19 - 11 - 2024
تلاش برای تسلط بر منابع نفت و گاز خاورمیانه
محمود خاقانی* – در سال 2016 دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی برای ورود به کاخ سفید شعارش «آمریکا اول است» بود؛ براین اساس که آمریکا در جهان باید حرف اول را بزند و او دولتی را رهبری خواهد کرد که قدرت اول جهان خواهد بود. درهمین راستا مدعی بود که در توافق «برجام» ایران سر آمریکا کلاه گذاشته است. به همین دلیل تلاش نکرد برای برهم زدن برجام از «مکانیسم ماشه» استفاده کند. چرا؟ برای اینکه مکانیسم ماشه به فرآیندی اطلاق میشود که در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش کشورهای عضو میتوانند این موارد را در شورای حل اختلاف مطرح کنند و در نهایت پس از سپریشدن یک پروسه مشخص که میتواند حدود ۶۵روز به طول بینجامد، در نهایت تمام تحریمهای پیشین علیه ایران که بهموجب قطعنامه ۲۲۳۱ بیاثر شدهاند بار دیگر همگی علیه ایران فعال شوند.
تلاش دونالد ترامپ برای تسلط بر بازار بینالمللی انرژی
دولت دونالد ترامپ با روی کار آوردن سلمان بن عبد العزیز بن عبد الرحمن
آل سعود در یک کودتای آرام و نشاندن ایشان بر تخت پادشاهی هفتم و کنونی حاکم در عربستان و رییس مجلس وزیران عربستان و رییس آلسعود فرمان چشمانداز سعودی۲۰۳۰ را امضا و نیز در فرمانی در سال۲۰۱۷ که به زنان عربستان اجازه رانندگی داد و مجوز عادیسازی روابط و بهرسمیت شناختن اسرائیل بهمنظور ایجاد یک ائتلاف در برابر ایران و نیروهای مقاومت در منطقه را صادر کرد. پس از این بود که دونالد ترامپ در اواخر ماه ژوئن سال2017 بهطور رسمی اعلام کرد که سیاست انرژی آمریکا تسلط بر بازار جهانی نفت و گاز و انرژی است. درواقع خروج دونالد ترامپ از برجام در اردیبهشتماه سال1397 درهمین راستا بود. زیرا تداوم تحریمهای نفتی ایران میتوانست به تلاش شرکتهای نفتی آمریکایی و اروپایی در شرق دریای مدیترانه همراه با اسرائیل بهمنظور تسلط برمنابع نفت و گاز سواحل نوار غزه و لبنان کمک کند.
نسلکشی «هلوکاست» در سرزمینهای فلسطین و لبنان برای نفت وگاز
هدف اصلی حملات اسرائیل به نوار غزه و لبنان بهمنظور از میانبردن حماس و حزبالله برای دستیابی به منابع انرژی سواحل غزه و لنبان در شرق دریای مدیترانه است. اسرائیل در پایان ۱۹۹۰ میلادی با هماهنگی اروپا، آمریکا و روسیه توانست در بخش شرقی آبهای عمیق دریای مدیترانه با جلب و جذب سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی و اروپایی و شیوخ عرب، منابع غنی نفت و گاز طبیعی کشف کند، بهطوریکه از سال۲۰۰۰ میلادی تحول بزرگی را در اقتصاد منطقه موجب شد. نوار غزه و سواحل لبنان بهدلیل میادین کشفشده نقش مهمی دارند. وقتی در شرق دریای مدیترانه گاز کشف شد سوریه و بخشی از عراق برای مسیر این گاز به ترکیه تا اروپا مهم بودند. به همین دلیل بخشی از ارتش سوریه در اثر نفوذ غرب و اسرائیل و ترکیه جدا شد و جنگ داخلی به راه افتاد. طبیعی بود برخی کشورها به کمک سوریه بروند و جلوی سقوط دولت سوریه را بگیرند. به همین ترتیب نقش نوار غزه و سواحل لبنان در تولید و صادرات گاز شرق دریای مدیترانه اهمیت زیادی پیدا کردند. درحالحاضر اسرائیل بخشی از گاز استحصالی از شرق دریای مدیترانه را تبدیل به گاز مایع (الانجی) و صادر میکند.
رژیم صهیونیسم پیمان شکست
این نکته قابلذکر است که اسرائیل در سال۱۹۹۵ میلادی که پیمان اسلو منعقد شد، به تشکیلات خودگردان فلسطین صلاحیت اتخاذ تصمیم در آبهای سرزمینی فلسطین را داد. در سال۱۹۹۹ تشکیلات خودگردن فلسطین قرارداد ۲۵سالهای را برای کشف گاز درسواحل نوار غزه با گروه گازی انگلیس «شرکت برتیشگاز» امضا کرد و در همان سال میدان بزرگ گازی غزه مارین در داخل آبهای سرزمینی فلسطین کشف شد بنابراین طبیعی بود که دول آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و… شیوخ عرب و مصر نسبت به دستیابی فلسطین به منابع جدید ثروت احساس خوبی نداشته باشند. در نتیجه بین سرزمینهای فلسطینی و نوار غزه فاصله ایجاد کردند و نوار غزه را با حدود ۴۰۰کیلومتر وسعت و 5/2میلیون نفر جمعیت بهصورت یک زندان بزرگ درآوردند که نتوانند به این ثروت دست یابند مگر اینکه با اسرائیل کنار بیایند.
علاوهبر سواحل نوار غزه و لبنان، در شرق دریای مدیترانه منابع انرژی سوریه نیز مورد توجه اسرائیل و دول حامی اسرائیل قرار داشت و دارد. در سرزمین شام در سالهای گذشته ۱۲۲تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی کشف شده است. بنابراین جنگی که در خاورمیانه و شرق دریای مدیرانه شاهدیم بیشتر جنگ برای دستیابی به منابع نفت و گاز طبیعی است به همین دلیل صاحبنظران معتقدند که در ماههای آینده ممکن است شاهد تحولات بزرگی در خاورمیانه باشیم. چرا؟ و شعار جدید دونالد ترامپ «آمریکا را دوباره بزرگ میکنیم» جنگ برای تسلط بر منابع نفت خام و گازطبیعی منطقه بهویژه گاز طبیعی است که بهعنوان انرژی عبوری از انرژیهای فسیلی و جایگزین کردن آنها با انرژیهای تجدیدپذیر است. ما اکنون وارد دوران جدید نبرد بین قدرتها و ابرقدرتها برای تسلط بر منابع معدنی، ازجمله نفت و گاز و فلزات و طلا هستیم که علاوهبر نیاز به منابع انرژی برای تولید باتری اتومبیلهای برقی و توسعه انرژیهای جایگزین نیز به منابع معدنی نیاز است. گفته میشود ایران منابع غنی «لیتیوم» است که حتی از منابع نفت و گاز ایران هم مهمتر توصیف شده است. علاوهبر خاورمیانه جنگهای شمال آفریقا نظیر جنگ داخلی در سودان نیز بر همین پایه اتفاق میافتند.
آمریکا نگران هزینههای جنگ غزه و لبنان
جنگ اسرائیل با نیروهای مقاومت گفته میشود طولانیترین جنگ در تاریخ ایجاد اسرائیل است. رسانههای بینالمللی گزارش دادهاند که این جنگ با کشتهشدن تعداد قابلتوجهی از نظامیان اسرائیل تاثیر عمدهای بر جامعه اسرائیل و فاصلهگرفتن یهودیان از نظریه صهیونیسم شده و تا به امروز هزینه هنگفت بیش از ۶۶میلیارد دلاری روی دست دولت نتانیاهو گذاشته است.
بودجه سال2025 اسرائیل
دولت اسرائيل در اوایل ماه نوامبر سال جاری بودجه سال۲۰۲۵ را که بزرگترین بودجه تاریخ دولت اشغالگر فلسطین است، تصویب کرد. اسرائيل برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مقاومت در سرزمینهای فلسطین و لبنان که بیش از ۴۰۰روز طول کشیده است، بهای سنگینی میپردازد و به گفته مقامات اسرائیل در بودجه یادشده معادل 2/27میلیارد دلار برای هزینههای نظامی در نظر گرفتهشده که این رقم میتواند تا معادل 1/40میلیارد دلار افزایش یابد. استبان کلور، استاد اقتصاد دانشگاه عبری اورشلیم و محقق ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی با حضور در پادکست امنیت ملی شبکه خبری آی۲۴ اسرائيل به تحلیل تاثیر اقتصادی رویارویی اسرائيل با جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مقاومت پرداخته و گفته است که این جنگ بر اقتصاد دولت صهیونیسم ضربه زده است. زیرا اقتصاد اسرائيل در سال۲۰۲۲ قدرتمند بود. ذخایر این کشور در آن سال به ۲۰۰میلیارددلار میرسید و نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بسیار پایین بود. همچنین اسرائيل در سال۲۰۲۲ بیکاری 5/3درصدی و تورم 8/3درصدی را تجربه کرد.
با این حال سال۲۰۲۳ سال بحران اقتصادی اسرائيل بود. اعتراضات به اصلاحات نظام قضایی تاثیرات منفی را بر اقتصاد دولت نتانیاهو گذاشت و بازارهای مالی و بخش فناوری پیشرفته با نوساناتی مواجه بودند. با این حال اسرائيل همچنان در شروع جنگ با حماس در ماه اکتبر2023 از نظر اقتصادی بسیار قوی بود.
تورم و افزایش هزینه زندگی
به گفته آقای کلور وضعیت اقتصادی اسرائيل با شروع جنگ دگرگون شد. با توجه به اینکه راههای تجارت اسرائيل بهخصوص در زمینه کالا و انرژی بیشتر از طریق حملونقل دریایی تامین میشود و همین مساله دولت نتانیاهو را از نظر اقتصادی شبیه به یک «جزیره» کرده است، اختلال در واردات و چرخه تامین کالا و خدمات منجربه افزایش هزینهها شده است. همچنین تورم اسرائيل در مقایسه با اکثر کشورهای غربی در بالاترین سطح قرار داد. استبان کلور گفت: «ما در رکود هستیم و چشمانداز سال۲۰۲۵ هم خوب به نظر نمیرسد.
بحران در بازار
به گفته آقای کلور ۳۰۰هزار نیروی ذخیره ارتش در حال حاضر برای جنگ در جبههها فراخوانده شدهاند. این میزان به معنای ۱۰درصد نیروی کار اسرائيل است. چنین کسری نیروی کاری تاثیر بسزایی در تولید، بهخصوص در ماههای اولیه جنگ گذاشت و روند بازسازی بسیار کند پیش میرود. آقای کلور گفته است: «حدود ۱۰درصد از نیروی کار ما در ارتش حضور دارند و این ضربه شدیدی به تولید و اقتصاد اسرائيل وارد میکند.»
همچنین مجوز کار حدود ۱۲۰هزار کارگر فلسطینی که از کرانه باختری برای کار به اسرائيل میآمدند در نتیجه جنگ لغو شده که تاثیرات بسزایی روی بخشهای کشاورزی و ساختوساز گذاشته است. این تاثیرات شامل افزایش هزینه سبزیجات و میوهجات و تاخیر در انجام پروژههای زیرساختی و همچنین افزایش قیمت مسکن شده است.
تولید ناخالص داخلی
به گفته آقای کلور بنابر آمار ثبتشده، رشد تولید ناخالص داخلی اسرائيل در سال۲۰۲۳ و در سهماهه نخست سال۲۰۲۴ منفی بوده و انتظار میرود که در سهماهه چهارم سال جاری 2024 نیز منفی باشد. به گفته او، آینده تولید ناخالص داخلی اسرائيل در سال۲۰۲۵ به عواملی چون مدتزمان جنگ، شدت درگیریها و سیاستهای آینده دولت وابسته است و اگر تغییر عمدهای در آنها ایجاد نشود، روند رشد منفی تولید ناخالص داخلی احتمالا ادامه خواهد یافت.
جذب سرمایه خارجی
به گفته آقای کلور یکی از اصلیترین چالشهایی که دولت نتانیاهو بهدلیل جنگ کنونی با آن مواجه است، بیاعتمادی سرمایهگذاران خارجی بهدلیل عدم ثبات و قطعیت وضعیت اسرائیل است. جنگ طولانیمدت، سرمایهگذاران خارجی را نسبت به سرمایهگذاری طولانیمدت در اسرائيل مایوس کرده و همین امر باعث افزایش بدهیهای دولت و تضعیف اعتماد به اقتصاد رژیم حاکم در سرزمینهای فلسطین شده است. بیرغبتی شرکتهای خارجی به سرمایهگذاری در منطقهای جنگزده، توانایی اسرائيل را در جذب سرمایه در بخشهای فناوری و پروژههای زیرساختی متاثر کرده است. همچنین گسترش جنگ از نوار غزه به لبنان و اخیرا سوریه به این بیاعتمادیها دامن زده است. آقای کلور میگوید: «گسترش جنگ موجب عدم رغبت سرمایهگذاران بینالمللی برای سرمایهگذاری در اسرائيل شده است.»
جنگ با جمهوری اسلامی ایران
در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۴ با گسترش درگیری مستقیم میان اسرائيل و جمهوری اسلامی ایران و همچنین نیروهای مقاومت در لبنان هزینههای اسرائيل را چه از لحاظ عملیات نظامی و چه از لحاظ پیامدهای اقتصادی گستردهتر کرده و افزایش داده است.
این هزینهها شامل افزایش تعداد نیرو و تجهیزات درگیر در جنگ و همچنین افزایش فشار اقتصادی حاصل از اخلال در تجارت و واردات است زیرا مسیرهای دریایی اسرائيل که شریان اصلی تجارت دولت نتانیاهو هستند از سوی جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مقاومت یمن با تهدید پیوسته مواجه است.
این امر باعث شده بسیاری از شرکتهای کشتیرانی و بیمه رغبت کمتری به همکاری با اسرائيل داشته باشند. بهعلاوه، درگیریهای نظامی دولت نتانیاهو اثرات بلندمدتی هم بر اقتصاد اسرائيل گذاشته است. این رویارویی، ابهامات کلی پیرامون ثبات اقتصادی اسرائيل را تشدید کرده و منجر به افزایش اتکای دولت صهیونیسم به استقراض و افزایش نرخ بهره شده است. همچنین نگرانیها را راجعبه بازپس دادن بلندمدت بدهیهای اسرائيل و شهروندان اسرائیلی افزایش داده است. از سوی دیگر تشدید تنشها اسرائیل را مجبور کرده است که هزینههای جنگ را در اولویت و سرمایهگذاریهای حیاتی در زیرساختها، آموزش و سرمایه انسانی را در ردههای بعد قرار دهد. این امر میتواند مانع از بهبود اقتصاد رژیم صهیونیسم حاکم در سرزمینهای فلسطینی در دوران پساجنگ شود.
آخرین تلاشهای نتانیاهو
ناظران آگاه گفتهاند که اگر خانم کاملا هریس رییسجمهور آمریکا میشد به احتمال قوی تلاش میکرد که نتانیاهو برکنار شود. در همین حال بسیاری از صاحبنظران درباره سیاستهای دولت دوم دونالد ترامپ هم معتقدند که دونالد ترامپ نمیخواهد شریک جرم جنایات جنگی نتانیاهو در خلق «هلوکاست فلسطینیان و لبنان» باشد و به احتمال قوی دولت دوم دونالد ترامپ در تغییر و کنار گذاشتن نتانیاهو از حکومت در سرزمینهای اشغالی فلسطین اقدام و عمل خواهد کرد.
* کارشناس بینالمللی انرژی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد