12 - 03 - 2025
بورس در میانه بحران
دیبا حاجیها- بورس دیروز فشار فروش شدیدی را تجربه کرد و جریان معاملات، کاهش سنگین شاخصها را شاهد بود. شاخص کل بورس با افت ۳۶۲۶۴واحدی به سطح ۲۶۸۸۵۰۷واحد رسید که کاهش 33/1درصدی را نشان میدهد. همچنین، نمادهایی همچون فارس، فملی، وبملت، پارسان و شستا در محدوده منفی معامله شدند و این وضعیت به نمادهای کوچکتر نیز سرایت کرد. شاخص کل هموزن با افت ۷۰۸۱واحدی به ۷۹۲۲۲۱ واحد رسید که نشاندهنده تاثیر قابلتوجه جو فروش در تمامی بخشهای بازار است. در فرابورس نیز شرایط چندان متفاوت نبود. شاخص کل فرابورس با کاهش ۲۰۴واحدی به ۲۴۳۴۷واحد رسید و شاخص کل هموزن فرابورس نیز با افت ۱۱۹۹ واحدی به ۱۳۵۴۶۳ واحد رسید. در این بازار نیز نمادهای شاخصساز مانند آریا، کگهر، نیشکر، فصبا و شاوان در روند نزولی قرار گرفتند که باعث شد چشمانداز معاملات در این بخش از بازار نیز تیرهوتار شود. بازار سرمایه دیروز یکی از روزهای بد خود را تجربه کرد. فشار فروش بیامان و صفهای فروش قفلشده باعث شد که سرمایهگذاران بیشتر از پیش به تردید و احتیاط روی آورند. حجم بالای عرضه در بخش اعظم نمادها، سرمایهگذاران را از بهبود شرایط بورس دلسرد کرد و حتی برخی از معاملهگران تالار بورس تهران به نشانه اعتراض میزهای خود را ترک کردند. این وضعیت نشان میدهد که سرمایهگذاران بهشدت تحتتاثیر فشار فروش قرار گرفتهاند و نگرانیهای اقتصادی در میان آنها بیشتر از پیش نمایان شده است. با توجه به شرایط کنونی، آینده بازار در هالهای از ابهام قرار دارد. باید دید که آیا سیاستهای کلان اقتصادی و تصمیمات مدیریتی میتوانند از شدت این روند نزولی بکاهند یا اینکه بورس همچنان در مسیر کاهش شاخصها باقی خواهد ماند. در هر حال، روزهای پیش رو برای بازار سرمایه بسیار حساس خواهند بود.
از دریچه اعداد
بازار سرمایه در روز سهشنبه سراسر قرمز بود. در این روز، خالص خرید حقیقی با رقم منفی 440میلیارد تومان همراه بود که از عدم تمایل سرمایهگذاران برای خرید سهام و تلاش آنها برای فروش داراییهای خود خبر میدهد. در حالی که سرانه خرید حقیقی در روز دوشنبه به 33میلیون تومان رسیده بود، این رقم در روز گذشته به 20میلیون تومان کاهش یافت که نشاندهنده کاهش قابل توجه در قدرت خرید سرمایهگذاران است. در این روز، قدرت خرید حقیقی به عدد 13/3رسید، در حالی که فشار تقاضا تنها 39/0 بود که نشان میدهد تقاضا در مقایسه با عرضه بهشدت ضعیف بوده است. این موضوع باعث شد تا بازار با 633نماد منفی، معادل 84درصد از نمادها، بسته شود و ارزش معاملات سهام، صندوقهای سهامی و حقتقدم به حدود چهارهزار میلیارد تومان رسید.
یکی از نکات قابل توجه در این روز، تعداد صفوف خریدوفروش بود. تعداد صفوف خرید تنها 39عدد بود، در حالی که صفوف فروش به 359صف رسید. این تفاوت زیاد نشاندهنده وضعیت نامساعد بازار و نگرانی سرمایهگذاران از نوسانات بیشتر است. در مجموع، این دادهها تصویر روشنی از فشار فروش و بیاعتمادی سرمایهگذاران به شرایط فعلی بازار ارائه میدهد. بازار در حال حاضر درگیر یک چرخه منفی است که تنها از طریق ایجاد ثبات و اطمینان میتوان از آن خارج شد.
ترینها چه نمادهایی بودند؟
دیروز بورس تحتتاثیر نوسانات شدید قرار داشت و نمادهای مختلف با حجم و ارزش معاملات متنوعی روبهرو شدند. وبملت با بیشترین ارزش معاملات در صدر قرار گرفت و نمادهای دیگری همچون آلومینا، خودرو، فزر وفملی نیز در این بخش نقش عمدهای ایفا کردند. همچنین، از نظر ارزش بازار، فارس، فملی، وبملت، پارسان و شستا به ترتیب بیشترین ارزش بازار را در اختیار داشتند که این نشاندهنده قدرت بالای این نمادها در بازار بود.
در بخش بازدهی روز، نمادهای سباقر، وحافظ، قیستو، کباده و آتوس توانستند بیشترین بازده روز را تجربه کنند و عملکرد مثبتی در بازار داشتند. در مقابل، نمادهایی مانند نیشکر، خعمرا، اتکای، ناما و وپارس که با کمترین بازده روز روبهرو شدند، فشار فروش زیادی را تجربه کردند و نتوانستند در برابر کاهش تقاضا مقاومت کنند.
در بخش خریدوفروش، حقیقیها در نمادهای محتشم، فسپا، فزر، بهامرز و فباهنر بیشترین خرید را انجام دادند که نشاندهنده توجه بیشتر سرمایهگذاران به این نمادها بود. از سوی دیگر، خریدهای حقوقیها بیشتر در نمادهای آلومینا، وبملت، فملی، شپنا و خساپا متمرکز بود که به وضوح نشاندهنده استراتژیهای متفاوت حقوقیها در مواجهه با نوسانات بازار بود. در نهایت، فشار تقاضا در نمادهایی چون حفاری، خلنت، سدور، سشرق و بپاس بالاترین میزان را به خود اختصاص داد. در مقابل، دبالک، میدکو، ختور، سقاین و بپیوند با بیشترین فشار عرضه مواجه شدند و قیمتهای آنها تحتفشار فروش قرار گرفت. به طور کلی، روز گذشته نشاندهنده نوسانات سریع و شدیدی در بازار بورس بود. این نوسانات، مخصوصا در نمادهای بزرگ، موجب شد تا برخی سرمایهگذاران به نشانه اعتراض یا به دلیل ترس از ادامه روند نزولی، تصمیم به خروج از بازار بگیرند.
از لیدر چه خبر؟
حسابرس مهر تایید بر افزایش سرمایه ۷۵۰درصدی ایرانخودرو زد و شرکتی که سالها در سایه زیان گرفتار بود حالا با این تصمیم سرنوشتساز از شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت خارج میشود. این اتفاق، گامی بزرگ برای ماندگاری ایرانخودرو در بورس است و خیال سهامداران را از خطر تعلیق تا حدی راحت میکند. زمستان امسال میتواند برای این خودروساز متفاوت باشد. برخلاف گذشته، نشانی از زیانهای سنگین در صورتهای مالی سهماهه پایانی نیست و حتی احتمال دارد که شرکت سود عملیاتی هم داشته باشد اما این مسیر همچنان پرپیچوخم است.
همهچیز به تصمیمهای اقتصادی سال آینده بستگی دارد. اگر افزایش نرخ منطقی برای محصولات این شرکت تصویب نشود، بار دیگر سایه زیان بر سر آن سنگینی خواهد کرد و ساختار مالی که اکنون در حال ترمیم است، دوباره ضربه خواهد خورد. در این میان، مدیریت خصوصی تازهنفس، امید را در دل سهامداران زنده نگه داشته است اما سرمایهگذاران چشم به سیاستگذاریهای کلان دوختهاند چراکه آینده این غول خودروسازی در گروی تصمیماتی است که یا مسیر نجات را هموار میکند یا آن را دوباره به سراشیبی سقوط میکشاند. امید است با اتخاذ تصمیمات متوازن و سنجیده، بتوانند مسیر بازار را بهسمت تعادل و رونق مجدد
هدایت کنند.
نرخ بهره میتازد
درپی افزایش نرخ بهره بدون ریسک به ۳۵درصد، تحولی چشمگیر در سیاستهای پولی کشور رقم خورده است. این سیاست که به منظور کنترل تورم و مدیریت نقدینگی در کشور اتخاذ شده، بازتابهای گستردهای در بازارهای مالی و سرمایهگذاری به همراه داشته و به نظر میرسد تاثیرات آن در کوتاهمدت و بلندمدت برای اقتصاد ایران قابل توجه باشد.
افزایش نرخ بهره موجب شده است که ابزارهای مالی کمریسک، مانند اوراق قرضه با بهره ثابت برای سرمایهگذاران جذابتر از قبل به نظر برسند. در نتیجه، بسیاری از سرمایهگذاران به جای سرمایهگذاری در بازار سهام، ترجیح دادهاند که منابع مالی خود را در این ابزارهای کمریسک و با بازده ثابت سپردهگذاری کنند. این تغییر جهت سرمایهگذاری، به وضوح موجب کاهش نقدینگی در بازار سهام شده است، به طوری که شاهد افت شدید حجم معاملات و کاهش شاخصها در بورس تهران بودهایم.
این سیاست نهتنها بر رفتار سرمایهگذاران تاثیر گذاشته، بلکه شرکتها را نیز در برابر چالشهای جدیدی قرار داده است. آن دسته از شرکتها که برای تامین مالی پروژههای خود به استقراض از بانکها و موسسات مالی وابستهاند، اکنون با افزایش هزینههای مالی مواجه هستند. این امر به کاهش سودآوری شرکتها و افزایش فشار بر قیمت سهام آنها منجر شده و بورس ایران را بیش از پیش از نقدینگی خالی خواهد کرد. شرکتهای کوچکتر که توان مالی کمتری دارند، بیشتر از سایرین در معرض آسیبهای ناشی از این تصمیمات پولی قرار دارند.
علاوه بر این، افزایش نرخ بهره تاثیرات قابل توجهی بر تقاضا در بخشهای مختلف اقتصادی نیز خواهد گذاشت. در شرایطی که نرخ بهره بالا میرود، افراد و بنگاهها ترجیح میدهند به جای سرمایهگذاری در بخشهای پرریسک مانند بازار سهام، منابع خود را در سپردههای بانکی و اوراق قرضه با بازده ثابت قرار دهند. این امر باعث کاهش مصرف و رکود در بسیاری از صنایع خواهد شد که خود تهدیدی برای رشد و توسعه اقتصادی است.
در حال حاضر، بورس تهران به عنوان یکی از مهمترین رکنهای بازار سرمایه، شاهد افت شدید شاخصها و کاهش قیمت سهام بوده است. بسیاری از نمادها به دلیل کاهش تقاضا و فشار فروش قفل شده، در دام افتادهاند. این وضعیت نهتنها باعث از دست رفتن اعتماد عمومی به بازار سهام شده، بلکه نگرانیهای جدی در میان سرمایهگذاران بهوجود آورده است. در فرابورس نیز شرایط مشابهی حاکم است و افت ارزش سهام بهشدت ادامه دارد.
با این حال، این سوال همچنان بیپاسخ مانده که آیا افزایش نرخ بهره بدون ریسک که بهعنوان ابزاری برای کاهش تورم و کنترل نقدینگی مطرح شده، در نهایت به ضرر اقتصاد کشور نخواهد بود؟ آیا این سیاست به رکود اقتصادی و تداوم کاهش سرمایهگذاری در بازارهای پرریسک منجر خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشها به سیاستهای آتی بانک مرکزی و تصمیمات اقتصادی بستگی دارد که باید با دقت و برنامهریزی دقیقتری اتخاذ شوند.
در نهایت، با توجه به تحولات اخیر، ضروری به نظر میرسد که مسوولان اقتصادی کشور ضمن توجه به نیازهای فوری بازارهای مالی، در سیاستگذاریهای خود دقت بیشتری به خرج دهند. برای جلوگیری از هرگونه بحران اقتصادی و حفظ ثبات در بازارهای سرمایه، باید تعادلی میان کنترل تورم و ایجاد محیطی مناسب برای سرمایهگذاری پایدار
برقرار شود.
نقدینگی در اوج سرگردانی
در شرایط کنونی که اقتصاد ایران به طور فزایندهای تحتتاثیر ریسکهای سیاسی و تحولات اقتصادی قرار دارد، نقدینگی به طرز بیسابقهای در بازارهای مالی سرگردان شده است. این وضعیت، ناشی از عدم اطمینان نسبت به آینده سیاسی کشور و پیچیدگیهای اقتصادی، مخصوصا پس از تحریمها و نوسانات شدید، تاثیرات عمیقی بر رفتار سرمایهگذاران و تغییرات در روند سرمایهگذاریها گذاشته است. در این میان، یکی از عمدهترین تغییرات مشاهده شده، فرار سرمایهها از بازارهای پرریسک نظیر بازار سهام و حرکت به سمت بازارهای با ریسک پایینتر همچون بانکها و اوراق با درآمد ثابت است.
در حالی که کشور در شرایط اقتصادی دشواری بهسر میبرد، سرمایهگذاران بهشدت از نوسانات و ریسکهای سیاسی هراسان هستند. این امر موجب شده تا سرمایهگذاران خرد و کلان، از ورود به بازار سهام که به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی دچار نوسانات غیرقابل پیشبینی است، اجتناب کنند. بسیاری از فعالان بازار سرمایه، با نگرانی از وقوع بحرانهای جدید، ترجیح میدهند نقدینگی خود را از بازار سهام خارج کرده و به سمت ابزارهایی با ریسک پایینتر هدایت کنند. در این بین، بانکها به عنوان یکی از گزینههای امن، در کانون توجه قرار گرفتهاند. بازدهی ثابت و عدم وابستگی به شرایط سیاسی و اقتصادی، باعث شده تا سرمایهگذاران ترجیح دهند سرمایههای خود را در بانکها یا اوراق با درآمد ثابت نگهداری کنند.
بلاتکلیفی طلا و ارز
در کنار بازار سهام، طلا و ارز نیز از دیگر بازارهایی هستند که تحت تاثیر ریسکهای سیاسی قرار دارند. با توجه به عدم ثبات در رویکرد ایران و آمریکا در خصوص مذاکرات هستهای و تحولات سیاسی، بسیاری از افراد از سرمایهگذاری در این بازارها امتناع کردهاند. آنها نگران هستند که توافقات سیاسی ممکن است به سرعت شرایط اقتصادی کشور را تغییر داده و قیمتها را دستخوش نوسانات شدید کند. این تغییرات میتوانند منجر به افت شدید قیمتها در بازار طلا و ارز شوند و سرمایهگذاران را با ضررهای سنگین مواجه کنند. بنابراین، سرمایهگذاران ترجیح میدهند در چنین شرایطی، از این بازارها فاصله بگیرند و به دنبال گزینههای ایمنتری بگردند.
پیش به سوی ریسکگریزی
در چنین فضایی، نقدینگی بهشدت از بازارهای پرریسک دور شده و به سمت ابزارهای با ریسک پایین همچون سپردههای بانکی و اوراق مشارکت حرکت کرده است. این تغییر رفتار، نهتنها نشاندهنده نگرانیهای شدید سرمایهگذاران است، بلکه میتواند به کاهش حجم نقدینگی در بازارهای سهام و سایر بازارهای مالی نیز منجر شود. از آنجا که این ابزارها بازدهی ثابت و قابل پیشبینیتری دارند، سرمایهگذاران از این فرصت برای حفظ سرمایههای خود بهرهبرداری میکنند.
در این میان، اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی با درآمد ثابت به عنوان یکی از انتخابهای جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل شدهاند. این ابزارها که به طور کلی نوسانات کمتری دارند و در برابر بحرانهای اقتصادی و سیاسی مقاومتر هستند، توانستهاند اعتماد سرمایهگذاران را جلب کنند. بانکها نیز به دلیل ارائه نرخ سود ثابت و تضمین امنیت سرمایهها، تبدیل به یک گزینه مطلوب برای بسیاری از افراد شدهاند که به دنبال حفظ ارزش پول خود در این دوره بیثبات هستند.
یکی دیگر از پیامدهای این شرایط، خروج سرمایهها از بازارهای داخلی است. به دلیل نگرانیهای موجود نسبت به تغییرات ناگهانی در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور، بسیاری از سرمایهگذاران به انتقال منابع مالی خود به خارج از کشور مخصوصا در حوزه ساختوساز اقدام کردهاند. این روند میتواند به کاهش نقدینگی در بازارهای داخلی و تشدید بحرانهای اقتصادی منجر شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد