26 - 05 - 2024
بنزین را وقتی باید گران کرد که خودرو ارزان شود
بیژن زنگنه گفت: ما هنوز درگیر ابتداییترین مبانی بهرهوری هستیم و هنوز بحث داریم که توسعه خوب است یا بد؟ هنوز وارد چرخه توسعه نشدهایم و کماکان در تعامل با دنیا مشکل داریم و در این زمینه علاوه بر دولت، بخشی از نخبگان ما که به جای رویکرد واقعی، نگاه ژورنالیستی به اقتصاد دارند نیز مقصرند.
انتخاب نوشت: بیژن زنگنه که در مجمع عمومی انجمن بهرهوری ایران سخن میگفت با اشاره به مباحث موجود در خصوص لزوم افزایش قیمت بنزین برای کاهش مصرف و افزایش بهرهوری گفت: معتقدم بنزین را وقتی باید گران کرد که خودرو خیلی ارزان شود. ما خودرو را خیلی به مردم گران میفروشیم. بگذاریم خودرو رقابتی شود تا مردم بتوانند بهترین خودرو را بخرند. من همیشه مخالف افزایش قیمت بنزین بودم چون مردم تحمل ندارند و هدف را هم اصلاح اقتصادی نمیدانستم، بلکه درآوردن پول برای اصلاح یارانه میدانستم. مقادیر افزایش قیمت آنقدر کشش نداشت که مصرف را کم کند.
وی با بیان اینکه ما درگیر ابتداییترین مبانی بهرهوری هستیم، گفت: هنوز در سیاستگذاریهای اصلی اقتصاد و توسعه گیر داریم در این ۱۲۰ سال بعد از مشروطیت، تلاش میکنیم به صورت ماندگار در چرخه توسعه جهانی قرار بگیریم و هنوز موفق نشدهایم. هنوز بحث داریم که توسعه خوب است یا بد است؟ از این مفاهیم میخواهیم استفاده کنیم یا نه؟ فقط در پزشکی توسعه را قبول داریم چون به جانمان ارتباط دارد و عالیترین دستگاهها و داروها و معالجات به سرعت به ایران میاید و پزشکان ما تعامل بدون محدودیت با دنیا دارند ولی بقیه نمیتوانند. در حالی که در دنیای بدون تعامل نمیتوان زندگی کرد.
زنگنه گفت: قبول دارم که نظام بازار آزاد هزاران اشکال دارد اما اگر آن را دنبال و اشکالاتش را رفع نکنیم، درگیر دههاهزار ایراد اقتصاد کمونیستی و اقتصاد ژورنالیستی میشویم. تفکرات بخشی از نخبگان ما ژورنالیستی است و اگر اینها را اصلاح نکنیم، وارد چرخه توسعه نمیشویم. بهرهوری از الزامات ماندگاری در چرخه توسعه است و ما هنوز وارد این چرخه نشدهایم، کماکان مشغول این هستیم که FATF را بپذیریم و با سیستم بانکی جهانی کار کنیم یا نه؟ مگر بدون بانک یا برخی قواعد و کنوانسیونها، الان میشود زندگی کرد؟
وی با اشاره به سخنان برخی که میگویند «ما اقتصاد اول دنیا شدهایم!»، گفت: بزرگترین اشکال نظامیههای بغداد و نیشابور و اصفهان از نظر من، تئوریزه کردن جهل و جمود فکری به نام علم بود. الان هم بعضی کارها انجام میشود که عقلانیت را نابود میکند و نخبگان باید به جای تایید این کارها، حرفهای کلان خودشان را بزنند.او با طرح این سوال که «چرا ارتباط صنعت و دانشگاه ما همچنان ضعیف است؟» گفت: شاید تصور شود مشکل از مدیران صنعتی یا استادان دانشگاه است که باعث شده صدها پایاننامه دانشگاهی هیچ کاربرد عملی نداشته باشد یا مشکل کمبود بودجه پژوهشی است که مثلا باید با تصویب مجلس حل شود اما اصل موضوع این است اقتصادی که در آن رقابت نباشد، نیازی به پژوهش هم ندارد.
وی توضیح داد: در حوزه اقتصادی اگر یک شرکت در فضای بازار آزاد نتواند رقابت کند یعنی یا کیفیتش را بالا ببرد یا قیمتش را پایین بیاورد، نابود میشود. رقابت در بازار طبیعی امر انتخابی نیست، بلکه بحث ماندن یا نماندن و بحث مرگ و زندگی است. در ۳دهه اخیر، شرکتهای بزرگی نظیر نوکیا در بخشهایی کاملا حذف شدند که اصلا تصور آن را نمیکردیم. این نتیجه موضوع مهم رقابت است که تعیین میکند کدام شرکت بماند و کدام نماند؟ و راه ادامه حیات، افزایش کیفیت یا کاهش قیمت است.وزیر پیشین نفت با مقصر دانستن دولت در عین حال گفت: بیش از دولت، خود نخبگان ما هم در این ضعف سهیم هستند چون بخشی از آنها بیش از تعامل مثبت با جهان، جایگزینی واردات را قبول دارند. در حالی که کشور خودکفا با کشور دارای تراز بازرگانی مثبت تفاوت دارد. برای صادرات باید چیزی تولید کرد که دیگران بخرند، نه اینکه مثلا خودرو ۱۵هزار دلاری را برای صادرات، دستوری ۱۰هزار دلار بفروشیم. اینکه قابل ادامه نیست.
وی یکی از اشتباهات مداوم را «تفکر ساخت فیزیکی اجناس» حتی در موارد فاقد مزیت دانست و افزود: عشق ما این است که میگوییم چیزی ساختهایم که از مشابه خارجی آن بهتر است و کلی هم ارزآوری دارد. در حالی که صادرات برخی اقلام فاجعه است. ما تقریبا هیچ محصول کشاورزی را نباید صادر کنیم. محصولات آببر را باید وارد کنیم، جز برخی محصولات که از نظر سیاستهای استراتژیک و امنیت ملی کشور ضروری است. خیلی از صنایع ما اگر صرفه ندارند، باید کنار بروند و این غصهای ندارد. با این حال به اشتباهات ادامه میدهیم چون انگار خودمان را در جزیرهای جدا از اقتصاد جهانی تصور میکنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد