7 - 08 - 2024
تبریک به خودمان…
گروه فرهنگ و هنر- آنهایی که عاشقانه پا به این عرصه میگذارند روز و شب ندارند؛ گاهی شب تا صبح فقط برای انتخاب یک «تیتر جذاب و مخاطبپسند» بیدار هستند و تا صبح فکر میکنند!
بارها شده که یک گزارش یا یادداشت را آماده کردهایم اما فقط برای انتخاب «یک تیتر مناسب»، چند روز آن را در بایگانی نگاه داشتهایم، صبح تا شب و شب تا صبح به آن فکر کردهایم. مبادا این مطلب خوب به خاطر انتخاب یک تیتر نامناسب، سوخت شود اما کاش فقط مشکل ما انتخاب تیتر بود؛ پس از حل مشکل تیتر باید به متن بازگردی؛ مبادا نوشتن یک پاراگراف یا یک جمله و حتی یک کلمه، موجب رنجشخاطر بندهای از بندگان خدا شود و حقالناس به گردنت بماند.
مبادا جوری بنویسی که فردای آن روز با تو تماس بگیرند و گلهگذاری و حتی شکایت کنند و کارت به دادگاه و قاضی بیفتد. با وجود تصور و تفکر همه این استرسها و نامهربانیها اما مینویسیم و باز هم مینویسیم چون این حرفه را با عشق انتخاب کردیم و پای آن هستیم و با آن زندگی میکنیم. شاید روز خبرنگار، تنها فرصتی باشد که حرفهای دل خود را بزنیم، عمریست که این حرفها را دیگران زدند و ما نوشتیم، حالا یک روز هم ما میگوییم شاید دیگران بنویسند. عمری، دیگران را سوژه کردیم تا کارهای جامعه سامان یابد، حالا یک روز هم خودمان را سوژه میکنیم، شاید کسی هم از دردهای ما بنویسد.
سخت است که از مشکلات بنویسی و قادر باشی همه را راضی نگه داری. خبر، مانند چوب دوسری است که همیشه یکی را راضی و دیگری را ناراضی میکند و در این میان، فقط نگارنده هست که باید هم تمجید بشنود و هم انتقاد. مگر میشود خبرنگار باشی و خبری را بنگاری و همه مخاطبانت به به و چه چه بزنند؟ اگر 100 نفر هم راضی باشند بالاخره یک نفر پیدا میشود که ساز مخالف بزند. نگویید چرا دارم اینها را حالا میگویم؟ اگر روزی غیر از روز خبرنگار بگویم، بیفایده هست چون همه فکر میکنند خبرنگار فقط باید از مشکلات دیگران بنگارد و خودش از ازل نه مشکلی داشته و نه دارد.
ما نگارندگان رسانه هم مثل آدمهای دیگر، مشکل مالی داریم، بیمار میشویم، دعوای خانوادگی داریم، نان و گوشت را به قیمت گزاف میخریم و در کوچه و بازار ظاهر میشویم. خبرنگار، واژه آشناست اما هنوز بسیاری از مردم، مرارتها و دشواریهای این شغل پرمخاطره را نمیدانند؛ یک خبرنگار با خلق بهترین آثار و واژهها در تلاش است درد و مشکلات همه مردم را بازگو کند اما وقتی که به مشکلات خود میرسد چیزی نمینویسد و حق هم ندارد بنویسد. خبرنگار برای همه مینویسد اما کسی برای او نمینویسد و اگر شهید محمود صارمی نبود شاید هیچوقت دیگر هم برای او نمینوشتند.
خبرنگاری که برای اطلاعرسانی به موقع به تکاپو میافتد مشکلات زیادی را متحمل میشود اما باید در خود بریزد و دم نیاورد چون اطلاعرسانی، وظیفه اوست و غیر از این نباید باشد؛ وقتی از عملکرد یک مسوول تمجید کنی خبرنگار وظیفهشناسی هستی اما اگر از همین مسوول انتقاد کنی، شایعهپراکنی کردی و اذهان عمومی را تشویش نمودی.
کدام خبرنگاری را میشناسید که استرس نداشته باشد؟، کدام خبرنگاری را سراغ دارید که ماشین آخرین مدل سوار باشد؟ یا در برج عاج، منزل گرفته باشد؟ غمگین نشود یا گریه نکند؟
پس از شهادت محمود صارمی، مسوول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف در سال ۱۳۷۷ و در جریان کشتار دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف، شورای فرهنگ عمومی کشور در اولین سالگرد این رخداد، ۱۷ مردادماه را به عنوان روز خبرنگار نامگذاری کرد. مناسبتهای تقویمی یا هفتگی است یا ۱۰روزه یا اگر هم فقط یک روز است قطعا چند روز قبل و چند روز بعد از آن هم مراسمهایی برگزار میشود اما روز خبرنگار فقط روز خبرنگار است، نه پیشوند دارد و نه پسوند.
کسی که خبرنگاری را انتخاب میکند قطعا به دنبال کسب درآمد نیست چون نیک میداند که از این راه به نوایی نمیرسد، انتخاب او مرز میان عشق و جنون است که یا باید بماند و همه ناملایمات را تحمل کند یا باید برود و از عشق خود دست بکشد و این همه سرمایهای است که یک خبرنگار عاشق دارد. خبرنگاران سختکوش و باهوش، نقش واسطه بین مردم و مسوولان را دارند که از یک طرف درد دل مردم را میشنوند و به مقامات بالا انتقال میدهند و از سوی دیگر، پاسخهای مسوولان را به آگاهی مردم میرسانند. خبرنگار متعهد و متدین و حرفهای به دنبال سخنچینی، بدگویی و به جان هم انداختن مردم نیست، آنها همواره به دنبال واقعیات هستند و با جنجال و خبرپراکنی فاصله دارند.
۱۷ مردادماه، روز خبرنگار را به خودمان تبریک میگوییم!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد