11 - 02 - 2025
تلههای افزایش شفافیت
آلبرت بغزیان*
بورس ایران تحتتاثیر بازیگرانی قرار دارد که در راستای منافع سهامداران عمده عمل کرده و صفسازی میکنند. این افراد از نوسانات قیمتها سود میبرند و در این میان سرمایهگذاران خرد متحمل زیان میشوند. رییس سازمان بورس زمانی که از افزایش شفافیت صحبت میکند، باید مشخصا قوانین مبهم را شفافسازی و اصلاح کند اما روند طولانی اصلاحات باعث میشود گروهی زیان کنند و گروهی دیگر سود ببرند. در سال۱۳۹۹، دولت و مقامات ارشد مردم را برای ورود به بورس تشویق کردند اما پس از سقوط بازار، مسوولیتی نپذیرفتند و صرفا اعلام کردند که مردم عادی نباید با فروش خانه خود وارد بازار میشدند و باید از طریق صندوقها و کارگزاریها اقدام به معامله میکردند. سرمایهگذار خرد برای کسب سود در بازار حضور دارد، نه برای تامین مالی پروژههای کلان اما سود بازار نه متعلق به سهامدار خرد بلکه متعلق به کسانی است که با الگوریتمها و شیوههای سفارشگذاری آشنا هستند و از این طریق بازار را هدایت میکنند. تاکنون هیچ نهادی اعلام نکرده که با شناسایی صفهای کاذب، معاملات مربوطه را باطل کرده است زیرا ناظر بازار خود بازیگر بازار است. کارگزاریها، سهامداران عمده و دفاتر سهام بانکها از شرایط موجود سود میبرند، درحالیکه تنها معترض بازار، سرمایهگذار خرد است که به او توصیه میشود بهجای سرمایهگذاری مستقیم، از طریق صندوقها اقدام کند. همواره سهامداران خرد مقصر شناخته میشوند اما کسی به این سوال پاسخ نمیدهد که چرا همه سهامداران عمده در یک لحظه وارد صف فروش میشوند؟ اگر واقعا نگرانی برای ضرر سهامداران وجود دارد، باید مقصران اصلی شناسایی و از بازار حذف شوند. بهجای نگرانی از ورود سرمایه به بازارهای موازی، باید کسانی که بازار را مسموم میکنند شناسایی و حذف کرد. در شرایط تورمی، سرمایهگذاران متوجه میشوند که بورس بازدهی مناسبی ندارد و تنها کسانی که به اطلاعات و تکنیکهای نوسانگیری مسلط هستند، سود میکنند.
فقط عرضههای اولیه هر چند وقت یکبار به بازار رونق میبخشند. در چنین وضعیتی، آیا منطقی است که فرد بهجای خرید واحدهای صندوق طلا، سهام شرکتها را بخرد؟ تا زمانی که تورم مهار نشود، بازار سرمایه نیز شفاف نخواهد شد. از سوی دیگر، بازار ارز ترجیحی نیز به دور از رقابت کامل است و نرخهای اعلامشده تحمیلی بوده و همه از آن بهرهمند نمیشوند. برخی ورود خودرو به بورس کالا را راهی برای شفافیت بیشتر میدانند اما خودرو یک کالای مصرفی است، نه مواد اولیه. خرید و فروش خودروهای میلیاردی در بورس صرفا کارگزاریها را منتفع میکند و هدف آنها کشف قیمت عادلانه یا کاهش دلالی در بازار خودرو نیست. در نتیجه، بورس نباید محلی برای کشف قیمت خودروهایی باشد که قیمت تمامشده مشخصی دارند. اگر عرضه محدود و تقاضا بالا باشد، نمیتوان خودرو را در شرایط رقابتی عرضه کرد. این موارد همه تلههای افزایش شفافیت هستند که لازم است رفع شوند اما بهنظر میرسد برخی هنوز الفبای بازار را درک نکردهاند.
* کارشناس اقتصادی و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد