13 - 03 - 2025
ترامپ، بیتکوین و آینده دلار
«جهانصنعت»- «کارلا نورلف»، استاد دانشگاه تورنتو و عضو ارشد غیرمقیم در شورای آتلانتیک در یادداشتی به آینده بازار رمزارزها و دلار پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید. با آغاز جنگهای تجاری جدید و دستور ایجاد یک ذخیره بیتکوین، دونالد ترامپ بر این فرض استوار است که شرکای تجاری ایالاتمتحده حاضرند هر هزینهای را برای حفظ دسترسی به بازار آمریکا بپردازند اما اگر او در این مورد اشتباه کند، ممکن است سلطه دلار آمریکا- و تمامی مزایای آن- برای همیشه از بین برود. در یک فرمان اجرایی صادر شده در ۶مارس ۲۰۲۵، رییسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ دستور ایجاد یک ذخیره بیتکوین تحت عنوان «طلای دیجیتال» را صادر کرد. قرار است این ذخیره از طریق بیتکوینهای توقیفشده توسط نهادهای اجرای قانون فدرال تامین شود. با توجه به اینکه عرضه بیتکوین به ۲۱میلیون واحد محدود است، دولت ایالات متحده قصد دارد با تبدیل شدن به یک دارنده بزرگ این دارایی نوظهور، یک مزیت پیشگامانه برای خود ایجاد کند اما از آنجا که احتمالا تنها از طریق بیتکوینهای توقیفشده نمیتوان به مقیاس مورد نظر دست یافت، ممکن است آمریکا اقدام به خرید این رمزارز از بازار آزاد نیز بکند. البته ایالاتمتحده در این مسیر تنها نیست. در سراسر جهان، دولتها بهطور فزایندهای بیتکوین را به عنوان یک دارایی ذخیرهای در نظر میگیرند. در برزیل، نماینده مجلس، اروس بیوندینی، پیشنهادی را ارائه داده که بانک مرکزی این کشور را ملزم میکند تا بیتکوین را در ذخایر خود تا حد ۵درصد افزایش دهد. در همین حال، بوتان به یکی از بزرگترین دارندگان بیتکوین در جهان تبدیل شده و شهر «گلهفو مایندفولنس» این رمزارز را به عنوان یک ذخیره استراتژیک نگهداری میکند. رییسجمهور السالوادور، نایب بوکله همچنان به خرید بیتکوین به عنوان یک ذخیره استراتژیک ادامه میدهد. قانونگذاران هنگکنگی پیشنهاد اضافه کردن بیتکوین به ذخایر رسمی این دولتشهر را مطرح کردهاند. در همین حال، شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه چین بهطور مخفیانه در حال ایجاد یک ذخیره بیتکوین است. علاوه بر این، یک ابتکار مردمی اخیر در سوییس به دنبال آن است که بانک ملی سوییس (SNB) را ملزم کند تا بیتکوین را در داراییهای خود بگنجاند، هرچند رییس SNB، مارتین اشلگل این ایده را رد کرده و نگرانیهایی درباره نوسانات، نقدشوندگی و امنیت بیتکوین مطرح کرده است. با این حال، تصمیم دولت آمریکا برای پیوستن به روند متنوعسازی ذخایر، سوالات جدیای را درباره آینده سلطه ارز این کشور ایجاد کرده است. اگر کشورهای بیشتری بیتکوین را جایگزین دلار در ذخایر خود کنند، ممکن است تقاضای جهانی برای دلار کاهش یابد. مشروعیت بخشیدن به یک دارایی رقیب میتواند اعتماد به دلار را متزلزل کند و موقعیت جهانی آن را به عنوان ارز ذخیره تضعیف کند. بدون تقاضای قوی بینالمللی برای دلار، آمریکا ممکن است در نهایت «امتیاز فوقالعاده» خود را برای چاپ پول و استقراض با نرخ بهره پایین از دست بدهد. از این رو تایید بیتکوین در عین حفظ برتری دلار به توازن ظریفی نیاز دارد.
علاوه بر سیاستهای مربوط به بیتکوین، دولت ترامپ در حال تغییر اساسی سیاستهای تجاری ایالاتمتحده است. این دولت تعرفه ۲۵درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک اعمال کرده، تعرفههای کالاهای چینی را افزایش داده (به طوری که میانگین تعرفههای آمریکا علیه چین به ۳۹درصد رسیده است) و تهدید به اقدامات مشابه علیه بخش کشاورزی اروپا کرده است. این سیاستها تاکنون موجب آشفتگی در بازارها شدهاند- وضعیتی که با تاخیرها و تغییرات مکرر تشدید شده- و انتقامجویی تجاری را نیز در پی داشته است. از آنجا که کانادا و مکزیک به شدت به تجارت با ایالاتمتحده وابستهاند، تعرفهها باعث کاهش صادرات و ورودیهای دلاری آنها شده و ارزهای ملیشان را تضعیف میکند. در مقابل، چین با داشتن یک پایگاه صادراتی متنوعتر و یک رژیم ارزی کنترلشده، قادر است اثرات تعرفههای آمریکا را کاهش دهد و از ارزش یوآن حمایت کند. علاوه بر این، وابستگی زیاد ایالات متحده به نهادههای واسطهای از چین، باعث افزایش هزینههای تولید، بالا رفتن قیمتهای مصرفکننده و افزایش تورم در آمریکا خواهد شد که در نهایت جذابیت دلار را کاهش میدهد. علاوه بر کاهش تقاضا برای کالاهای آمریکایی و دلارهای لازم برای خرید آنها، سیاستهای ترامپ باعث ایجاد بیثباتی و کاهش اعتماد به بازارهای ایالاتمتحده شده است. تهدیدات او اتحادیه اروپا را به سمت تنوعبخشی بیشتر به ارزهای ذخیرهای و جستوجوی بازارهای جایگزین سوق داده است. با کاهش تمایل سرمایهگذاران به نگهداری داراییهای دلاری، ارزش دلار شروع به تضعیف کرده است.
کشورها معمولا داراییهای ذخیرهای متعددی مانند یورو، ین، پوند استرلینگ یا طلا، علاوه بر دلار، نگهداری میکنند اما ساختار غیرمتمرکز و عرضه محدود بیتکوین آن را از این داراییهای سنتی متمایز میکند. با پذیرش رسمی آن، ایالات متحده ممکن است ناخواسته یک تغییر جهانی به دور شدن از ذخایر دلاری را تسریع کند. ترامپ و تیمش بر این باورند که به دلیل وابستگی شدید خارجیها به اقتصاد آمریکا، این عوامل اثر خود را خواهند گذاشت. فرض آنها این است که تولیدکنندگان خارجی قیمتهای پایینتری را برای حفظ رقابتپذیری خواهند پذیرفت یا اینکه ارزهای خارجی تضعیف خواهند شد تا اثر تعرفههای آمریکا را جبران کنند و در نتیجه فشار اقتصادی بر مصرفکنندگان و تولیدکنندگان آمریکایی کاهش یابد. این استراتژی که به «توافق مار- ئه- لاگو» معروف شده است، در واقع تلاش دولت ترامپ برای استفاده از تعرفههای تنبیهی به منظور تضعیف دلار، کاهش هزینههای استقراض آمریکا و تقویت تولید داخلی است- در حالی که سلطه جهانی دلار را حفظ میکند. برخلاف توافق پلازا یا توافق لوور، که در آن اقتصادهای بزرگ برای هماهنگی نرخهای ارز توافق کردند، در اینجا ایالاتمتحده تلاش دارد شرکای تجاری و بانکهای مرکزی خارجی را مجبور کند ارزهای خود را در برابر دلار تضعیف کنند تا به نفع اقتصاد آمریکا تمام شود اما اگر این شرکای اقتصادی همکاری نکنند، این طرح میتواند از هم بپاشد و تمامی اهداف آن از مسیر خود خارج شود.
بخش زیادی از این استراتژی برگرفته از مقالهای در نوامبر۲۰۲۴ توسط «استیون میران»، رییس منتخب شورای مشاوران اقتصادی ترامپ است. او پیشنهاد کرده که ایالات متحده تعرفهها را بهصورت مرحلهای اعمال کند تا بتواند درآمدهای حاصل از تعرفههای واردات را جمعآوری کند، بدون آنکه افزایش قیمتهای مصرفکننده غیرقابل کنترل شود. براساس این طرح، دولت آمریکا تعرفههایی را بر واردات کشورهایی اعمال خواهد کرد که از موقعیت دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی بهره میبرند تا بخشی از مزایای اقتصادی آنها را جذب کند. برای جلوگیری از افزایش تورم داخلی، میران پیشنهاد داده که از ابزارهای دیپلماتیک و مالی، از جمله کاهش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی خارجی یا انجام سوآپهای ارزی استفاده شود تا تورم ایالات متحده تحت کنترل بماند. از دیدگاه ترامپ، دسترسی به بازار ایالات متحده یک امتیاز است که باید به دست آورد، بنابراین دولت او تعرفهها را برای کشورهایی که همکاری نمیکنند افزایش خواهد داد و آنها را مجبور خواهد کرد که بخشی از هزینههای ساختاری دلار را متحمل شوند یا سیاستهای اقتصادی و امنیتی خود را با آمریکا هماهنگ کنند. نتیجه این خواهد بود که یک «سیستم طبقهبندیشده» از تعرفهها براساس معیارهای مشخص اعمال خواهد شد. به گفته میران، ترکیب تعرفههای حسابشده و مدیریت نرخ ارز میتواند نقش جهانی دلار را تقویت کند و همزمان درآمد دولت را افزایش دهد اما این استراتژی در کنار پذیرش بیتکوین میتواند نتیجهای معکوس داشته باشد.
پذیرش یک دارایی ذخیرهای جایگزین میتواند موقعیت دلار را به چالش بکشد. جنگهای تجاری ترامپ بر این فرض استوارند که شرکای آمریکا تسلیم خواهند شد اما اگر آنها از بازار آمریکا فاصله بگیرند، به دنبال اتحادهای تجاری یا امنیتی جایگزین باشند یا بیتکوین و سایر ارزها را برای تنوعبخشی ذخایر خود در مقیاس وسیع بپذیرند، تمامی محاسبات به هم خواهد ریخت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد