30 - 10 - 2023
تلاشهایی با نتیجه مبهم
نادر کریمیجونی- با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات دور دوازدهم مجلس شورای اسلامی، رفتهرفته خطوط سیاسی و مواضع جناحها شفافتر و واضحتر میشود. این وضوح البته معطوف به پیروزی و کسب کرسی یا اکثریت در مجلس دوازدهم شورای اسلامی است و بازیگران سیاسی ترجیح میدهند تا حد زیادی از تعارفها و ملاحظات تبلیغی بکاهند و مواضعی اتخاذ کنند که به جای خشنود کردن مقامات ارشد جمهوری اسلامی، شهروندان ایرانی را تشویق به آمدن به پای صندوقهای رای کند و از آن مهمتر آراء ایشان را به نفع گروه و جناح متبوع خویش جلب کند.
اکنون فعالیتها و اثرگذاریهای سیاسی نه فقط با جهتگیری آشکار و شفافتری انجام میشود بلکه پرحجمتر از پیش به اجرا گذاشته میشود. این به آن معنی است که از هماکنون میتوان مجوزهای اصلی که در مجلس آینده به دنبال نقشآفرینی یا سهمخواهی هستند را مشاهده کرد و تشخیص داد.
در این میان نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگانی که برای حضور در دوره بعدی مجلس شورای اسلامی نامنویسی کرده و امید دارند که صلاحیتشان از سوی شورای نگهبان تایید شود، فعالیت آشکارتر و روشنتری دارند و از همین روزها، فعالیت حزبی و تبلیغی خویش را آغاز کردهاند، البته گمان میرود که علی لاریجانی و هوادارانش همچنان در محاق باشند؛ چنانکه رییس پیشین مجلس که در انتخابات ریاستجمهوری با رد صلاحیت مواجه شده بود و گمان میکرد در انتخابات مجلس دوازدهم ممکن است راه برای بازگشت او به کرسی ریاست قوه مقننه باز باشد، چنان اوضاع را سخت دید که حتی از ثبتنام هم پرهیز کرد و ترجیح داد همچنان در سایه، راهبری دوستان و هوادارانش را انجام دهد. در محافل سیاسی هم گفته میشد که قرار است با تایید صلاحیت علی لاریجانی برای انتخابات حاضر، رد صلاحیت او در انتخابات ریاستجمهوری جبران شود ولی در عین حال از رسیدن او به کرسی ریاست مجلس جلوگیری خواهد شد و علی لاریجانی مجبور است از همان پایین، جریان امور را نظاره کند. در این صورت احتمالا علی لاریجانی مجبور خواهد شد برای همیشه با مناصب عالی در نظام جمهوری اسلامی خداحافظی کند؛ امری که پذیرش آن برای لاریجانی، دشوار است. در عین حال قالیباف که از جبهه پایداری فاصله گرفته اکنون به حمایت محافظهکاران سنتی و نیز ائتلاف راست سنتی که حداد عادل آن را رهبری میکند، چشم دوخته است.
او تصور میکند با حمایت این گروه میتواند دوباره کرسی ریاست مجلس را از آن خود کند؛ امری که چندان دور از ذهن نیست. این امید از آنجا در دل قالیباف و هوادارانش پدید آمده که از یکسو حداد عادل در زمره نامزدهای راهیابی به مجلس نیست و از سوی دیگر در جبههای که حداد عادل آن را رهبری میکند، فرد شاخصی برای آنکه ریاست مجلس را در دست بگیرد وجود ندارد. دقیقا به همین دلیل است که در اولین گردهمایی انتخاباتی قالیباف و حداد عادل در کنار هم ظاهر شدند و از یکسو حداد عادل با بیان پیام سیدابراهیم رییسی و اینکه رییسجمهوری علاقهمند بود در این گردهمایی شرکت کند، تلاش کرد نزدیکی اعضای این اتحاد را به دولت اثبات کند و از دیگر سو قالیباف با دعوت و دادن تریبون به برخی از اخراجشدگان از دولت مانند محسن رضایی، کوشید فاصله خود را با سیدابراهیم رییسی حفظ کند.
البته در ماههای اخیر چند بار مجلس از دولت فاصله گرفته و دولت ابراهیم رییسی را به دردسر انداخته تا جایی که رییسی مجبور شده نامههای گلایهآمیز برای مقام معظم رهبری ارسال و از ایشان تقاضا کند که اوضاع را به نفع دولت تغییر دهند. آخرین نمونه آنکه پورابراهیمی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس آن را رسانهای کرد به تغییراتی برمیگردد که کمیسیون تلفیق مجلس روی لایحه برنامه هفتم توسعه اعمال کرد. بلافاصله پس از تصویب این تغییرات در کمیسیون تلفیق برنامه، سیدابراهیم رییسی در نامهای از رهبری خواست تا برنامه هفتم توسعه به همان صورتی که دولت تقدیم مجلس کرده تصویب و تغییرات مدنظر نمایندگان کنار گذاشته شود چراکه با آن تغییرات امکان اجرای برنامه از جانب دولت وجود نخواهد داشت. جالب است که رهبری نیز از خواسته دولت حمایت کردهاند. البته دوپینگ دولت و استفاده از قدرتهای دیگر برای ایستادن در مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی فقط به لایحه برنامه هفتم توسعه محدود نمیشود و موارد دیگری نیز به آن افزوده میشود. در عین حال نمایندگان که مشاهده میکنند تصمیمها و مدیریت دولت در ابعاد گوناگون دچار خطا و معایب متعدد است، با نزدیک شدن به ایام رقابتهای انتخاباتی فاصله خود را از دولت بیشتر میکنند و مواضع تندتری علیه رفتارها و نتایج عملکرد قوه مجریه میگیرند. این امر اکنون از نطقهای میان دستور و تذکرهای شفاهی و کتبی نمایندگان به دستگاههای اجرایی و دولت گذشته و هدفگیری وزیران برای برکناری را شامل شده است. نمیتوان انکار کرد که دستکم برای وزیران کشور و آموزش و پرورش تقاضاهای مصرانهای برای استیضاح وجود دارد و اگرچه وحیدی بالاخره مجبور شد معاون سیاسی خود را کنار بگذارد، اما هنوز نمایندگانی هستند که رویکرد وحیدی و مدیرانش را علیه مجلس و نمایندگان ارزیابی میکنند و خواهان برکناری او هستند. در مورد مرادعلی صحرایی هم بحران کمبود و نبود معلم هر چند محصول عملکرد این وزیر نیست، اما در حال حاضر که اعتراضهای معلمان بازنشسته ادامه دارد و از گوشه و کنار کشور اعتراضهای مصرانهای درخصوص نبود معلم در کلاسهای مقاطع متوسطه اول و دوم به گوش میرسد، شاید کنار گذاشتن این وزیر، لااقل برد تبلیغاتی برای نمایندگان مجلس داشته باشد. با این حال باید اذعان کرد که جهت کلی مدیریت کشور به سمتی نیست که اجازه استیضاح و برکناری وزیران را بدهد و از این بابت دستکم در مقطع زمانی کنونی، بخت با رییسی و دولتش یار بوده است. با این همه انتظار آن است که در هفتههای آینده واگرایی بیشتری در روابط میان دولت و مجلس مشاهده شود. این واگرایی ممکن است ظاهری و برای تهییج شهروندان ایرانی به منظور آمدن به پای صندوقهای رای باشد. هدف دیگر این رفتار نمایندگان و بالاخص نمایندگانی که خود را آماده رقابت برای پیروزی در انتخابات دور بعدی مجلس میکنند میتواند تلاش برای کسب هر چه بیشتر آرای رایدهندگان باشد، اما دقیقا معلوم نیست که همه این تلاشها آنگونه که نمایندگان جمهوری اسلامی ایران میخواهند محقق شود و نتیجه دهد.