6 - 08 - 2023
تجربیات دردناک از شغلی ظاهرا زیبا
«جهانصنعت»- این روزها بسیاری از مشاغل خدماتی در بخشهای مختلف شهری میزبان کارجویانی هستند که بیشتر به این مشاغل بهعنوان کارهایی پارهوقت، شیفتی، بدون نیاز به مهارت پیشینی بسیار خاص و بدون قرارداد نگریسته میشود، اما برخی از این مشاغل که بیشتر محبوب دانشجویان، جوانان فاقد مهارت و فارغالتحصیلان بیکار دانشگاهی است، شرایطی بسیار متفاوت از تصور آنها دارد که یکی از آنها غافلگیرشدن کارگر در یک دام شبهقراردادی است؛ چه بسا فضاهایی مانند کافهها و برخی کافهرستورانهای خاص از نظر نوع مواجهه فرهنگی و احساس فهم مشترک برای اقشار هدف جذابتر باشد. در این گروه، مشاغلی مانند سالنکاری (ویتر) و قهوه و نوشیدنیسازی (باریستا) و آشپزی در کافهها، رستورانها و بسیاری مراکز مشابه دیگر که در فهرست مشاغل خدماتی درونشهری قرار دارند، از مشاغلی هستند که دانشجویان و جوانان بهعنوان فرصتی موقت برای گذران زندگی به آن نگاه میکنند، اما انتظارات آنها از پدیده شغل عمدتا با فضاهای اتوکشیده دانشگاهی که پشتسر گذاشتهاند، متفاوت است. در هفته گذشته با گزارشهای متنوعی از یک پدیده عجیب در نحوه اداره برخی کافهها مواجه شدیم که برای نیروی انسانی شاغل در این مراکز و برخی رستورانها و اغذیهفروشیهای دیگر غافلگیرکننده است. اخیرا بخش قابلملاحظهای از کارگران یا کارجویان متقاضی کار در چنین فضاهایی با آگهیهایی مواجه شدند که کارجویان را دعوت به مدتی کار آزمایشی میکند. در برخی آگهیها کارجو مصاحبه میشود و به او میگویند چند روز دیگر با وی تماس گرفته خواهد شد تا در دوره آزمایشی یا دوره کارآموزی شرکت کند. گاهی کارفرما و صاحب محل کسب (اعم از کافه، رستوران و…) حتی همین عنوان آزمایشی و کارآموزی بودن موقعیت شغلی را نمیگوید و تنها در آخر دوره چنین صحبتی را مطرح میکند.
بهطور خلاصه در این فضا به دلیل عدموجود برخی ضوابط و ملاحظات در نظارتها، کار به جایی رسیده است که کارفرما و صاحب محل کسب با آگهی کارجو را به کار فرامیخواند و پس از مدتی با وی تماس گرفته و وی فورا وارد فرآیند سخت و دشوار کار در کافههای شلوغ شهرهای بزرگ (به ویژه تهران) میشود، اما در پایان دوره موسوم به کارآموزی یا آزمایشی کارفرمای آگهیدهنده به بهانههای مختلف کارجو را رد کرده و به این دلیل که فعالیت وی آزمایشی و کارآموزی بوده است، هیچ حقوقی پرداخت نمیکند. دردناک اینکه بسیاری دیدهاند که برخی از این صنوف صدها بار آگهی مشابه را پخش کردند و نفرات مختلف را به نوبت نگه میدارند و هر دو هفته از نیروی کار رایگان آنها حداکثر استفاده را میکنند و سپس عذر آنها را میخواهند.
عدم احساس امنیت شغلی
«سعید. ک» یک کارجوی سابق شغل سالنکاری کافه (وِیتر) بوده که چندبار به شیوه آزمایشی و کارآموزی جذب این آگهیها شده است. وی میگوید: پس از سههفته کار مشقتبار کارفرما به این بهانه که او یک نیروی ماهر داشته و آن نیروی ماهر برگشته، عذر او را خواسته است، اما وقتی متوجه شده که کارفرما به این اسم که وی آزمایشی شاغل بوده است، هیچ مبلغ حقالزحمهای به او نمیدهد، با کارفرما درگیر میشود.
«بیژن. ا» کارجویی در سنین دانشجویی و حتی بین دانشآموزی و دانشجویی برای درآمدی حداقلی به سراغ برخی آگهیهای مشابه میرود. وی که وضعیت بهتری داشته است، میگوید که مدت یک ماه در کافهای بسیار شلوغ در منطقهای اداری جذب شده، اما به خاطر فشار بسیار شدید کاری و ضعف شدید جسمانی که به نظر او عامدانه و به قصد ترککار توسط کارفرما اعمال میشده، از این فضا خارج شده است. وی نیز پس از درگیری بسیار باوجود اینکه کارفرمای دیگری وی را کارآموز معرفی کرد، بازهم تنها موفق به دریافت نیمی از حقوق خود با تهدید صاحب واحد صنفی شده است.
«مائده. م» در کافهای در شمال شهر مشغول به کار شده، اما وقتی با محیط ناامن مواجه شده است، تمایل پیدا میکند که پس از دو هفته برود و وقتی احساس میکند فضا برای خروج خودخواسته وی فراهم شده، یک هفته دیگر مقاومت میکند و در نهایت متوجه میشود که این تمایل مدیر مجموعه است که وی در این فضا نباشد و علت آن تصمیم نیز نوع ظاهر این خانم عنوان میشود. در پایان سه هفته نیز این خانم جوان دانشجوی کارشناسی ارشد موفق به دریافت دستمزد نزدیک به یک ماه کار سنگین خود از کارفرما نمیشود.
«رضا. م» در تبریز و «شهریار. س» در کرج هرکدام از شاغلان پیشین این حوزه هستند و میگویند این شیوه قبلا توسط کافهها در شرایط رکود پساکرونا پیش گرفته شد و امروزه برخی تولیدکنندگان پروژهای مشاغل خانگی و غیرخانگی نیز اقدام مشابهی میکنند، یعنی آگهی میدهند و میگویند به شیوه آزمایشی تعداد مشخصی سفارش مونتاژ یا بستهبندی شود و وقتی آن تعداد محدود تمام شد، فورا همکاری و تماس را قطع میکنند.
یک باریستا و شاغل حرفهای کافه نیز به نام «سپنتا. ع» که از طریق پیام استوری وی در فضای مجازی او را یافتیم و در آن استوری به این آگهیها و فرصتهای خطرناک شغلی و کلاهبردارانه اشاره کرد، دردناکترین روایتها را از این شیوه برخی از صنوف و به ویژه کافهها و رستورانهای مرکز ارائه میدهد.
«سپنتا» پسری جوان و اهل موسیقی است که از سال ۱۴۰۰ وارد فضای کار کافهها شده است. وی به مدت چندماه که ماه اول آن آزمایشی و به صورت تست بوده است، در کافهای با وعده حقوق بالا کار کرده بود، اما در ادامه شاهد این بوده که نه تنها حقوق و دستمزد دوره یک ماهه آزمایشی را دریافت نکرده، بلکه حتی هر ماه به بهانههای مختلف از مزد وعده داده شده نیز کسر شده است.