13 - 08 - 2024
بورس با این بحران روبهرو است
ابزارهای کنترل بحران برای هر رویدادی در کشور باید متفاوت باشد. در کشور ما جدای از بحران در بازار سرمایه با بحران سیاستگذاری هم روبهرو هستیم. در زمان بحران در بازار سرمایه یکی از ابزار کنترل بحران، صندوق تثبیت است که در زمان ریزش شدید بازار باید سهم خود را درست ایفا کند. این ابزار به تازگی هم در بازار ژاپن دوباره آزمایش خود را پس داده است اما در کشور ما با بحران سیاستگذاری هم روبهرو هستیم که تاثیر مستقیم در بازار سرمایه دارد. مثل نرخ خوراک پتروشیمیها؛ یک سیاستگذاری غیرکارشناسی که به بازار لطمه زد تا جایی که با ورشکستگی شرکتها مواجه شدیم و بعد از یکسال دیوان عدالت رای را برگرداند! بنابراین مدیریت بحران در زمان تصمیمگیری هم باید وجود داشته باشد، زیرا تاثیر مستقیم در بازارها دارد.
بحران دیگری که نیاز به ابزار بحران دارد، فشاری است که سازمان بورس وارد میکند. مثلا در مقطعی مدیران سازمان به صندوقهای بازارگردان در زمان ریزش بازار به دلیل نریختن سهمی دستور میدهند سهم نفروشند یا در صورت مثبت بودن بازار از آنها میخواهند که سهمی خریداری نشود، بهگونهای که همه این دستورات خارج از آییننامه است؛ بنابراین برای از بین بردن دستورات از بالا به پایین که خود در یک بازه زمانی میانمدت، بحران برای بدنه بازار سرمایه ایجاد میکند باید فکری شود.
بحران دیگر، دوره کرش است که در سال جدید برای بازار سرمایه چندبار رخ داده که با ریزش سنگینی بازار را مواجه کرده است. در بازه زمانی بحران، ابزارهای مدیریت بحران (صندوق تثبیت) باید آمادگی لازم را داشته باشد تا بتواند بازار را ریکاوری کند اما با توجه به محدودیت منابعی که وجود دارد، این ابزار تقریبا قابلیت خود را از دست داده و فقط به یک اسم تبدیل شده است.
بحران شدیدی در بورس ژاپن به تازگی رخ داد که تبعاتش بازارهای دنیا را هم فرا گرفت و مثل بازار ما، بحران محدود به کشور ما نبود؛ بنابراین دولت ژاپن با مدیریت بحران بهموقع، بازار ژاپن را جموجور کرد.
بهگونهای که صندوق تثبیت آنها که بانک مرکزی ژاپن است در یک روز بازار را تعطیل میکند و فردا بازار را حمایت میکند و بازاری که ۱۲درصد در یک روز ریزش میکند روز بعدش یازدهونیمدرصدش برمیگردد. این دقیقا نشاندهنده کارایی ابزار کنترل بحران است اما در شرایط ایران با منافع مالی محدودی که شرکتها و دولت دارند و امکان ذخیرهسازی وجود ندارد مشکل بیشتر است. دولت، شرکتها را مجبور میکند بالای ۹۵درصد سود سهامشان را تقسیم کنند؛ یعنی به نوعی ابزار نقدینگی که میتواند در اختیار شرکتها باشد تا حداقل از طریق نهادهای مالی، سهمهای خود را حمایت کنند از آنها گرفته میشود و این ابزار حمایت، در شرایط بحران کارایی خود را از دست میدهد و همه نظارهگر خواهند بود و بعد از یک مدت کوتاهی اعتماد به این ابزار از دست میرود که نشانش شرایط کنونی است که حتی سهامداران عمده و حقوقیها هم در صف فروش مینشینند.
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت بحران، بستن بازار یا محدود کردن دامنه نوسان است. بستن بازار یکی از ابزارهای مدیریت بحران است که هیچوقت از آن استفاده نمیشود، اما از محدودیت دامنه نوسان یک تا ۲درصد استفاده میکنند آن هم نه با محدودیت زمان! به این ترتیب خستگی و ناامیدی را در جامعه بازار سرمایه گسترش میدهند و نتیجه آن خروج گسترده پول از بازار است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد