابان علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران داشت، نویدبخش گشایش بیش از پیش روابط دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایران با قدرتهای منطقه و البته نیمکره شرقی است. این در حالی است که تعامل با روسیه بهعنوان یک قدرت موثر در مناسبات جهانی همچون تعامل مثبتی که در مدت اخیر با چینیها ایجاد کردیم، میتواند آینده روابط دیپلماتیک کشور را بهسمت و سویی مثبت هدایت کند.
بنابراین به دنبال خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای و مشخصا اقدام نابخردانه دولت دونالد ترامپ که به خیال خود، خواستار از بین بردن برجام بود، در حالی که همزمان شاهد بودیم طرفین اروپایی توافق هستهای نیز در عمل به وعدههای خود مرتکب قصور فراوان شدند، طبیعتا راهبرد گرایش به شرق، میتوانست جایگزینی مناسب برای تعاملات منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی باشد. آن هم در حالی که بهگفته ظریف، وزیر امور خارجه پیشین، اروپاییها حتی به یکی از وعدههای ۱۸گانهای که به اجرایشان متعهد بودند، عمل نکردند. باتوجه به آنکه جمهوری اسلامی بهتعبیری باید نسبت به رفع تنش و جلوگیری از فشار تحریمهای سنگین اقتصادی و خنثیسازی دیگر سوءاستفادههایی که آمریکاییها در دستورکار خود قرار داده بودند، دست به کار میشد، با درایتی که صورت گرفت، راهبرد گرایش به شرق با تمرکز بر گسترش تعامل با قدرتهای نیمکره شرقی همچون روسیه و چین در دستورکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گرفت. این در حالی بود که پیوستن جمهوری اسلامی به پیمان شانگهای بهعنوان پیمانی که روسیه و چین دو قدرت و بازیگر اصلی و تصمیمگیر در آن هستند، بهروشنی نشان داد که این گرایش یکطرفه نبوده و اتفاقا روسیه و چین نیز از گام برداشتن ایران بهسوی آنها استقبال میکنند. همزمان جنگ روسیه با اوکراین و تنشی که در بخشی از خاک اروپا آغاز شد، منجر به آن شد که روسها نیز بیش از گذشته هدف تحریمهای غرب و مشخصا ایالاتمتحده قرار گیرند و همین مساله بهطریق اولی باعث شد مسکو، گسترش تعاملات خود با تهران را بهعنوان یکی از مهمترین راهبردهای سیاست خارجی خود، مدنظر قرار دهد. آن هم در حالی که مسکو پیشتر در بحث سوریه، نوعی همکاری عملیاتی و راهبردی با تهران را نیز تجربه کرده و به نتایج مثبتی دست پیدا کرده بود. در چنین شرایطی بود که وقتی این کشور درگیر جنگ اوکراین شد، تمایل مسکو برای گسترش همکاری با تهران نیز افزایش یافت. همزمان باتوجه به تلاش غرب برای دور زدن ایران و کنار گذاشتن جمهوری اسلامی از مسیرهای ترانزیتی، کریدور شمال-جنوب بهعنوان جایگزینی قدرتمند بیش از پیش موردتوجه قرار گرفت و چنانکه در سالها و حتی دهههای گذشته نیز بسیاری از ناظران و کارشناسان بر اهمیت این کریدور تاکید داشتند، در مدت اخیر شاهد توجه دوچندان کشورهای منطقه بر احداث و تکمیل آن بودیم. این در حالی است که امروز بسیاری از قدرتهای شرقی ازجمله چین و روسیه نیز به این کریدور چشم امید دوختهاند و به این باور رسیدهاند که تکمیل این مسیر ترانزیتی میتواند بسیاری از مشکلاتی را که بهدلیل تحریمها و تلاش غرب در اقتصاد این کشورها ایجاد شده، مرتفع کند. البته نباید به هیچ عنوان از تحرکاتی که در منطقه شمال غرب ایران با تحریک اسراییلیها انجام میشود، غافل شد و این در حالی است که روسها از نفوذی قابل اعتنا در منطقه قفقاز برخوردار هستند و در نتیجه گسترش تعامل با مسکو، حتی در حل این منازعات ساختگی نیز موثر خواهد بود.
* نایبرییس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد