17 - 03 - 2024
بنبست در سیاستهای مطبوعاتی
«جهانصنعت»- تکصدایی در مطبوعات ایران در تندترین و بدترین حالت خود است.
تعطیلی و حذف رسانهها در دولت سیزدهم به جایی رسیده که رسانههای مخالف و البته منتقد، خودشان به تعطیلی تمایل دارند و فعالیت در چنین فضای بستهای را مطالبه نمیکنند.
جامعه رسانههای تکصدایی، جامعهای بسته است که در آن صداهای متنوع وجود ندارد و فقط یک صدا، یعنی صدای موافقان نظم موجود شنیده میشود. در جامعهای که به صداهای گوناگون و اندیشههای متفاوت امکان بروز داده نمیشود و حالا در آخرین روزهای سال ۱۴۰۲ این موضوع در سیاستهای مطبوعاتی بیشتر و بیشتر به چشم میآید.
اگر در جامعهای نقد وجود نداشته باشد، رسانههای مستقل فعالیتی آزاد را تجربه نکنند و خبرنگاران در امنیت کامل اخبار را نشر ندهند، آن جامعه دچار رخوت و رکود خواهد شد. بر این اساس رویکرد حذفی نسبت به رسانهها، احزاب و گروههای سیاسی نتیجهای جز گسترش تکصدایی و زوال اندیشه و تفکر در جامعه نخواهد داشت، چراکه نگاه طردی به تکسویهنگری و دوری از نگاه همهجانبه منجر و باعث استیلای تفکر خودمحورانه در فضای سیاسی جامعه میشود.به این ترتیب، آسیب جدیگریز از پذیرش همهگیر رسانهها، احزاب و جریانهای سیاسی، تک قطبی شدن فضای سیاسی کشور است؛ فضایی که با بستن دهان مخالفان و امکان نقد، زمینه را برای فساد و تکروی برخی مسوولان فراهم خواهد ساخت. تجربههای تلخ سالهای اخیر که فساد را دامنگیر برخی از مسوولان سیاسی و اداری کشور ساخت، اهمیت دوری از تکصدایی را آشکار میسازد. البته آسیبهای وضعیت تکصدایی محدود به بسته شدن فضای نقد و ایجاد زمینههای فساد نیست، بلکه تکصدایی زاینده ناکارآمدی در پیگیری اهداف و منافع ملی، بیتوجهی به خواست مردم، توسعهنیافتگی سیاسی و اقتصادی، بروز چالشها و معضلهای فرهنگی و… است.پروژه خالصسازی، یکی از برنامههایی است که یک طیف سیاسی خاص در اتمسفر سیاسی کشور در سال ۱۴۰۲ برنامهریزی کرد تا افراد و جریانات غیرخودی را از قطار مدیریت و تصمیمسازیها پیاده سازد، اما چنین ایدهای در سطح رسانهای هم صورت گرفت و بسیاری از نمایندگان منتقدان رسانهها به دلیل نقد عملکرد دولت اجازه حضور در برنامههای رسانهای را از دست دادند.همین چند وقت پیش بود که دو نمونه واضح و مشخص درباره اعمال این محدودیتها، در رسانهها خبرساز و حذف منتقدان جدیتر شد.
حذف منتقدان
«شما دیگر اجازه حضور در نشستهای حیاط دولت را ندارید، چون بیانیه میخوانید؟»؛ این عباراتی است که سخنگوی دولت خطاب به خبرنگار روزنامه اعتماد مطرح کرد. زمانی که خبرنگار گروه سیاسی اعتماد از سخنگوی دولت به دلیل خم شدن کمر اقشار محروم زیر بار گرانیها پرسشی را طرح کرده بود. پس از طرح این پرسش تیم رسانهای دولت دیگر اجازه حضور این خبرنگار (با بیش از یک دهه سابقه حضور در نشستهای رسانهای) در نشستهای حیاط دولت را نداد، اما این تنها نمونهای از برخوردهای سلبی با خبرنگاران در اینگونه نشستها نبود. تیم رسانهای دولت مدت زمان کوتاهی پس از به دست گرفتن سکان هدایت بخش رسانهای دولت، بلافاصله پروژه خالصسازی را در حوزه رسانهای به انجام رساند. نمایندگان رسانههای گروهی که اقدام به نقد دولت میکردند بلافاصله از حضور در برنامههای دولت محروم شدند.
مورد دوم خبرنگار روزنامه خراسان است که نه به دلیل نقد دولت، بلکه به دلیل انتشار چند توئیت از حضور در برنامههای دولت حذف شد. پیگیریهای روزنامه اعتماد حاکی است که روزنامه خراسان دیگر خبرنگاری را برای نشستهای حیاط دولت معرفی نکرده است. کافی است خبرنگاری توئیتی را در نقد برنامههای دولت منتشر کرده یا گزارشی در نقد عملکرد دولت بنویسد تا بلافاصله از برنامههای خبری مرتبط با ساختار اجرایی حذف شود. تاسفآورتر اینکه این خبرنگاران امکان طرح چنین موضوعاتی را در سطح رسانهها پیدا نمیکنند، چون نگران اعمال فشارهای بیشتر و حذف کامل از برنامههای رسانهای هستند. مورد بعدی مربوط به خبرنگار روزنامه اطلاعات است؛ خبرنگاری که براساس گفتوگویی که با «اعتماد» دارد، هیچ نقدی را نسبت به عملکرد دولت منتشر نکرده، اما به دلیل انتشار یک سرمقاله انتقادی در روزنامه اطلاعات توسط فرد دیگری برای ۵ هفته از حضور در پاستور محروم میشود.به عبارت روشنتر، تیم رسانهای دولت از ظرفیت حضور در نشستهای رسانهای که حق طبیعی هر رسانه و خبرنگاری است استفاده میکند تا جلوی نقدهای تخصصی و حرفهای اهالی رسانه را سد کند. این لیست به همین تعداد و همین افراد ختم نمیشود، دامنه وسیعتری از خبرنگاران نسبت به رویکرد سلبی تیم رسانهای دولت با خبرنگاران گلایه کرده، اما به دلیل اینکه نگران حذف از حضور در نشستهای خبری هستند، نمیتوانند در نقد دولت سخنی بگویند. احتمالا آقای رییسجمهوری و حتی شاید سخنگوی دولت از چنین برخوردهایی که توسط زیرمجموعهشان صورت میگیرد، بیخبر هستند، تهیه این گزارش در راستای شفافسازی برخی برخوردهای سلبی تیم رسانهای دولت با خبرنگارانی است که سالها برای شفافسازی در کشور تلاش کرده و حضور در فضای رسانهای کشور حق طبیعی آنهاست.
وداع تلخ
حالا و در پس چنین بنبست بزرگی در سیاستهای مطبوعاتی دولت ابراهیم رییسی، یکی از قدیمیترین روزنامههای ایران نیز اعلام تعطیلی خودخواسته کرده است تا ضعف عمده و کلان در مدیریت جریان رسانهای این سالها، بیشتر و بیشتر عیان شود.
مدیر مسوول «آفتاب یزد» از تعطیلی این روزنامه در سال جدید خبر داده و اعلام کرده ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ آخرین نسخه «آفتاب یزد» منتشر میشود و گفته: رسانه باید موثر باشد، وقتی با وجود هشدارها و گزارشهایی که برای مدیران و وزیران فرستادیم و پاسخی دریافت نکردیم یعنی موثر نبودیم. بنابراین تصمیم گرفتیم روزنامه آفتاب یزد را تعطیل کنیم تا شرمنده مردم و شهدا در آن دنیا نباشیم.
منصور مظفری مدیر مسوول روزنامه
آفتاب یزد در بیان دلایل این تصمیم نیز معتقد است: در سال ۱۴۰۲ چندین مطالبه مردمی را با وزیران و مدیران مطرح کردیم و بعضا به تخلفاتی اشاره کردیم که در برخی از نهادها صورت میگیرد. از جمله انحراف در بخشی از نهضت ملی مسکن، تجاوز به عرصههای منابع ملی و دولتی، آلودگیهای محیطزیستی توسط شرکتهای معدنی بزرگ، لاکچریسازی در نهضت ملی مسکن، چای سنواتی، سرمایهگذاریهای دو خودروساز در خارج از کشور، سرنوشت این سرمایهگذاریها و… که هیچ پاسخی دریافت نکردیم. باوجود عدم پاسخگویی مدیران و وزیران، ما همه گزارشها را به معاون اول رییسجمهور فرستادیم و رونوشتی هم برای دادستان کل کشور ارسال کردیم. در این میان معاون اول رییسجمهور به وزیران نامه داد که باید پاسخگو باشند، ولی متاسفانه پاسخی ندیدم. ناپاسخگوییها باعث ناامیدی در جامعه، بیاعتمادی به رسانه و خارج شدن مرجعیت رسانه از کشور میشود. از جمله ویژگیهای رسانه موثر بودن آن برای جامعه است، وقتی با وجود این همه هشدار و گزارشهایی که برای مدیران و وزیران فرستادیم و پاسخی دریافت نکردیم یعنی موثر نبودیم. بنابراین تصمیم گرفتیم روزنامه آفتابیزد را تعطیل کنیم تا شرمنده مردم و شهدا در آن دنیا نباشیم. به همین دلیل از سال آینده تصمیمی برای انتشار دوباره روزنامه نداریم و ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ آخرین نسخه آفتابیزد منتشر میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد